کد خبر: 929980
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۷ - ۲۳:۴۰
رضا اشرفی
منطقه خاورمیانه به قدری آبستن تحولات عمیق و تأثیرگذار است که هر روز یک رویداد، چشم‌های دنیا را به این سو معطوف می‌کند و اخبار رسانه‌ها پر می‌شود از پدیده‌ای جدید که رخ داده است؛ از حملات لحظه‌ای اسرائیل به خاک و منافع هر کشوری که دلش می‌خواهد گرفته، تا کشتار کودکان و زنانی که با سلاح‌های امریکایی کشته می‌شوند، تسلیحات پیشرفته‌ای که ماشه آن دست سعودی‌هاست. سازمان‌های حقوق بشری هم که در پی تأمین مالی خود هستند، روی آن مهر تأیید می‌زنند و انگشت اشاره را به سمت دیگری می‌گیرند.
اما این بار کمی متفاوت است. خبری که دیروز در رسانه‌ها منتشر شد و به سرعت به صدر اخبار رفت به کشته شدن یک روزنامه‌نگار منتقد مربوط است. جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار ۵۹ ساله عربستانی که بعد از قدرت‌گیری محمد بن سلمان، خودخواسته، اما به ناچار به امریکا سفر کرد. او که پیش از این عمده‌ترین فعالیت رسانه‌ای خود را در روزنامه سعودی الحیات که در انگلیس، عربستان و لبنان منتشر می‌شد، دنبال می‌کرد، به دلیل نقد‌هایی که به رویکرد‌های سعودی داشت، مورد غضب قرار گرفت و ممنوع‌القلم شد. خاشقجی همزمان در فهرست بازداشتی‌های محمد بن سلمان قرار گرفت، اما چون در امریکا به سر می‌برد و در کنار فعالیت توئیتری، در واشنگتن‌پست قلم می‌زد، دست سعودی از او دور بود.
تا اینکه میل به ازدواج مجدد با خدیجه چنگیز که ترکیه‌ای الاصل بود وی را به استانبول و کنسولگری عربستان کشاند. فرصتی که بن سلمان مدت‌ها دنبالش بود. اما بازداشت، شکنجه، قتل و مثله کردن خاشقجی، سعودی‌ها را در پیچیده‌ترین و سخت‌ترین موقعیت تاریخی قرار داده است. اقدامی ضد حقوق بشری که گمان نمی‌رود این بار حتی نیاز‌های مالی هیچ نهاد و سازمان حقوق بشری بتواند به کمکش بیاید، به این دلیل که افکار عمومی این خطای راهبردی سعودی را از نزدیک دنبال می‌کند.
البته سعودی‌ها خطا‌های راهبردی زیادی انجام داده‌اند، اما تاکنون توانسته‌اند با ابزار رسانه و سرمایه، آن را کمرنگ کنند. بزرگ‌ترین خطای سعودی‌ها طی سال‌های گذشته، نزدیک شدن به اسرائیل برای کنترل و شکست سیاست‌های ایران در منطقه بوده است. اسرائیل هم که از راهبرد «سیاست پیرامونی» خسته و نا امید شده بود، نیاز اطلاعاتی – امنیتی سعودی‌ها را مغتنم شمرد و به فکر اتحادسازی بین همسایگان نزدیک افتاد. به‌خصوص که نزدیک شدن به عربستان می‌توانست آن را با برخی دیگر از کشور‌های عرب منطقه همچون امارات، بحرین و... نزدیک سازد.
این پیوند که قرار بود به شکل پنهان ادامه داشته باشد، در همسانی رفتاری منطقه‌ای و همچنین مواضع اتخاذ شده دو طرف، به قدری آشکار شد که سعودی‌ها مجبور شده‌اند در مواردی به شکل علنی اعلام کنند که پیوندی بین ریاض و تل‌آویو شکل نگرفته است. اما شواهد نشان می‌دهد که این اتحاد بیش از نیاز‌های اطلاعاتی و امنیتی است، به‌خصوص که دونالد ترامپ حامی منطقه‌ای هر دو است و شبهه بازسازی راهبرد «سیاست دوستونی» این بار بین اسرائیل و عربستان شکل گرفته است.
این موضوع باعث شده محمد بن سلمان در خطایی استراتژیک به اسرائیلیزه کردن رفتار عربستان پرداخته و اقداماتی بی‌پروا انجام دهد که تاکنون تنها از اسرائیل در منطقه سراغ داشتیم. محمد بن سلمان که با چراغ سبز ترامپ قدرت پدر را به دست گرفت، با کپی‌برداری رفتاری از اسرائیل دست به اقداماتی زده که خود را نیازمند هیچ پاسخی نمی‌بیند. از جمله به شهادت رساندن حجاج، حمله به خاک و مردم یمن، اقدامات غیرمسئولانه در خاک سوریه برای جلوگیری از پاک‌سازی تروریست‌ها، محاصره قطر، تحت سیطره گرفتن بحرین و اقدام علیه اعتراضات مردمی آن و... از دیگر اقدامات سعودی طی این مدت بستن فضای داخلی و محدود‌سازی شاهزادگان است که پرسرو صدا‌ترین آن بازداشت ۳۸۰ شاهزاده سعودی و ممنوع‌الخرج کردن آن‌ها بود. بن‌سلمان با اعدام مخالفان از جمله شیخ نمر و کشتار معترضان در استان شرقی عربستان نشان داد که به پشتوانه و در پناه امنیت امریکا و اسرائیل نگران هیچ واکنشی نیست.
این رویکرد پی‌پروا تا جایی اوج گرفت که سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان را با دعوت به ریاض بازداشت و خانواده‌اش را به گروگان گرفت؛ اقدامی که بعد از عبور دنیا از عصر باستانی دیده نشده است. اما این تنها اقدامات سعودی‌ها در این دوره نبوده است. بلکه میزان بی‌پروایی سعودی به قدری افزایش یافت که کمتر کشوری جرئت می‌کند با آن روبه‌رو شود. این مسئله را با چالشی که برای کانادا ایجاد شد می‌توان دید. عربستان حتی با تزریق پول، کنگره امریکا را وادار به تصویب قوانین خاص و نادیده گرفتن برخی اقدامات حساس می‌کند از جمله بستن چشم خود در قبال حادثه ۱۱ سپتامبر.
اگرچه سعودی‌ها در بسیاری از رسانه‌های جهان نفوذ کرده و سعی دارند از دنیای وانموده، حقیقت بسازند و آن را به جهان نشان دهند، اما طی چند سال اخیر مخالفت‌ها و مبارزات داخلی و خارجی علیه آن شکل گرفته است که گاهی اوقات گره به کار ناصواب سعودی می‌زند. از جمله قتل جمال خاشقجی که آشکارا به انتقاد رویکرد‌های سعودی در زمینه سرکوب و سانسور و اقدام علیه مردم یمن، قطر و منطقه می‌پرداخت. یکی از بدشانسی‌های محمد بن سلمان این بود که خاشقجی همسر دوم خود را از ترکیه انتخاب کرد. البته این مسئله می‌تواند یکی از خوش‌شانسی‌های منطقه باشد، زیرا اختلافات ترکیه و عربستان را بیش از گذشته نمایان می‌سازد. حال ترکیه با آشکارسازی این قتل و انتشار اطلاعات محرمانه آن می‌تواند چهره واقعی پنهان شده در لایه‌های دلاری سعودی را بیشتر به نمایش بگذارد. از طرفی این قتل می‌تواند سدی باشد بر رفتار بی‌پروای سعودی در منطقه تا برای تأمین منافع خود و همسان‌سازی رفتاری با اسرائیل دست به هر اقدامی نزند؛ مسیری که افول سعودی را نشانه می‌رود و حتی حمایت‌های امریکا و اسرائیل نمی‌تواند راهی برای متقاعدسازی افکار عمومی بیابد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار