گروه فرهنگ جوان آنلاين: افزایش تصاعدی و قیمت سرسامآور بلیت تئاتر و همچنین ورود برخی سلبریتیها که اخبار درخواست دستمزدهای نجومیشان باعث ایجاد برخی حواشی و به تبع آن شکلگیری اوضاع نابسامان این هنر اصیل و ریشهدار شده، محورهایی است که در گفتوگو با بهروز غریبپور نویسنده، کارگردان تئاتر و سینما و استاد نمایش عروسکی کشورمان بررسی کردهایم.
بهروز غریبپور با تأکید بر اینکه امروز در دوران بحران هویت تئاتر هستیم، میگوید: «متأسفانه برخی افراد آثار شکسپیر را به صورت مطربی روی صحنه برده و اجرا میکنند!»
تئاتر، گروگان تصمیمات آنی مدیران
استاد نمایش عروسکی کشورمان در مورد علت و ریشه اوضاع کنونی بالا رفتن قیمت بلیت تئاتر به «جوان» میگوید: در تمام دنیا هنرهایی که سرمایهای محسوب میشوند از یک سوبسیدی برخوردار هستند که دولت یا شهرداریها یا نهادهای اقتصادی حامی این نوع فعالیتها هستند. شما در مورد سینما میبینید به رغم اینکه به نظر میرسد سینما میتواند به خودکفایی و ثروتآفرینی برسد تا سالیان سال و حتی امروز که سوژههایی هستند که به گونهای در قالب استراتژی فرهنگی آن جامعه قرار دارند، نهادهایی کمک میکنند تا هزینه فیلم را تأمین بکنند. علت این کار هم این است که نمیخواهید به استراتژی فرهنگی جامعهتان لطمهای وارد بشود. از آنجایی که ما تصمیماتمان را آنی و در لحظه و مقطعی میگیریم، ناگهان تصمیم بر این شد که تئاترها خصوصی باشند و به تئاترها هم هیچ کمکی صورت نگیرد. قریبپور در ادامه خاطر نشان میکند: تنها راهحلی که میماند این است که صاحبان آثار مجبور میشوند از جیب مردم و جامعه هزینههایشان پرداخت گردد. وقتی هم که شما به تولیدات نگاه میکنید، میبینید تولیدات هم هزینههای کمرشکنی دارند که باید به هر نحوی تأمین شوند، اما اینکه جنبه منفعتطلبی و سودخواهی کجای این قضیه است نیاز به انجام کار کارشناسی دارد تا اگر یک نفر به خاطر اینکه میبیند باید هزینه و دستمزد چند تا هنرپیشهاش را که روی صحنه آورده تأمین کند، میآید و قیمت تئاتر را به شکلی بیرویه و بیمنطق بالا میبرد باید دستگاههای نظارتی چنین اتفاقاتی را بررسی کنند. الان معلوم نیست قیمت واقعی یک اثر چقدر است یا قیمت و هزینه بلیت یک سالن چقدر باید باشد؟! اینها به دلیل شرایط خاصی است که بر مدیریت تئاتر حاکم شد و به تبع خروج بخش دولتی و انجام ندادن وظایفش زمینهساز ورود بخش خصوصی به تئاتر گردید، طبیعی است که یک دوران آشفتگی در پیش خواهیم داشت.
این بحران چارهپذیر است
این نویسنده بیان میکند: من تصور میکنم اگر نگاه خیرخواهانهای به این بحران داشته باشیم و آن را به مسائل سیاسی و عقدهگشاییها و... آلوده به اغراض خودمان نکنیم، قطعاً چارهپذیر است ولی من خودم به عنوان یک فرد تئاتری فکر میکنم که طبیعی است یک بلیت تئاتر آن هم با قیمت ۲۵۰ هزار تومانی را قطعاً نمیتوانم پرداخت کنم و از تماشاگران و مخاطبان تئاتر هم یک چنین توقعی ندارم، اما امروزه نوکیسهگانی هستند که تماشاگر تئاتر شدهاند و حتی دوست دارند بگویند بلیت یک نمایش مثلاً ۵۰۰ هزار تومان است و ما ۱۰ بلیت خریدهایم؟! همواره در دورههایی که بحرانهای اقتصادی باعث بیشتر شدن فاصله طبقاتی در جامعه میشوند، بعضیها تفاخرشان به چنین چیزهایی است! همانطور که در مورد ماشین و وسیله نقلیه افراد میبینیم، مثلاً سلبریتیای که تا دیروز و قبل از مشهور شدنش با ماشین ارزانقیمت رفت و آمد میکرده، اولین کاری که بعد از کسب شهرت میکند این است که میخواهد یک پورشه بخرد! یا اینکه یک سلبریتی دیگری که قبل از کسب شهرت با اتوبوس رفت و آمد داشته حالا میخواهد حتماً یک ماشین شاسی بلند بخرد؟! متأسفانه این مسئله گرانی لجامگسیخته و سرسامآور بلیت تنها منحصر به تئاتر نیست و میبینیم که برای کنسرت فلان خواننده هم ارقام عجیب و غریب برای تهیه بلیت عنوان میشود که من گمان میکنم این اقدامات کاملاً منفعتطلبانه هستند.
تئاتر عامهپسند یا عامیانه؟
این پیشکسوت تئاتر کشورمان در مورد اعتقاد برخی افراد که معتقدند تئاتر باید از هنری که مخاطب خاص دارد خارج شده و به سمت عامهپسند بودن حرکت کند، اظهار میدارد: من اصلاً چنین چیزی را قبول ندارم. ببینید اساساً در تئاتر و همه هنرها طیف [و عوالم]گستردهای وجود دارد که همین طیف گسترده مخاطبان گستردهای دارد، مثلاً شما هرگز نمیبینید در سینمایی که فیلمهای تجاری را اکران میکند فیلمهای اینگرید برگمن را نمایش بدهند! یا اینکه در یک سالنی که آثاری با مختصات خاص هنری در آن پخش میشود، نمیتوان فیلمهای عامهپسند و سطحی اکران کرد؟! بنابراین لازم است تنوع در بازار را رعایت کنیم. اجازه بدهید از تجربه شخصی خودم بگویم. یک زمانی که من نمایش «بینوایان» را سر صحنه بردم با همین نگاه چنین کاری را انجام دادم تا بر شمار و تعداد مخاطبان تئاتر اضافه کنم، نه با عامهپسند کردن آن. با روی صحنه بردن رمانی که به هر حال مردم از آن و اتفاقاتش ذهنیتهایی داشتند؛ مردمی که قبل از این فیلم و سریالش را بارها تماشا کردهاند یا اغلب کتابش را خواندهاند، بنابراین چنین اقدامی از سوی من به خاطر «عامهپسند کردن تئاتر» نبود بلکه برای «عام کردن مخاطب و تماشاگر» صورت گرفت، به همین علت است که «عام کردن» با «عامیانه کردن» تفاوت بسیار زیادی دارد، بنابراین به قیمت اینکه لازم است بر شمار و تعداد مخاطبان اضافه کنیم نباید از میزان اندیشه و تاثیرگذاری اجتماعی یک اثر کم کنیم. اگر کسی با این بهانه بخواهد عمل بکند مطمئناً پشت پرده و دلیل و ذهنیت آن فرد مالاندوزی است نه چیز دیگری. ما الان تماشاخانههایی در تهران داریم که عدهای فقط برای اینکه بخندند به آنجا میروند، البته این در تمام دنیا وجود دارد.
اجرای مطربی بینوایان
غریبپور با تأکید بر اینکه الان مشکل ما این است که تماشاخانهها هویت خاص خودشان را ندارند، میافزاید: مثلاً شما به سالن تئاتر شهر میروید و متوجه میشوید یکی از آثار شکسپیر را روی صحنه برده و به صورت مطربی (موزیکال) اجرایش میکنند! از یک طرف آلات موسیقی میآورند و از طرف دیگر هم یکی از آثار ویلیام شکسپیر را که یک نام بزرگ در دنیای ادبیات و هنر است در اصلیترین سالن تئاتر کشور روی صحنه میبرند، خب میشود این کار را در یک تماشاخانهای روی صحنه برد که مدعی تریبون بودن تئاتر کشور نباشد! یا اینکه یک اثر شاخص را نبرند در یک بیغوله اجرا بکنند. مشکل الان ما این است (به قول قدیمیها) کاه را جلوی سگ و استخوان را جلوی اسب انداختهایم! در حقیقت امروز یک مسئله بحرانی مثل بحران هویت تماشاخانهها گریبانگیر تئاتر شده است. در مورد مسائل اقتصادی هم باید ببینیم که افراد دنبال مال اندوزیاند یا اینکه واقعاً دغدغه اندیشه دارند. من فکر میکنم در دوران بحران هویت تئاتر هستیم و باید مسئولان رده بالا برای این اوضاع فکری بکنند. چه اینکه هیچ بعید نیست همین فردا برای رقابت هم که شده یا برای آن قشر پولدار و مرفهی که میخواهند مردم را دق بدهند بگویند که ما میتوانیم بلیتهای چندصدهزار تومانی هم بخریم یا شاید [خطاب به مردم]بگویند که دلتان بسوزد من یک تئاتری دیدم که بلیتش ۵۰۰ هزار تومان است!
این استاد دانشگاه در مورد بازی سلبریتیها در نمایشها و نقش آنها در بالا رفتن قیمت بلیت تئاتر اظهار میدارد: این اتفاق زمانی رخ میدهد که مسئولان از تئاتر حمایتی نمیکنند و میگویند برو هر طور شده هزینههایت را جبران کن! خب معلوم است که کارگردان یا تهیه کننده میرود چند چهره معروف یا همان سلبریتی ورزشی یا سینمایی را میآورد تا بتواند از جیب مردم هزینههای بازیگر، سالن و... را دربیاورد، البته من با ورود چهرههای سینمایی به تئاتر مشکلی ندارم، به شرط اینکه «هنرمند و بازیگر» باشند.