نظام سلطه برای دستیابی به هدفی به نام «فروپاشی از درون» بیاعتبارسازی نهادهای امنیتی- انتظامی در ایران را از سالهای پیش تاکنون مورد توجه قرار داده است و بر همین اساس به فراخور فضای سیاسی-اجتماعی و تحولات شکل گرفته در ایران وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران، ناجا و بسیج را مورد تخریب قرار دادهاند.
در یک سال اخیر که بیثباتسازی در ایران با تئوری «تابستان داغ» بیش از گذشته مورد توجه غرب و ضدانقلاب قرار گرفته است، نیروی انتظامی به عنوان نهاد متولی برخورد با شورش و اغتشاشات داخلی بار دیگر مورد هجمههای گسترده قرار گرفته است. رسانهای کردن تصاویر گزینش شده در غائله خیابان پاسداران تهران از پلیس جهت تطهیر چهره اراذل و اوباش و ارائه تصویری زمخت از ناجا و پیرو آن انتشار فیلمی از مظلومنمایی مشکوک یک دخترجوان در پارک طالقانی تهران که در مقابل درخواست مأمور زن نیروی انتظامی برای رفتن به پاسگاه نیروی انتظامی به شدت مقاومت میکند، از جمله تلاشهایی است که برای پروژه بیاعتبارسازی نیروهای امنیتی- انتظامی به عنوان مقدمه اساسی فروپاشی داخلی قابل تصور است.
این تلاشها در حالی است که محور اصلی اقدامات دولت ترامپ به کمک عملیات روانی رسانههای غربی در شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی وابسته علیه ایران اسلامی در ماههای اخیر ایجاد شورشهای اجتماعی در ایران است، کمااینکه دونالد ترامپ در پیام نوروزی خود خطاب به مردم ایران از عزم و اراده امریکا بر حمایت از آشوبها سخن میگوید. جان بولتون مشاور امنیت ملی این کشور در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز تأکید میکند دولت امریکا باید اقداماتی از جمله افزایش فشار اقتصادی به ایران و حمایت از مخالفان حکومت را در دستور کار قرار دهد. بولتون با بیان اینکه «ما کارهای زیادی میتوانیم انجام دهیم و باید انجام دهیم»، میگوید: «هدف نهایی ما باید تغییر رژیم در ایران باشد.» رسانهها و جماعتی در داخل کشور همپا با تلاش امریکاییها و ضدانقلاب جهت تخطئه نهادهای اصیل انقلاب اسلامی از نیروهای امنیتی- انتظامی گرفته تا سایر نهادها مانند شورای نگهبان و صداوسیما را به عنوان یک راهبرد برای خود تعیین کردهاند و به بهانههای مختلف ناجا را نیرویی با چهره خشن معرفی کرده و آن را در مقابل منافع مردمی عنوان میکنند.
سه ضلع نظام سلطه، جریان ضدانقلاب و تجدیدنظرطلب در حالی تلاش میکنند عملکرد نیروی انتظامی را با ایجاد شبهات روانی- رسانهای مورد تخریب قرار دهند تا مردم را در کارآمدی و توانمندی این مجموعه دچار تردید کنند آن هم به این دلیل که ناجا در فتنههایی مانند ۱۸تیر سال ۷۸ و فتنه ۸۸ موانع بزرگی را جهت پیادهسازی اهداف سه ضلع مورد اشاره قرار داد و اجازه نداد پروژههای این جماعت به مرز تحقق نزدیک شود. به بیان بهتر ایجاد نافرمانی مدنی یا همان ایجاد شورشهای شهری یکی از ثابتترین ایدههای نظام سلطه برای رویارویی با نظام سلطه بوده و ناجا توانسته است در شهرآشوبهایی مانند ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸، فتنه سال ۱۳۸۸، غائله خیابان پاسداران تهران، فتنه دی ماه سال ۱۳۹۶ و بسیاری دیگر از حوادث مشابه امنیت شهرهای کشور را تأمین کرده و در مقابل دسیسههای دشمن رویکردی عقلانی و مدبرانه از خود نشان دهد، همین موفقیت کافی است تا ناجا همانند سپاه و بسیج که پروژه «بیثباتسازی ایران» را در مقاطع مختلف خنثیسازی کردهاند با انواع تهمت ها، تخریبها و توطئهچینیها توسط دشمنان انقلاب اسلامی و یک جریان نشانهدار در داخل کشور مواجه شوند.
در واقع «تخریب کارکرد» نهادهای تأمین کننده امنیت کشور، تلاشی در جهت «ناتوان سازی» این مجموعههاست و به کارگیری ابزارهای عملیات روانی- رسانهای در این جهت میتواند چهره ناجا، سپاه و بسیج را خشن، تندرو و ضدمنافع ملی نشان دهد تا تصویر افکار عمومی از این نهادهای مردمی تحت تاثیر قرار بگیرد و ذهنیت مردم نسبت به این مجموعه تغییر بنیادین کند، این همان ایدهای است که در مورد سایر نهادهای انقلابی نیز دنبال میشود. هدف از تخطئه نهادهای مذبور (به کمک عملیات روانی- رسانهای) را سعید حجاریان از مشهورترین ایدهپردازان جریان تجدیدنظرطلب، اینگونه بیان میکند: «در کشور ما نمایشنامههایی در حال اجراست که سه پرده دارد و الان دو پرده از آن اجرا شده است. پرده اول، قضیه قتلهای محفلی بود، پرده دوم آن، حادثه کوی دانشگاه بود و پرده سوم در راه است. پرده سوم چیزی شبیه کودتاست، در قضیه اول بستر و میزبان وزارت اطلاعات بود. در دومی تحت پوشش نیروی انتظامی یک محفل شکل گرفت. پرده سوم در سپاه انجام میشود... در پرده سوم هدف اسقاط و براندازی کل نظام است.» (روزنامه صبح امروز، ۱۷ فروردین ماه ۱۳۸۷ ص. ۱۱)
تلاش فراگیر در قالب «غوغاسالاری»، «پروندهسازی» و «اتهامافکنی» برای معرفی نهادهای تأمین کننده امنیت تحت عنوان «خشونت طلب»، «اقتدار گرا» و «تمامیت خواه» در حالی است که جریان مورد اشاره، قتلهای زنجیرهای سال ۷۷ را به پای وزارت اطلاعات نوشت، غائله مشکوک کوی دانشگاه را اقدام غیرانسانی نیروی انتظامی و ترور سازماندهی شده سعید حجاریان را اقدام بسیج معرفی کرد یا در پروژه نوارسازان تلاش کرد نیروهای حزب اللهی را مورد هجوم قرار دهد. هجمه به کارکرد نیروی انتظامی که در مصادیقی مانند حمله به طرح ارتقای امنیت اخلاقی، انتشار فیلمهای مشکوک و هدفمند درباره نوع تعامل پلیس با زنان یا دختران بیحجاب و بدحجاب یا برخورد پلیس با مجرمان خطرناک محلات شهرها قابل ردیابی است با هدف ایجاد دلزدگی میان مردم از نیروهای انتظامی که یکی از اقدامات زیربنای «فروپاشی» قابل تعریف میباشد، صورت گرفته است و هجمههای متراکم شبکههای فارسیزبان بیگانه همراستا با جماعت مورد اشاره داخلی علیه ناجا نیز گامهایی در همین جهت است.