ساعت هفت بعدازظهر ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ اولین بیانیه حضرت امام در خصوص جنگ تحمیلی از رادیو و تلویزیون پخش شد. این بیانیه که با جمله معروف «دزدی آمده سنگی انداخته و فرار کرده» شناخته میشود تنها پنج ساعت و نیم پس از بمباران فرودگاههای کشور منتشر شد. در آغازین روز هفته گرامیداشت دفاع مقدس، با هم نکات اصلی این بیانیه تاریخ را مرور میکنیم.
اولین جمله بیانیه امام نه خطاب به دشمن خارجی که به آشوبگران داخلی است. امام تلاش برخی گروهکها برای عدم بازگشایی مدارس را مورد خطاب قرار میدهند که «شما در همچو وقتی که ایران در این وضع واقع است و عراق رسماً اعلام جنگ کرده است به ایران... اگر برای بازشدن مدارس اغتشاش به پا کنید یا شایعهسازی کنید معلوم میشود که شما عمال امریکا و همدست صدام حسین خبیث هستید.»
نکته جالب توجه این است که امام (ره) در همان اول کار، امریکا را عامل اصلی حمله عراق به ایران معرفی میکند. در همان بخش اول بیانیه به صراحت میگوید که «ایران در حال جنگ است با امریکا و این آلت دست امریکا تجاوز کرده است به ایران» به این ترتیب علت اصلی جنگ نه تنها دیوانگیهای صدام (که خود امام در بخش دیگری از این بیانیه این مورد را هم عامل دیگر میدانند) بلکه استکبار جهانی و تلقینهای آن معرفی میشود. حضرت امام بسیار ظریف و هوشمندانه حساب مردم عراق را با «اذانب امریکا» یعنی صدام حسین جدا میکند. میگوید: «برای ملت عراق معلوم باشد که ما با آنها هیچ کار نداریم، بلکه این صدام حسین است که به واسطه تحریک امریکا به ما تجاوز کرده است و ما اگر جوابی به او بدهیم، هرگز به ملت عراق، که برادر ما هستند، مربوط نیست.» امام بعدها نیز وقتی رزمندگان خرمشهر را فتح میکنند و آماده ورود به خاک عراق میشوند نگرانی خود را در خصوص به خطر افتادن جان مردم عراق با فرماندهان نظامی مطرح میسازند و مشخص میکنند که در این سخن خود صادق بوده و هستند.
در ادامه این بیانیه با رهبری هوشمند طرف هستیم که سعی میکند این آلت دست امریکا را به خوبی برای مخاطب بیانیه خود معرفی کند. میخواهد بگوید اینطور نیست که ندانسته و نشناخته اتهامی را وارد میکند. میفرماید: «اینکه الان به شعب عراق متوسل میشود (صدام دربیانیه آغاز جنگ خود از مردم عراق خواسته بود به مقابله با ایران بپردازند) اینها شعب عراق را سرکوب کردهاند. این صدام حسین، من از اول وقتی که روی کار آمد تنبه دادم که این دیوانه است، این عقلش درست کار نمیکند، ولهذا با دیوانگی دارد عمل میکند و خودش را به هلاکت میرساند.» سالها قبل از آنکه صدام به دو اشتباه تاریخی خود یکی حمله به ایران و سپس حمله به کویت که آن هم نتیجه تهاجم به ایران بود اعتراف کند، امام خمینی تذکر داده بود که «دارد دیوانگی میکند.»
جمله معروف «دزدی آمده، سنگی انداخته و فرار کرده، رفته است سرجایش» در ادامه بیانیه مطرح میشود. صرفنظر از آنکه امام میخواهند مردم خونسردی خود را حفظ کنند و ایشان به عنوان رهبر جامعه سعی در حفظ آرامش کشور دارند، یک نکته قابل تأمل است و آن اینکه از جملات این بیانیه مشخص است که ایشان هیجان جنگ و تلافی ندارد! همچنان امیدوار به ختم جنگ در همین مرحله اولیه است، لذا از حرف شرط «اگر» در ابتدای تهدیدهای خود استفاده میکند: «اگر عراق حد خودش را نداند و تجاوز را تکرار کند، ما دستور بدهیم و ملت بسیج بشوند...» صدام هیاهوی جنگ دارد و ایشان میگویند اگر عراق تجاوزش را تکرار کند، یعنی امید است که با پاسخ اولیهای که نیروهای کشورمان به دشمن دادند (نظیر اولین بمباران عراق توسط جنگندههای ایرانی که چند ساعت بعد از تجاوز اولیه آنها انجام شد) جنگ از این مرحله فراتر نرود: «لیکن تا مسئله جدی نشود آنها (قوای مسلح ما) جدا عمل نمیکنند.»، «من هر روزی که محتاج به این بشود که بسیج کنم، خواهم کرد و ان شاءالله نیاید آن روز که یک همچو امری واقع بشود.»
کلید واژههای کفر و اسلام و استفاده آنها مقابل یکدیگر که بعدها در طول جنگ و در سخنان ایشان باز هم تکرار شد، در همین اولین بیانیه استفاده میشود: «ارتش عراق باید بداند که این جنگ، جنگ با اسلام است به هواداری کفر» نبرد استکبار و استضعاف که در جهانبینی حضرت امام وجود دارد، اینجا یک مصداق عملی پیدا میکند و صدام نه نماینده مردم عراق که آلت دست امریکاست و میخواهد سردمداری نبرد تاریخی جبهه کفر با اسلام یا همان استکبار علیه استضعاف را با دیوانگیهای خود رهبری کند.
حضرت امام در این بیانیه از ارتش و ملت عراق نیز میخواهند که مثل ملت ایران (همانطور که رژیم پهلوی را ساقط کردند) صدام و رژیم بعث را کنار بگذارند. امام به عنوان مرجع تقلید شیعیان، طوری با ملت عراق صحبت میکنند که مؤید برادری بین آنها و ملت ایران است. همین واقع بینی و دوراندیشی است که بعدها دو ملت را در کنار یکدیگر قرار داد.
جملات آخر بیانیه ایشان علاوه بر تأکید بر عدم دمیدن بر آتش جنگ، مقتدرانه ایراد میشود: «من چنانچه - خدای ناخواسته- دامنه پیدا کرد این کارهای صدام حسین و اربابهای صدام حسین، تکلیف ملت ایران را تعیین خواهم کرد و امیدوارم به آنجا نرسد و اگر برسد، دیگر بغدادی باقی نخواهد ماند.»