کد خبر: 930275
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۷ - ۰۵:۳۱
بررسی اجمالی فرایند نفوذ پس از انقلاب
این روز‌ها اهل سنت درگیر یک گروه تندرو به نام وهابیت شده است که سابقه تاریخی‌اش به قرن‌ها پیش برمی‌گردد و اساساً زمینه‌سازی حکومت سعودی در عربستان با کمک‌های وهابیت بود. خروجی وهابیت گروه‌های تندرویی بودند که زیر پرچم اخلاق نبوی به سر بریدن و تجاوز و تعدی به حقوق مردم و دیگر ادیان می‌پرداختند
علی‌اصغر سیاحت
مجلس مهم‌ترین نهاد سیاسی یک کشور است که در آن قانونگذاری می‌کنند. مجلس‌ها در همه کشور‌های دنیا، چنانچه با رأی واقعی مردم شکل گرفته باشند، نماد و نشانه‌ای از مردم‌سالاری‌اند. مجلس در هر کشوری از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است و به اندازه همین جایگاه و اهمیتش، از مردم‌سالاری سهم دارد.
حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، مجلس شورای اسلامی را در «رأس امور» می‌داند و این یعنی اوج اعتقاد به مردم‌سالاری. نظر به اهمیت مجلس در ساختار نظام‌های سیاسی، کشور‌ها قوانین و شرایطی را برای نامزد‌های حضور در مجلس وضع کرده‌اند.

تاریخ هشت دوره گذشته مجلس شورای اسلامی نیز همین را نشان می‌دهد و در مجالس هشت‌گانه گذشته، افراد و گروه‌هایی با سلیقه‌های متفاوت در عرصه‌های مختلف حضور داشتند. پس از تشکیل هشت دوره مجلس شورای اسلامی بعد از انقلاب، به نظر می‌رسد جای بحثی مستقل و منسجم با محوریت «مجلس تراز انقلاب اسلامی» همچنان خالی است. بحث کافی و وافی در این باره، هم برای رأی‌دهندگان و هم برای نامزد‌ها و گروه‌های مختلف سیاسی که در عرصه رقابت انتخاباتی حضور دارند، بسیار ضروری است.

اهمیت مجلس نه برای ما بلکه برای دشمنان نیز زیاد است به طوری که نفوذشان را در مجلس ششم می‌بینیم که بیش از ۲۰۰ نفر از اعضای مجلس اصلاح‌طلبان از مهره‌های دشمن بودند. احمد شیرزاد، محسن آرمین، رجبعلی مزروعی، محسن میردامادی، علی‌اکبر موسوی خوئینی، فاطمه حقیقت‌جو و بهزاد نبوی از چهره‌های فعال در مجلس ششم بودند که در ادامه اتفاقات مجلس در صحن تحصن کردند و آنجا را به میدان تقابل با نظام تبدیل کرده بودند و نطق‌های پیش از دستور آن‌ها (که بعضاً پر از اطلاعات محرمانه مطرح شده در کمیسیون‌ها بود) بیشتر به کیفرخواست علیه جمهوری اسلامی شبیه بود.
در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۲، ۱۲۷ تن از افراطی‌ترین نمایندگان مجلس، طی نامه‌ای که مثلاً قرار بود محرمانه باشد، خطاب به رهبر معظم انقلاب، بعد از ارائه کیفرخواستی طولانی علیه نهاد‌های مختلف جمهوری اسلامی، نظام را به اختناق، سرکوب، انحصارطلبی و منزوی کردن کشور متهم کردند و به طور تلویحی هشدار دادند که اگر حرفشان به کرسی ننشیند، کیان نظام مورد تهدید قرار خواهد گرفت! تلخ‌ترین و شرم‌آورترین بخش نامه، پیشنهاد «نوشیدن جام زهر، پیش از آن که دیر شود»، به رهبر انقلاب بود.
تمام شدن مجلس ششم و اتفاقات تلخی که داشت، مردم و نظام را از تندروی جریانی آگاه ساخت که توجهشان به مشکلات مردمی نیست. سرانجام نیز فاطمه حقیقت‌جو، علی‌اکبر موسوی خوئینی، رجبعلی مزروعی، جمیله کدیور و نورالدین پیرمؤذن و کسانی دیگر به غرب پناه آوردند و از مجلس بیرون رفتند؛ همان کسانی که از مجلس در دوران حمله بوش به عراق، رئیس‌جمهور امریکا را صدا می‌کردند تا کار را یکسره نماید. علی شکوری‌راد، مصطفی تاجزاده، محسن آرمین و محمدرضا خاتمی از جمله عناصر تندرویی بودند که مجلس را از مسیر درست و قانونی خود منحرف می‌کردند.

نقش رسانه‌ها در انتخابات ایران
بی‌بی‌سی و شبکه‌های ماهواره‌ای خارجی با تلاش در بی‌اعتماد نشان دادن مردم نسبت به نظام و کاهش حضور مردم در پای صندوق‌های رأی پس از مدتی دیدند که کارشان بی‌ثمر ماند و نتیجه‌ای نداشتند ولی وقتی دیدند که اکثریت مردم بر حماسه حضور اصرار دارند، راهکار خود را تغییر دادند.
راهکار شبکه‌های اصلی معاند در انتخابات‌های اخیر بر پیشنهاد و حقنه کردن عناصر ناکارآمد و بی‌تجربه به نظام است. همانطور که در لیست امید تهران فردی، چون فاطمه حسینی به اعتبار پدرش که ریاست بزرگی داشت و صاحب فیش نجومی در دولت یازدهم بود، رأی آورد. به واقع این اتفاق درس دموکراسی جمهوری اسلامی ایران است که از همه سلیقه‌ها در صورتی که طبق مر قانون سوء‌سابقه‌ای نداشته باشند، در بوته آزمون رأی مردم قرار می‌گیرد.

حربه جنگ‌های مذهبی
اتفاقاتی که امروز در عرصه نگاه دینی و مذهبی منطقه روی داده است، ما را به دوران جنگ‌های ۳۰ ساله مذهبی گذشته می‌برد. بین سال‌های ۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸ اتفاقی افتاد که به جنگ ۳۰ ساله معروف شد با عهدنامه وستفالیا که در مونستر بسته شد، اما درگیری‌های ناشی از آن ۳۰۰ سال دیگر از تاریخ غرب را تحت‌الشعاع خود قرارداد.
علت رخ دادن این جنگ‌ها درگیری میان دو نحله پروتستان و کاتولیک در دل مسیحیت بود. نتیجه‌ای که این جنگ داشت، منجر شد که نسل بعدی مردم اروپا بر خود لعنت بفرستند که اساساً دین داشته باشند و رفتار‌های اشتباه و نابجای فرماندهان نظامی و قدرتمندان سرکش را به حساب دین گذاشتند.
الف) تشیع انگلیسی
اشتباه استراتژیک غرب در پدید آوردن دو لبه قیچی اسلام‌ستیزی در منطقه همین بس که شناخت کافی از موقعیت جمهوری اسلامی ندارد. به همین خاطر دست به ایجاد جریان‌های فکری زد که بیشتر فعالیت‌هایشان در انگلیس صورت می‌گرفت. شبکه اهل بیت، فدک، امام حسین، مرجعیت و... همه در راستای تکفیری کردن تشیع و ایجاد یک انشعاب دینی هستند، دقیقاً مانند کاری که داعش کرد.
دفتر اصلی عمده شبکه‌های ماهواره‌ای در انگلیس است و وابسته به یک فردی می‌باشد که خود را مرجع تقلید می‌داند، در حالی که اسناد اثبات مرجعیت خود را تاکنون ارائه نداده است، از همین روی مقام معظم رهبری در بیاناتشان اظهار داشتند: «این را همه توجّه کنند؛ هم شیعه توجّه کند، هم سنّی توجّه کند؛ بازی دشمن را نخورند. آن تسنّنی که امریکا از آن حمایت کند و آن تشیعی که از مرکز لندن به دنیا صادر بشود، این‌ها مثل هم هستند؛ هر دوی آن‌ها برادران شیطانند، هر دوی آن‌ها عوامل امریکا و غرب و استکبارند.»
ب) اهل سنت امریکایی
این روز‌ها اهل سنت درگیر یک گروه تندرو به نام وهابیت شده است که سابقه تاریخی‌اش به قرن‌ها پیش برمی‌گردد و اساساً زمینه‌سازی حکومت سعودی در عربستان با کمک‌های وهابیت بود. خروجی وهابیت گروه‌های تندرویی بودند که زیر پرچم اخلاق نبوی به سر بریدن و تجاوز و تعدی به حقوق مردم و دیگر ادیان می‌پرداختند، در حالی که اصلاً در سیره پیامبر چنین چیزی دیده نمی‌شود.
بدون شک پشت پرده تأسیس این فرقه‌های تندرو کشور‌های استعمارگر و امریکاست. سند محرمانه انتشار یافته توسط دستگاه اطلاعات وزارت جنگ DIA نیز این مدعا را به اثبات رسانده و نشان می‌دهد که غرب از داعش پشتیبانی به عمل آورده است.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
hamidrasoul
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۸
0
0
این ایده وروش که به یکی ازاین لبه های قیچی پرداخته شودوازدیگری غافل باشیم،خطرونقصانش به مراتب بیشتر است
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر