دولت ایالات متحده امریکا تلاش میکند حضورسردار قاسم سلیمانی در کشورهایی مانند عراق و سوریه نقض آشکار قطعنامههای شورای امنیت خوانده و به عنوان دستور کار جلسه بعدی شورا به ریاست دونالد ترامپ قرار دهد. نیکی هیلی نماینده امریکا در شورای امنیت سازمان ملل هم در بخشی از گزارشی که برای جلسه آتی این شورا تنظیم کرده ادعا میکند: «ممنوعیت هرگونه سفر برای سردار سلیمانی در سال ۲۰۱۵ در قطعنامه ۲۲۳۱ مورد تأکید قرار گرفته است. با وجود چنین حکم صریحی او از خردادماه امسال وپس از انتخابات عراق، عملاً در این کشور سکونت کرده است. او به دنبال تشکیل دولتی در عراق است که تحت کنترل ایران باشد». پیش از این نیز بارها مقامات دولت باراک اوباما و دونالدترامپ حضور سردار سلیمانی در سوریه و عراق را نقض قطعنامه ۲۲۳۱ عنوان کرده و حتی جلسات اضطراری شورای امنیت به همین بهانه برگزار کرده بودند. ادعای نقض قطعنامه ۲۲۳۱ در حالی است که ۲۶ اردیبهشت ماه امسال ایالات متحده امریکا بدون توجه به مفاد همین قطعنامه (که برجام ذیل آن امضا شده بود) از توافق هستهای خارج شد و از آن زمان تاکنون طرف ایرانی همچنان در برجام باقی مانده و خود را ملزم به اجرای تعهدات مالایطاق آن میداند؛ در اینجا باید دو نکته را مورد توجه داد؛ نخست «بهره برداری امریکا از مفاد تفسیرپذیر متن برجامی که پنج ماه پیش از آن خارج شده» و دیگر «پیامدهای حقوقی باقی ماندن ایران در برجام» است.
۱- قبل از هر چیز باید توجه داشت ضعف تنظیم، نگارش و گردآوری متن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، نه تنها کمترین مانعی جهت جلوگیری از نقض توافق هستهای ایجاد نکرده بلکه هزینهای را جهت خروج یکجانبه امریکا و حداقل پرداخت هزینه توسط این کشور نیز پیش بینی نکرده است. مهمتر اینکه فرصتی را در اختیار امریکاییها قرار داده تا آنها با تفسیر موسع از متن، کوچکترین فعالیتهای ایران در حوزه انرژی، دفاعی، نظامی و هستهای را نقض برجام – قطعنامه معرفی کرده و با ابزارهای حقوقی و سیاسی که در اختیار دارند، تحریمهای ضدایرانی را توسعه دهند. به عبارت بهتر تلاش امروز امریکا برای تشکیل جلسه شورای امنیت با کیفیت دلخواه ترامپ -هیلی، به دلیل وجود مؤلفهای نظیر «نبود ضمانت اجرای طرف مقابل جهت اجرای تعهدات طرف مقابل»، «پذیرفتن صلاحیت تامالاختیار شورای امنیت در رفع اختلافات و تفاسیر در متن برجام»، «تعهدات کلی، مبهم و قابل تفسیر امریکاییها در متن در مقابل تعهدات منجز، عینی و متقن ایران»، «تفسیرپذیر بودن متن برجام»، «فرآیند غیرواقعی و یکجانبه بودن سه مرحلهای رفع اختلاف برجام»، «تصریح به بازگشتپذیر بودن تحریمها و ابزارهای فشار غرب در متن علیه ایران و فقدان پذیرش یا تصریح بازگشتپذیر بودن اقدامات ایران در آن»، «اصل نامتناظر بودن اقدامات دو طرف مذاکره»، «نبود تضمین کافی از سوی امریکاییها برای اجرای تعهدات خود»، «فقدان مجازات کافی و بازدارنده برای طرف مقابل در صورت نقض یا تخلف از متن برجام» و «کمتوجهی به مبادلات تجاری و اقتصادی که به وسیله دلار انجام میشود و ضرورت تصریح به چنین مسئلهای در متن برجام» میباشد.
تلاش امریکا برای تشکیل جلسه شورای امنیت با کیفیت مورد اشاره، ادامه گامهای از پیش تعیین شدهای است که در دولت اوباما تنظیم و تعیین شده است که شامل، عدم اجرایی کردن تعهدات برجامی (خروج غیررسمی)، خروج رسمی و علنی از برجام، توسعه تحریمها و محدودیتهای بینالمللی بهواسطه باقی مانده ایران در برجام است.
جلسه هفته اخیر شورای امنیت به ریاست ترامپ با چاشنی تفسیر موسع از متن ضعیف قطعنامه ۲۲۳۱ در امتداد عملیاتی کردن گام سوم میباشد که معنای حقیقی عبارت «بهره برداری امریکا از مفاد تفسیرپذیر متن برجامی که پنج ماه پیش از آن خارج شده» میباشد.
۲- همانطور که گفته شد، ایالات متحده امریکا از یکسو بدون اجرای حتی ۱۰ درصد از تعهدات خود قبل از خروج از برجام، بدون پرداخت نازلترین هزینه حقوقی -سیاسی از آن خارج شده و از سوی دیگر تلاش میکند با برگ اروپاییها ایران را ترغیب به ماندن در برجام کرده تا «تعطیلی صنعت هستهای ایران را استمرار بخشیده» و «بار کردن هزینههای حقوقی –سیاسی ناشی از متن ضعیف برجام-قطعنامه (که با باقی ماندن ایران در توافق قابلیت اجرایی شدن دارد)» زمینه مذاکرات موشکی یا منطقهای را با بهکارگیری اینگونه فشارهای بین المللی و البته با چاشنی تحریم - تهدید فراهم کند. امریکاییها تلاش میکنند با تفسیرموسع از متن برجام-قطعنامه ۲۲۳۱ ایران را «ناقض صلح و امنیت بین المللی» معرفی کنند و تنظیم گزارش با محوریت حضور سردار سلیمانی در عراق با همین هدف صورت میگیرد. به عبارت ساده، هزینه سازی امروز امریکا برای ایران در قالب گزارش دهی و اتهام سازی در جلسه شورای امنیت، نتیجه باقی ماندن ایران در برجام میباشد و این بدان معناست که برجام نه تنها دستاوردی برای طرف ایرانی به همراه نداشته است بلکه هزینه حقوقی - سیاسی دامنهداری را نیز به همراه داشته است که نمونه آخر آن «رویه سازی حقوقی ضدایرانی ایالات متحده با اهرم شورای امنیت» و با بهرهکشی از متن ضعیف برجام وقطعنامه ۲۲۳۱ میباشد. براساس آنچه گفته شد، باقی ماندن ایران در توافق هستهای، تنها پیامدهای حقوقی ایران را افزایش و بستری برای رویه سازیهای حقوقی است و تعلل بیش از این درجهت خروج از این توافق منافع ملی را دچار چالشهای دامنهدارتر میکند. البته همانطور که پیش از (اردیبهشت ماه امسال ودر قالب یادداشت) تصریح شده است خروج ایران باید «مشروط» و به معنای «توقف موقت» تمام تعهدات در جهت وادارکردن اروپا-امریکا به اجرای تعهدات برجامی و ممانعت از پیامدهای حقوقی مورداشاره باشد.