کد خبر: 928156
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۷ - ۲۳:۵۷
مسیر مبهم روابط در فضای مجازی
در برخی گروه‌های شبکه‌های اجتماعی با تعداد اعضای ده‌ها هزار نفری فرمی منتشر می‌شود با این آیتم‌ها: نام، نام‌خانوادگی، سن، شغل، تحصیلات، شهر محل سکونت، نوع خانه، نوع خودرو، افراد این فرم را پر و در فضای گروه منتشر می‌کنند و به این طریق وارد رابطه‌ای می‌شوند که با پایه ازدواج برنامه‌ریزی می‌شود. این فقط یک نمونه است که به آن اشاره شد
داریوش یوسف‌وند*
ترکیب ناهمگون ارتباط منشعب از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، به رغم منافع و مزایای بسیار ارزشمندی که برای انسان به ارمغان آورده است، آثار نامناسبی هم به جای گذاشته است. در واقع رنگ و لعاب آسیب‌ها فرق کرده است. بدتر اینکه در مواجهه با پست مدرنیته و انفجار اطلاعات، همچنان سنت، پاتولوژی و آسیب بر بال تکنولوژی سوار شده و سریع‌تر منتقل می‌شود. در واقع تکنولوژی هست، اما رفتار نرمال انسانی، به همراه تکنولوژی وجود ندارد. گویا ملل در حال گذار ناگزیرند در برابر تحول تکنولوژی قربانی بدهند و تا قربانی ندهند تحولی رخ نمی‌دهد. جوامع در حال گذار به مراتب بیشتر قربانی داده و می‌دهند، چراکه تکنولوژی را نه بر اساس نیاز، بلکه بر اساس مد و همراهی با جهان پیرامون به کار گرفته‌اند. بنابراین در این فرآیند تحولی به ناگزیر بر اساس ذهن و رفتار پاتولوژیک (آسیب زا) خود از تکنولوژی استفاده کرده‌اند و این مبنا منجر به دادن قربانی فراوان در این بستر شده و خواهد شد. این اتفاق به واسطه آسیب‌زا بودن تکنولوژی نیست، بلکه به دلیل پاتولوژیک بودن شخصیت و نبود سلامت فردی و به طبع آن اجتماعی این جوامع است. در حقیقت آسیب‌زا بودن تکنولوژی در این جوامع حکایت همان چاقوی برنده‌ای است که نوع استفاده از آن می‌تواند تعیین‌کننده خوبی و بدی آن به صورت قراردادی باشد و ذات و ماهیتی مثبت و منفی ندارد.

چگونه می‌توان رابطه‌ای سالم را پی‌ریزی کرد؟
بیماری و عدم سلامت روان موضوعی است که به سختی می‌توان آن را به ادراک اطرافیان یک فرد و جامعه رساند، به خصوص زمانی که سطح آگاهی مردم پایین باشد. یک بیمار ممکن است سال‌ها در یک خانواده، در یک جامعه و حتی یک سازمان مشغول فعالیت باشد، اما نمود‌های بیماری‌اش برای خود فرد یا اطرافیان مشهود نباشد. به ویژه اگر آن بیماری و اختلال از نوع اختلالات شخصیت باشد یا این نتیجه‌گیری به سختی صورت پذیرد و هر اقدام و هر مداخله‌ای در این مواجهه انجام شود، به جز درمان و رفتار آسیب‌شناسانه.

در واقع به صراحت می‌توان ادعا کرد که در جوامع در حال گذار سطح و فرآیند بیماری بسیار پر رنگ‌تر و پاتولوژیک‌تر است و هر چه افراد بیشتری در یک جامعه دارای یک بیماری روانی باشند و طیف یک بیماری در افراد بیشتری وجود داشته باشد آن بیماری کمتر مورد توجه است و بیشتر از چشم پنهان می‌ماند. حال شما فرض کنید در چنین شرایطی که تشخیص یک بیمار و یک بیماری اینچنین سخت و پیچیده است، چگونه می‌توان یک نفر را از طریق تلگرام یا هر نوع ارتباط دیجیتال دیگری شناخت؟ بیماری یا سلامتی‌اش را تشخیص داد؟ بیماری یا سلامت روان یک فرد چگونه در چنین فضایی قابل تشخیص است؟ و با چنین فرضی که بسیار نزدیک به واقعیت است چگونه می‌توان رابطه‌ای سالم را در فضای مجازی پایه‌ریزی کرد؟

تشکیل خانواده با یک فرم!
در برخی گروه‌های شبکه‌های اجتماعی با تعداد اعضای ده‌ها هزار نفری فرمی منتشر می‌شود با این آیتم‌ها: نام، نام‌خانوادگی، سن، شغل، تحصیلات، شهر محل سکونت، نوع خانه، نوع خودرو، افراد این فرم را پر و در فضای گروه منتشر می‌کنند و به این طریق وارد رابطه‌ای می‌شوند که با پایه ازدواج برنامه‌ریزی می‌شود. این فقط یک نمونه است که به آن اشاره شد. این موضع جای تأمل بسیار دارد. این روند منجر به تشکیل خانواده می‌شود و خانواده‌ای که با این روند تشکیل شود چگونه ساختاری خواهد داشت؟ چه نسلی متولد خواهد شد؟ و چه جامعه‌ای منشعب از آن خواهد بود؟ این قربانی خطرناکی است که ما در برابر تکنولوژی می‌دهیم. ما خانواده قربانی می‌دهیم. جامعه و نسل قربانی می‌دهیم.

در چنین عرصه‌ای شخصیت در سیطره‌ای ناهشیار است و آنچه افراد می‌بینیم منشعب از ناهشیاری است که به آن احاطه نداریم، حال این سؤال عمیق پیش می‌آید که در روابط فضای مجازی چگونه می‌توان انسان آن سوی رسانه شناخت و آگاهی پیدا کرد؟ چگونه می‌توان رابطه‌ای را برنامه‌ریزی کرد؟ چگونه می‌توان خانواده‌ای سالم را پایه‌ریزی کرد؟ آیا صرفاً هدف از این روابط ارضای نیاز‌های فردی است یا دوراندیشانه هدف شکل‌دهی ساختاری از خانواده است که دارای پایه‌های بسیار دقیق و حساسی از ارزشمندی و تعالی است؟

روابطی با بنیاد پاتولوژیک
تکنولوژی ارتباطی تسهیل‌کننده آسیب‌های بیمارگونه انسان‌ها به یکدیگر است. روابطی که بنیاد پاتولوژیک (آسیبی) داشته باشند قطعاً نمی‌توانند منجر به پایداری شوند و از بطن آن‌ها آسیب‌های عمیقی خروجی خواهد داشت. ما نمی‌توانیم انسان را از تکنولوژی ارتباطی به خاطر این ترس منع کنیم، اما می‌توان از بستر همین تکنولوژی برای ارائه آگاهی عمومی و آموزش و فرهنگ در جهت سوق دادن افراد، جامعه و خانواده به سمت بستری سالم تلاش و در واقع به گونه‌ای پیشگیرانه مداخله کرد.

باید مراقب این فضا باشیم
بررسی وضع موجود ازدواج و خانواده در کشور نشان می‌دهد زمانی که یک ازدواج از تمام فیلتر‌های بین فردی، خانوادگی، اجتماعی و قانونی عبور می‌کند، باز با احتمال ۲۷ درصد منجر به طلاق می‌شود. حال چگونه می‌توان انتظار داشت که رابطه‌ای یا خانواده‌ای بدین سان شکل بگیرد، دارای پارامتر‌های سلامت و پایداری باشد؟ در واقع با نسلی در آینده مواجه خواهیم شد که دارای والدینی پر از آسیب و دارای تنش و پاتولوژی‌های عمیقی خواهند بود لذا به صراحت می‌توان گفت: از چنین فضایی باید ترسید!

به هیچ عنوان بازگشت به سنت نه امکانپذیر است و نه منطقی و بخردانه، اما عدم‌سازگاری مهندسان فکر و اجتماعی و عدم مدیریت وضع موجود منجر به پاتولوژی‌های عمیقی خواهد شد که صراحتاً باید ترسید از آنچه پیچیده و مبهم و پر از پاتولوژی پیش روی ماست. خانواده‌های تک والدی، فرزندان دارای ساختار والدینی معیوب، روابط بیمارگونه، مقطعی و... شیفت شده از یکی به یکی دیگر، همه و همه ابتدای این پرونده طولانی است لذا می‌طلبد که دوراندیشانه و هدفمند به این مهم اندیشیده شود و در فضایی که مبتنی بر تکنولوژی‌های نوین ارتباطی است مداخله کرد.
*روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۰۴ - ۱۳۹۷/۰۷/۰۴
0
0
معمولا هم جوانها نمی تونن به خانواده هاشون چنین درخواستی رو بگن یا اگر بگن با تمسخر و جواب سر بالا مواجه می شن
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۱
0
0
خیلی مطالب ابتدایی و قدیمی هستش
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار