کد خبر: 927460
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۳:۲۷
ترکیه قادر به کنترل خروج تروریست‌ها نخواهد بود
اگر طرح سوچی بدون مانع و بنابر جدول‌زمانبندی شده پیش برود، باید انتظار داشت که دولت و ارتش سوریه تا کمتر از سه ماه و نیم دیگر شهر ادلب و اکثر این استان را در کنترل خود داشته باشند، اما عواملی در کار هست که این چشم‌انداز را تیره و تار کرده است.
سيدنعمت‌الله عبدالرحيم‌زاده
ارتش سوریه و متحدانش تا اواخر ماه جولای جنگ خود را با گرو‌ه‌های تروریستی در سه استان جنوبی به سرانجام رساندند و با شکست آن‌ها و پیشروی‌ها در شرق کشور مقابل بازمانده‌های داعش، تنها یک استان از کشور سوریه به نام استان ادلب باقی مانده که تبدیل به مرکز تجمع گروه‌های تروریستی شده است. این استان از ابتدای جنگ در سوریه یکی از میادین درگیری بود تا اینکه دو گروه تروریستی جبهه النصره و احرارالشام در مارس ۲۰۱۵ موفق به تصرف این شهر شدند و بعد هم دیگر مناطق استان را به تصرف خود درآوردند و هیئت تحریرالشام، جبهه النصر سابق، در جولای سال قبل نیرو‌های احرارالشام را از ادلب بیرون راند تا به تنهایی تمام شهر ادلب را در تصرف خود داشته باشد. حالا که ارتش سوریه و متحدانش تمام مقدمات لازم برای آزادسازی ادلب را فراهم کرده‌اند، ترکیه تمام تلاش خود را برای ممانعت از این کار انجام داد و حتی رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه به شهر سوچی روسیه رفت تا در دیدار با همتای روس خود موافقت او را با طرح جایگزین حمله جلب کند. هر چند او در گام نخست موفق به این کار شد، اما معلوم نیست موفقیت او با تسلط این دست گروه‌های تروریستی بر ادلب تا چه میزان به نتیجه می‌رسد؟!

نشست تهران
هیچ شکی نیست ترکیه نگران حمله ارتش سوریه و متحدانش به ادلب بود و به واسطه این نگرانی بود که اردوغان در نشست سران سه کشور ایران، روسیه و ترکیه برخلاف معمول این دست نشست‌ها رفتار کرد. این نشست روز جمعه ۷ سپتامبر برگزار شد و در حالی که حسن روحانی و ولادیمیر پوتین، رؤسای جمهور ایران و روسیه، بر موضع واحد برای پاکسازی ادلب از گروه‌های تروریستی تأکید می‌کردند؛ اردوغان با پیشنهاد خود برای گنجاندن عبارت «آتش‌بس» در ماده سوم از بیانیه پایانی مخالفت روحانی و پوتین را برانگیخت. اردوغان این پیشنهاد را از موضع همکاری سه جانبه و ممانعت از وقوع «یک تراژدی تازه در ادلب» مطرح کرد تا چنین وانمود شود که پیشنهاد او محصول توافق سه‌جانبه است، اما پاسخ‌های روحانی و پوتین نشان داد چنین توافقی در کار نیست و دو طرف دیگر نمی‌توانند آتش‌بس با گروه‌های تروریستی را در ادلب محور کار خود قرار دهند. مخالفت پوتین از جهت فنی قضیه بود، چراکه با نبود نمایندگان «تروریست‌های جبهه النصره» و ارتش سوریه نمی‌توان از جانب آنان اعلام آتش‌بس کرد و مخالفت روحانی هم به جهت مشکل ماهوی پیشنهاد اردوغان بود، چون نمی‌توان با گنجاندن واژه آتش‌بس در بیانیه انتظار داشت تا همه گروه‌های درگیر سلاح خود را بر زمین بگذارند. به هر حال، اردوغان نتوانست در اجلاس تهران به منظور خود برسد و حملات هوایی و توپخانه‌ای به مواضع تروریست‌ها مثل شهرک الخوین در حومه جنوبی شهر ادلب یا شهرک المتانعه در حومه جنوبی شهر حلب، او را به تحرکی بیشتر واداشت تا اینکه به شهر سوچی برود و با پوتین دیدار کند. محصول این دیدار توافقی در روز سه‌شنبه گذشته شد که به صورت تفاهمنامه به امضای سرگئی شویکو و خلوصی آکار، وزرای دفاع روسیه و ترکیه رسید.

طرح سوچی
به طور کلی، طرح مورد توافق پوتین و اردوغان یا طرح سوچی در مورد وضعیت ادلب را باید نوعی معامله دو طرف نامید که ترکیه در مقابل عدم حمله به ادلب از سوی ارتش سوریه و متحدانش، در این طرح حاضر به قبول یک سلسله مراحل عملیاتی شد که وظایف خاصی را بر عهده این کشور می‌گذارد. مرحله نخست ایجاد یک منطقه «عاری از سلاح» در عمق ۱۵ کیلومتری از اطراف شهر ادلب است که باید تا قبل از نیمه اکتبر یا حدود یک ماه بعد عملی شود و کنترل این منطقه هم به صورت‌گشت‌زنی‌های مشترک ارتش ترکیه و پلیس نظامی روسیه انجام خواهد شد. مرحله دوم جمع‌آوری سلاح سنگین از دست گروه‌های تروریستی در ادلب است که این عملیات تا دهم نوامبر و به صورت مشترک تحت نظارت ترکیه و روسیه انجام می‌شود. مرحله سوم که بعد از جمع‌آوری تمام سلاح‌های سنگین گروه‌های تروریستی شروع می‌شود عبارت از استقرار نهاد‌های دولت سوریه در شهر ادلب است که طبق جدول زمانی پیش‌بینی شده این مرحله باید تا قبل از پایان یافتن سال جاری میلادی انجام گیرد. شاید در نگاه اول چنین به نظر برسد که اردوغان با طرح سوچی همان آتش‌بسی را در ادلب به دست آورده که در نشست تهران پیشنهاد داده بود، اما با توجه به مراحل سه‌گانه مورد توافق باید گفت: او امتیاز آتش‌بس را در ازای قبول یکسری عقب‌نشینی‌ها به دست آورده است. تفکیک بین گروه‌های مسلح به اصطلاح میانه‌رو و تروریست، جمع‌آوری سلاح سنگین کل گروه‌های مسلح مخالف، ایجاد منطقه عاری از سلاح در حومه ادلب و استقرار دولت و ارتش سوریه در شهر ادلب از جمله عقب‌نشینی‌هایی است که اردوغان حاضر به پذیرش آن‌ها شده است تا اینکه دست‌کم بتواند آن بخش از گروه‌های مسلح مورد حمایتش را به نوعی حفظ کند و نگذارد تا این بخش در حمله ارتش سوریه و متحدانش نابود شود. روشن است که او برای حفظ نفوذش در پرونده سوریه و از این مهم‌تر، برای مقابله با کرد‌های سوریه به خصوص یگان‌های مدافع خلق نیاز اساسی به این دست گروه‌های مسلح دارد چنانکه عملیات نظامی ارتش ترکیه در عفرین به نام شاخه زیتون و علیه یگان‌های مدافع خلق با استفاده از این گروه‌ها پیش رفت. بنابراین اردوغان در سوچی حاضر به طرحی شده است که در عمل راه ارتش سوریه را به شهر ادلب هموار می‌کند بدون آنکه گلوله‌ای شلیک شود، اما مسئله اصلی اینجاست که طرح سوچی تا کجا امکان تحقق خواهد داشت؟

مشکلات راه ادلب
اگر طرح سوچی بدون مانع و بنابر جدول‌زمانبندی شده پیش برود، باید انتظار داشت که دولت و ارتش سوریه تا کمتر از سه ماه و نیم دیگر شهر ادلب و اکثر این استان را در کنترل خود داشته باشند، اما عواملی در کار هست که این چشم‌انداز را تار و تیره کرده است. نخستین عامل و البته جدی‌ترین آن گروه‌هایی هستند که از سوی جامعه جهانی به عنوان گروه‌های تروریستی شناخته شده‌اند و ترکیه تا کنون نتوانسته است این گروه‌ها را از ادلب خارج کند. این عامل با توجه به دست بالای هیئت تحریرالشام در ادلب قابل توجه است، چراکه این گروه نه تنها بر شهر ادلب بلکه بر حدود ۶۰ درصد از استان ادلب تسلط دارد و رقابت دیگر گروه‌ها و به خصوص ائتلاف هیئت تحریر سوریه نتوانسته است بر میزان نفوذ آن تأثیر چندانی داشته باشد. در واقع، تأخیر عملیات ارتش سوریه و متحدانش در ادلب تا اندازه‌ای به دلیل مهلت روسیه به ترکیه بود تا اینکه قبل از ۴ سپتامبر تحریرالشام را قانع به انحلال یا ادغام در دیگر گروه‌ها کند، اما تجربه نشان داد که آنکارا توفیقی در این زمینه نداشت. باید گفت: حالا هم وضع تغییر زیادی نکرده است و برای اجرای مفاد طرح سوچی، ترکیه باید تحریرالشام را قانع کند سلاح‌های سنگین خود و مناطق تحت تسلطش را تحویل دهد و در آخر، یا در دیگر گروه‌ها ادغام یا از ادلب خارج شود که هنوز سازوکار این هدف مشخص نشده است. واکنش منفی تحریرالشام همراه حزب اسلامی ترکستان و سازمان حراس الدین به طرح سوچی آن هم تنها ساعاتی بعد از اعلام توافق مشکلات اجرای این طرح را از همان ابتدا نشان داد و نظر کسانی مثل متین گوران، تحلیلگر نظامی و امنیتی ترکیه تأیید می‌شود که در مصاحبه با تارنمای یورونیوز احتمال موفقیت طرح سوچی را ناچیز دانست و گفت: «نیرو‌های جهادی تنها با برخورد سرسختانه متقاعد می‌شوند و نه با گفت‌وگو.»

مشکل دیگر طرح سوچی نبود مکانیسم مشخص در اجرای مفاد و مراحل سه‌گانه آن است به نحوی که مشخص نیست جدای از آن گروه‌های تندرو، دیگر گروه‌های به اصطلاح معتدل چگونه حاضر به عقب‌نشینی تا پشت منطقه عاری از سلاح خواهند شد و علاوه بر این حتی اگر تمامی سلاح‌های سنگین خود را تحویل دهند باز چه مکانیسمی در کار خواهد بود تا مانع از دسترسی آن‌ها به این نوع سلاح‌ها شود؟ در نهایت، حضور جنگجویان خارجی در ادلب معضلی است که نمی‌توان چشم‌انداز مشخصی برای آن در نظر گرفت، چراکه به نظر نمی‌رسد بیرون از محل فعلی استقرار آن‌ها در ادلب، جایی دیگر چه در داخل سوریه یا خارج از این کشور را تصور کرد تا بتوانند به آنجا بروند. این جنگجویان که البته تعداد آن‌ها نیز کم نیست نه تنها مشکل سوریه بلکه مشکل اساسی دیگر کشور‌ها نیز هستند و به مثابه غده سرطانی‌اند که هیچ کشوری حاضر به پذیرش آن‌ها نخواهد شد. این مشکل چیزی نیست که خود آن جنگجویان متوجه آن نباشند و به همین جهت هم به نظر نمی‌رسد به راحتی حاضر به ترک محل استقرار خود در ادلب برای رفتن به یک ناکجاآباد شوند. در هر صورت، طرح سوچی و توافقی که اردوغان بعد از دیدارش با پوتین به دست آورده است روی کاغذ یک جدول زمانبندی مشخص دارد، اما در واقعیت با چنان موانعی روبه‌رو است که حتی نمی‌توان انتظار تحقق مرحله نخست از این جدول را داشت تا چه رسد به کل این طرح.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار