کد خبر: 926088
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۹ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۳:۵۶
«آیت‌الله سیدمحمود طالقانی و شرایط امروزین جامعه ما» در گفت و شنود با سیدمهدی طالقانی
در بسیاری از جا‌هایی هم که از عنوان خانواده مرحوم طالقانی استفاده تبلیغاتی شده، فردای آن روز اطلاعیه می‌دادم که من کی چنین حرفی زدم و شما چرا از قول همه خانواده حرف می‌زنید؟ همیشه این اعتراض را کرده‌ام. من معتقدم نام و شخصیت طالقانی خیلی بالاتر و برتر از اینهاست که بخواهیم آن را خرج فلان دسته و فلان گروه کنیم. کسی هم که این کار را می‌کند، متوجه عمق نادرستی کار خود نیست
سمانه صادقی
صراحتی شبیه پدر دارد و دردمندی‌ای نیز. در سالیان اخیر در فرآیند بازنمایی اندیشه و منش آیت‌الله طالقانی به جامعه به ویژه جوانان، بس کوشیده و نتایج مثبت فراوانی را نیز آفریده است. آنچه پیش رو دارید گفت و شنود مبسوط ما با سیدمهدی طالقانی است به مناسبت سالروز درگذشت پدر و در تبیین نسبت او با امروزِ جامعه ایران. امید آنکه مقبول افتد.

در حال حاضر دشمنان سعی می‌کنند چهره خشنی از نظام و مردم ما در دنیا ترسیم کنند و البته افزون بر آن، اسرائیل، امریکا، عربستان و... در صدد باج‌گیری از کشور ما هستند. مرحوم آیت‌الله طالقانی برای چنین شرایطی، با ما چه سخنی دارد؟

به نام خدا. مقدمتاً باید به نکته مهمی اشاره کنم. مرحوم طالقانی تمام حرفش این بود که مسئولان باید در خدمت مردم باشند، چون این مردم هستند که انقلاب را نگه می‌دارند. الان اگر می‌بینیم مردم قدری دلخور شده‌اند، مقصر مسئولان هستند. رفتار آن‌ها موجب این واکنش شده است و الا مردم که همیشه از انقلاب حمایت می‌کرده‌اند و مشکلی نداشته‌اند. اگر این پیوند وجود داشته باشد، ما می‌توانیم شرایطی به مراتب بدتر از این را هم از سر بگذرانیم. چالش ما با عربستان سعودی، امریکا و اسرائیل از زوایای مختلفی درخور بحث است. الان مباحثی مثل مذاکره مطرح است و آقا (رهبری) هم مخالفت کرده‌اند. البته دو تا رفیق که با هم مذاکره ندارند، طبیعتاً دو دشمن باید با هم مذاکره کنند، منتها با الهام از افکار پدرم، به نظرم بهتر است به جای مذاکره، جلسه‌ای با حضور نمایندگان دو کشور تشکیل و از همه رسانه‌های مهم جهان مخصوصاً رسانه‌های امریکایی دعوت شود، چون آن‌ها هم چندان دل خوشی از ترامپ ندارند. در حضور تمام رسانه‌های دنیا، نمایندگان این دو کشور حرف‌های‌شان را بزنند. چون یک‌سری کار‌ها را آن‌ها کرده‌اند، یک‌سری کار‌ها را هم ما انجام داده‌ایم. مثلاً امریکایی‌ها از سال ۱۳۳۲ در مسائل کشور ما دخالت و کودتا کردند، دستور رفتن و بعد آمدن محمدرضا پهلوی را دادند. پس از پیروزی انقلاب هم با پرتاب موشک، هواپیمای مسافربری ما را با ۲۹۰ نفر سرنگون کردند. مهم‌تر از همه آنکه در منطقه داعش را تربیت و برایش هزینه و نیروهای‌شان را هم از عربستان و پاکستان تأمین کرده‌اند، آن وقت به ما می‌گویند تروریست! خیلی جالب است. در حالی که خود خانم هیلاری کلینتون بار‌ها اعتراف کرده که این گروه‌های تروریستی را ما درست کرده‌ایم. حتی امریکا پیشتر طالبان را علیه اتحاد جماهیر شوروی درست کرده بود و باز با پررویی به ما می‌گوید شما تروریست هستید! در روز ۱۱ سپتامبر چند عرب سعودی، هواپیما را به برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی می‌کوبند، بعد می‌گویند: کسانی که از این برج‌ها آسیب دیده‌اند از جمهوری اسلامی شکایت کرده‌اند که شما بیایید خسارت ما را بدهید، اما کوچک‌ترین اسمی از عربستان سعودی نمی‌آورند. حالا تقصیر ما چیست؟ به همین دلیل می‌گویم که واقعاً بد نیست بنشینیم و حرف‌های‌مان را مقابل رسانه‌های دنیا بزنیم تا مردم دنیا بفهمند که اصل قضیه چیست و داعش و تروریست‌ها را چه کسانی درست کردند. مسئله این است که تبلیغات ما در دنیا خیلی کم است و امریکایی‌ها وقتی می‌خواهند حکومتی را بکوبند و دست و بالش را ببندند، از این حرف‌های بی‌ربط زیاد می‌زنند.

ظاهراً این پیشنهاد شما بیشتر جنبه سمبولیک و آگاهی‌بخشی دارد. این‌طور نیست؟

دقیقاً! مردم دنیا باید بفهمند باعث اصلی این بحران کیست؟ مثلاً روی مسئله برجام سه سال کار شده و حالا امریکا بی‌هیچ دلیلی از برجام بیرون رفته است. آن وقت وزیر خارجه فرانسه می‌گوید ایران دست از فعالیت‌های موشکی‌اش بردارد! گیریم که ایران دست از فعالیت‌های موشکی‌اش بردارد، بعد از آن چه کار کند؟ یادمان نرفته پس از آنکه آقای دکتر یزدی هواپیما‌های F۱۶ و دو ناو جنگی‌مان را پس داد، در زمان جنگ چه مشکلات بزرگی به خاطر نداشتن تسلیحات داشتیم. حالا با چنین گذشته‌ای باز هم می‌خواهند ایران تسلیحات نظامی نداشته باشد که اگر روزی، حتی کشوری در حد بورکینافاسو به ما حمله کرد، نتوانیم از خودمان دفاع کنیم. حتی در مقابل بگوییم آقا! تشریف بیاورید مملکت ما را بگیرید! غرب در شرایطی صحبت از عدم فعالیت موشکی ایران می‌کند که ما تا حالا به هیچ کشوری حمله نکرده‌ایم و همه سران مملکت هم بار‌ها تأکید کرده‌اند ما قصد حمله به هیچ کشوری را نداریم. با این حال باید پرسید غرب چرا از تسلیحات نظامی ما می‌ترسد؟

سوء مدیریت و رفتار حساب نشده برخی مسئولان در داخل وضعیت را آشفته کرده است. با توجه به شرایط فعلی جامعه، مرحوم آیت‌الله طالقانی چه پیامی برای امروز مردم و مسئولان دارد؟

مرحوم طالقانی حتی تصورش را هم نمی‌کرد ممکن است مسئولان چنین بلایی سر مردم بیاورند، ولی منش او این‌طور بود که رانت آقازادگی و ژن خوب و این چیزها، کلاً در ادبیاتش وجود نداشت. اوایل انقلاب کارخانه‌ای مشکل پیدا کرده بود و قرار بود من بروم کمک کنم مشکلش حل شود. به پدر گفتم: «یکی از دوستان‌تان- که شما خیلی هم دوستش دارید- به من پیشنهاد کرده بیا و این کارخانه را بچرخان». ایشان گفت: «خیلی بیجا می‌کنی!» پرسیدم: «چرا؟» جواب داد: «به تو چه مربوط است؟ تو اگر پسر طالقانی نبودی هم چنین پیشنهادی را به تو می‌کردند؟» گفتم: «نخیر!» گفت: «پس بیجا می‌کنی به عنوان پسر طالقانی بروی». طالقانی می‌گفت: «بیخود مسئولیت‌هایی را که عرضه انجام دادنش را ندارید، به عهده نگیرید. بچه‌های من هم حق ندارند مسئولیت‌های دولتی بگیرند. کسانی هم که مسئولیت می‌گیرند، برندارند خاله خانباجی‌های‌شان را سر کار بیاورند». البته در سال‌های اول انقلاب اوضاع چندان بد نبود، ولی بعداً هر کسی را که مسئول هر جایی کردند، با خودش یک تیم از خواهرزاده‌ها، برادرزاده‌ها و فامیلش برد! از آن گذشته این اقوام را در رأس کار‌هایی می‌گذارند که هرگز فکرش را نمی‌کردند و بعد می‌بیند دزدی‌های میلیاردی هم کرده‌اند! واقعاً این افراد چه جوری می‌خواهند جواب این ملت را بدهند؟ بعد هم این مسئله آقازادگی از کجا درآمده؟ آقایش کی بوده است که آقازاده‌اش چه کسی باشد؟ اصلاً «آقا» به مفهوم مسئول یا متصدی یک شغل، یعنی چه؟

الان شما آقازاده‌اید؟

‌خیر. آقازاده‌ای که مصطلح شده، ابداً نیستم. افتخار هم نمی‌کنم که باشم!

ژن خوب هم ندارید؟

‌خیر. ژن بنده خیلی هم خراب است و باید اصلاح شود (با خنده).

پیشگامان انقلاب از جمله مرحوم آیت‌الله طالقانی در زمینه منش خانواده‌های‌شان ملاک‌هایی داشتند، اما برخی دیگر این‌گونه نبودند. شما از منتقدین دیرین آقای هاشمی بودید. در شرایط امروز که همان سیاست‌های اقتصادی دوران آقای هاشمی حاکم است، فکر نمی‌کنید که این فرد همچنان در فضای مدیریتی و اقتصادی کشور زنده است و امر و نهی می‌کند؟

همین‌طور است. اما آقای هاشمی به تنهایی این‌جوری نبود، بعد از ظهور رفتار‌های سیاسی آقای هاشمی، خیلی‌ها شبیه ایشان شدند!

ولی ایشان پایه‌گذار این شیوه مدیریتی بود.

درست است، منتها الان ایشان از دنیا رفته است و دوست ندارم پشت سر کسی که قدرت دفاع از خود را ندارد صحبت کنم، ولی بقیه آقایان هم از این مشکلات داشته‌اند.

با این حال طیف کارگزاران این شیوه را پایه‌گذاری کردند.

خودتان دارید می‌گویید یک طیف. اما الان یک طیف خاص این کاره نیستند و این معضل وسعت پیدا کرده است. مثلاً می‌گویند پسر فلان مداح در فلان جا فلان کار را کرده است و اخبارش در رسانه‌ها پخش می‌شود، یا پسر بهمان صاحب منصب. علاجی هم ندارد جز اینکه راهی پیدا شود برای اصلاح این وضعیت. رسانه‌ها را هم نمی‌شود از جلوی چشم مردم برداشت. هر قدر هم فیلتر کنند، باز ملت یک‌جوری به اخبار دسترسی پیدا می‌کنند. فیلتر کردن در نگاه کلان وبه عنوان یک راهبرد دائمی، کار اشتباهی است. مثل دیش ماهواره جمع کردن از بالای پشت‌بام‌هاست که مردم ماهواره نبینند. الان تکنولوژی ماهواره به‌قدری پیشرفته است که بنده در ماشینم می‌توانم ماهواره ببینم؛ لذا این کارها، در نهایت بی‌اثر یا کم‌اثر هستند. به نظر من باید یک فکر اساسی برای این قضیه کرد. از آن گذشته، وقتی در جواب اینکه می‌گویند طرف هزار میلیارد تومان اختلاس کرده است- که من اصلاً نمی‌توانم صفرهایش را بشمرم- می‌پرسی با او چه کردید؟ می‌گویند طرف را آزاد کردیم، اما قرار است ان‌شاءالله پول‌ها را پس بدهد! در حالی که وقتی کسی به این شکل دزدی می‌کند، باید با برخورد جدی و عبرت‌آموز مواجه شود. چند روز پیش خبرش را شنیدم که ۳۰، ۴۰ هزار ماشین را در آذربایجان پنهان کرده‌اند. وقتی می‌پرسید قضیه از چه قرار است؟ می‌گویند ماشین‌ها رودری، ضبط و... نداشته‌اند! واقعاً شما به خاطر این موارد مردم را منتظر گذاشته‌اید تا قیمت ماشین بالا برود؟ بدون رودری تحویل مردم بده، بهتر از آن است که چنین بحرانی درست شود. به حضرت عباس اگر در مملکت دیگری بود، وزیر اقتصاد و رؤسای بالاترش باید استعفا می‌دادند و می‌رفتند. چندی پیش گفتند نخست‌وزیر کره از سامسونگ رشوه گرفته است، همه‌شان استعفا دادند و کنار رفتند. نکته دیگر اینکه وقتی خبری در تلویزیون در مورد قاچاق بنزین به افغانستان پخش می‌شود، چطور نیروی انتظامی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد؟ چطور خبرنگار تلویزیون توانسته عکس و خبرش را به دست بیاورد، اما نیرو‌های امنیتی نتوانسته‌اند رد آن‌ها را بزنند؟ خب این‌ها برای مردم سؤال است.

برخی اعضای خانواده شما - که البته نام کلیت خانواده را یدک می‌کشند- در انتخابات اخیر از رئیس‌جمهور کنونی حمایت کردند. واکنش شما به شرایط کنونی این دولت چیست؟

من هم به ایشان رأی دادم، ولی به هر حال توقع‌مان خیلی بیشتر بود. الان هم دائماً می‌گویند درست می‌شود، درست می‌شود! چه چیزی درست می‌شود؟ اخیراً بحث شیرین پوشک پیش آمده است. زمان قدیم هم نیست که مثل مادر‌های ما بچه‌ها را با کهنه ببندند. زن‌های امروز اصلاً بلد نیستند این کار‌ها را بکنند. طرف می‌خواهد پوشک برای بچه‌اش بخرد که قیمتش دو برابر شده است. چرا باید مسائلی از این دست، به یکباره در کشور تبدیل به بحران شود؟ یعنی مواد اولیه هیچ‌کدام از این‌ها وجود نداشت و همین که ترامپ برجام را پاره کرد، همه این اتفاقات یک‌مرتبه افتاد؟ به نظر من و خیلی‌های دیگر، تمام این‌ها برنامه‌ریزی شده است و دولت باید سرمنشأ این مسائل را پیدا کند. به نظر من با ان‌شاءالله، ماشاءالله، درست می‌شود و خدا خودش درست می‌کند، کاری درست نمی‌شود. خدا هیچ چیزی را درست نمی‌کند، مگر اینکه بندگانش بخواهند. ان الله لایغیرو ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم. ما باید خودمان، خودمان را درست کنیم. ما الان در بحران هستیم. نکند وضعیت ما مثل ونزوئلا بشود که در مغازه‌های‌شان جنس ندارند و مردم در صف بانک‌ها هستند که پول‌های‌شان را بگیرند و به کلمبیا، پرو و جا‌های دیگر بروند. نکند خدای نکرده ما به آن روز بیفتیم. باید مسئولان امر زودتر فکری بکنند.

تفاوت آنچه فکر می‌کردید و آنچه شد، از نظر شما چیست؟

من به دلایلی فکر می‌کردم بهتر است آقای روحانی در دور دوم هم رئیس‌جمهور باشد و بتواند کار نیمه معطل دوره اول را به پیش ببرد، ولی توقع داشتم ایشان خیلی بهتر عمل کند. انتظار نداشتم آقای ترامپ امضا کند و از برجام بیرون بیاید و بعد رئیس‌جمهور ما تنها بنشیند و ببیند همه چیز روی هواست و نتوانند کنترل کنند! بعد هم بگوید مشکل ما از حوادث دی ماه شروع شد. چه ربطی به دی ماه دارد؟

شما که همیشه منتقد آقای هاشمی بودید و بار‌ها سیاست‌های اقتصادی ایشان را محکوم می‌کردید، چطور متوجه نشدید این دولت میراث‌دار ایشان است؟

من قبول نداشتم که این دولت میراث‌دار آقای هاشمی است و فکر می‌کردم در بین گزینه‌های موجود، ایشان مناسب‌تر است. نه فقط من این فکر را می‌کردم که ۲۳، ۲۴ میلیون نفر دیگر هم همین فکر را می‌کردند و به ایشان رأی دادند. فکر غلطی نبوده است، ولی مثل خیلی‌ها که الان می‌گویند پشیمانیم، من هنوز نگفته‌ام پشیمانم، ولی از دولت طلبکارم!

گذشته از این، شما به عنوان عضوی از خانواده آیت‌الله طالقانی، با حمایت از فرد خاصی با امضای «خانواده آیت‌الله طالقانی» موافقید؟

ابداً! در بسیاری از جا‌هایی هم که از عنوان خانواده مرحوم طالقانی استفاده تبلیغاتی شده، فردای آن روز اطلاعیه می‌دادم که من کی چنین حرفی زدم و شما چرا از قول همه خانواده حرف می‌زنید؟ همیشه این اعتراض را کرده‌ام. من معتقدم نام و شخصیت طالقانی خیلی بالاتر و برتر از اینهاست که بخواهیم آن را خرج فلان دسته و فلان گروه کنیم. کسی هم که این کار را می‌کند، متوجه عمق نادرستی کار خود نیست.

پس هنوز هم مخالفید؟

صد در صد.

این برخورد شما روی افکار برخی اعضای خانواده- که این کار را انجام می‌داده‌اند- هم تأثیر داشته است؟

بد نبوده است. اخلاق تند من دستشان آمده است!

قدری هم بی‌واسطه به شخصیت و آثار اجتماعی آیت‌الله طالقانی بپردازیم. شما در دهه اخیر سعی کردید برخلاف برخی دیگر از اعضای خانواده‌تان، در معرفی ایشان شیوه دیگری را در پیش بگیرید. فکر می‌کنید تا چه میزان در این کار موفق بوده‌اید؟

باید به این نکته اشاره کنم که متأسفانه نسل سوم انقلاب، هیچ شناختی از مرحوم طالقانی ندارد. تقصیر این قضیه هم به گردن برخی مسئولان فرهنگی کشور است که مخصوصاً خواستند اسم طالقانی حذف شود! از طرف دیگر و برعکس آنها، مردم در فضای مجازی از طالقانی مطالبی را منتشر می‌کنند که بعضی از آن‌ها هم درست و موثق نیست، ولی آن جور لجبازی‌ها از سوی مسئولان فرهنگی کشور، جوابش این می‌شود. وقتی مسئله درستی را که طالقانی مطرح کرده است، شما برای جامعه مطرح و تبیین نمی‌کنید و طالقانی را به آن‌ها نمی‌شناسانید، مردم خودشان می‌روند و طالقانی را می‌شناسند و البته وسط این ماجراها، یک مواردی را هم اشتباه مطرح می‌کنند. اخیراً به این نتیجه رسیده‌ام که باید منزل آیت‌الله طالقانی رابه پایگاهی برای شناساندن افکار و اندیشه ایشان به جامعه مبدل کنیم. سال آینده، سال چهلم درگذشت ایشان است. ان‌شاءالله بتوانیم در چهلمین سال، یک کار مفید و درخور شأن انجام بدهیم.

فضای مجازی فضای بی‌سر و صاحبی است، برای همین آرای مرحوم طالقانی به شکل ناقص مطرح می‌شوند. نمونه‌اش مسئله حجاب است. شما در این باره چه دیدگاهی دارید؟

همین‌طور است. یک قسمت از صحبت‌های مرحوم طالقانی را می‌آورند و بقیه‌اش را نمی‌گویند. حرف‌هایی می‌زنند که من هیچ‌وقت از ایشان نشنیدم. زمانی که مسئولان به موضوع بی‌توجهی می‌کنند و می‌خواهند شخصیت طالقانی را مسکوت بگذارند، در فضای مجازی این اتفاقات می‌افتد. مثلاً و همان‌طور که اشاره کردید، بسیاری از نقل‌قول‌هایی که در مقوله حجاب از ایشان می‌کنند، دروغ است. من در برخی مصاحبه‌ها و اظهار نظر‌ها به این مقوله اشاره کرده‌ام.

شما به عنوان فرزند ایشان، نمی‌خواهید به این وضعیت سر و سامانی بدهید؟

در سال‌های اخیر تا جایی که در توانم بود، با همت و لطف عده‌ای از دوستان، پرتوی از قرآن و مجموعه مقالات ایشان را- که در چاپ‌های قبلی غلط زیاد داشت- به قم فرستادیم و تصحیح و چاپ کردند. تاکنون پنج جلد منتشر شده و در مجلدات بعدی قرار است سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های ایشان جمع‌آوری و منتشر شود.

مرحوم آیت‌الله طالقانی نمی‌توانست با همه گروه‌ها هم‌نظر باشد، اما قادر بود همه گروه‌ها را جمع کند. به نظر شما این چه هنری است که ایشان داشت و امروز برخی مسئولان ندارند؟

تمام گروه‌ها از چپ و راست و حتی مذاهب اسلامی از شیعه و سنی و... به مرحوم طالقانی گرایش داشتند، چون خلق و خویی داشت که فقط جاذبه بود و به‌جز در موارد خاص، دافعه نداشت. در مورد کسانی که به مردم ظلم می‌کردند یا در مورد مسائلی مثل تمامیت ارضی با کسی شوخی نداشت، ولی در قلمرو مسائل عادی کشور، برای هیچ‌کس دافعه نداشت و سراپا جاذبه بود. تمام کسانی هم که در آن زمان طالقانی را می‌شناختند و پای صحبت‌هایش می‌نشستند، می‌گویند ما جز این چیزی از او ندیدیم. همه گروه‌ها و دسته‌ها می‌آمدند و می‌نشستند و با ایشان صحبت می‌کردند و آقا مثلاً نمی‌گفت: تو بدی، تو فلانی و از این قبیل. ابداً این‌طور نبود. حالا شاید گروهی بخواهد طالقانی را به خود منتسب کند و بگوید او مال ما بود. نظیر برخی کار‌ها که در آستانه برگزاری انتخابات می‌کنند، اما باید به آن‌ها گفت: نه‌خیر، تنها متعلق به شما نبود، همان‌قدر که متعلق به شما بود، متعلق به همه مردم ایران بود.

اما همچنان برخی جریانات سیاسی موجود از جمله ملی- مذهبی و نهضت آزادی‌ها، در تبلیغات رسمی خود، طالقانی را از آن خود می‌دانند و در مواردی که منفعت سیاسی آن‌ها اقتضا می‌کند، از نام و تصویر ایشان استفاده می‌کنند. در این باره چه تحلیلی دارید؟

بسیار کار بدی می‌کنند. برای طالقانی هیچ حزب و گروه و دسته‌ای فرق نمی‌کرد. اگر می‌دید فردی یا جریانی دارد اشتباه می‌کند، صدایش می‌زد و به او می‌گفت: داری راه را اشتباه می‌روی! برایش هم فرقی نمی‌کرد طرف رفیقش هست یا نیست یا متعلق به فلان گروه و دسته هست یا نیست. این‌ها چیز‌هایی هستند که ما به چشم خودمان می‌دیدیم. بار‌ها اتفاق افتاده بود.

البته در این فقره، یعنی مصادره به مطلوب طالقانی، گروه موسوم به مجاهدین تقدم داشتند و بعد هم گروه‌هایی که نام بردم. به نظر شما این طیف‌ها، چرا به دامان چنین توهمی درافتادند؟

تأکید می‌کنم همه گروه‌ها به طالقانی احساس تعلق داشتند. از چپی‌ها بگیرید تا راستی‌ها و همان‌طور که اشاره کردم، طالقانی در میان مردم ایران، تماماً جاذبه بود و جز در موارد ضرورت دافعه نداشت. مثلاً محمود دولت‌آبادی می‌گفت: زمانی که در زندان اوین بودم، دائم از طرف مأموران مورد تهدید قرار می‌گرفتم که مثلاً خانمت را می‌گیریم و... این صحبت‌ها باعث ترس من می‌شد و تنها کسی که می‌توانستم با او صحبت کنم، آقای طالقانی بود. یک ساعت با ایشان راه می‌رفتیم و سیگار می‌کشیدیم و ایشان آنچنان مرا آرام می‌کرد که واقعاً از غصه راحت می‌شدم. در خصوص مجاهدین خلق هم باید بگویم بنیانگذاران اولیه این سازمان، با موجوداتی که امروزه آن‌ها را می‌شناسیم، زمین تا آسمان فرق می‌کردند. بنیانگذاران اولیه کسانی مثل حنیف‌نژاد، بدیع‌زادگان و سعید محسن و... بودند که اکثرشان را سال ۵۰ اعدام کردند. آن‌هایی که ماندند امثال تقی شهرام و بهرام آرام و... بودند.

گویا تقی شهرام یک بار هم آیت‌الله طالقانی را تهدید به مرگ کرده بود. ماجرا از چه قرار بود؟

در آن دوره، گروه‌های مبارز برای ادامه فعالیت‌های‌شان از سوی مرحوم طالقانی، مرحوم هاشمی رفسنجانی و... کمک می‌شدند. یکی از مسئولان انتقال کمک به این گروه‌ها، آقای مهدی غیوران بود. زمانی که مرحوم طالقانی شنید که مجاهدین خلق انحراف فکری پیدا کرده‌اند، دستور دادند دیگر به این گروه کمک نشود. به همین خاطر برخی رده‌های بالای مجاهدین درخواست ملاقات با ایشان را کردند. آقای غیوران تعریف می‌کردند که وقتی آقا را به محل ملاقات بردم، تقی شهرام به ایشان گفت: «شنیده‌ام گفته‌اید به ما کمک نکنند». پدر در جواب می‌گویند: «بله». تقی شهرام رو به ایشان می‌کند و می‌گوید: «می‌کشیمت و شهید نمایت می‌کنیم و گردن ساواک می‌اندازیم!» در همان دوره، خبر این واقعه در نجف به امام هم می‌رسد و ایشان هم مسئله «شهید‌نمایی» را برای برخی نقل می‌کنند. واقعیت این است که مجاهدین خیلی تلاش کردند خودشان را به پدر منتسب کنند، اما همان‌طور که می‌دانید ایشان در یکی از آخرین نماز جمعه‌ها، با صحبت‌های‌شان تکلیف خود را با این عده مشخص کردند. حالا این‌ها مدام می‌گویند: «پدر طالقانی این‌طور بوده یا نبوده!» صفت پدر را اول امام در مورد طالقانی به کار بردند و بعد دیگران. امام در مراسم درگذشت ایشان گفتند: «ما برادری را از دست دادیم و ملت پدری و اسلام مجاهدی را.»

خاطره‌ای از برخورد‌های آیت‌الله طالقانی با برخی سران این گروه در دوره پیش از انقلاب دارید؟

پس از درگیری‌هایی که میان مجاهدین و نظام تازه‌تأسیس بر سر مسلح بودن و تصاحب برخی ساختمان‌ها درگرفت، یک‌بار مسعود رجوی به منزل ما آمد و گفت: من باید شکایتم را به گوش آقا برسانم که چرا ما را از ساختمان‌های‌مان بیرون می‌کنند. آقای شانه‌چی- که دم در خانه بود- به رجوی می‌گوید داخل نرو، چون آقای طالقانی آن‌قدر عصبانی هستند که با برخوردی غیرمنتظره بیرونت می‌کنند! بالاخره رجوی با این ادعا که آقای طالقانی ما را دوست دارد، با اصرار داخل می‌شود، اما پیش از آنکه دهان باز کند، پدر با تشر به او می‌گوید برو بیرون اینجا وانستا!

در حال حاضر گویی، برخی حوادث دوره آیت‌الله طالقانی دارد تکرار می‌شود. از جمله تحریکات قومی قبیله‌ای که در کردستان و آذربایجان و نقاط دیگر وجود دارند. ارزیابی شما چیست؟

من فکر می‌کنم مردم ایران هر قدر هم که از دولت ناراضی باشند، در مورد تمامیت ارضی ایران حساسیت دارند. طرف ممکن است نان خالی بخورد، ولی بحث تمامیت ارضی ایران برایش از هر مسئله‌ای واجب‌تر است و می‌رود و بابت این قضیه می‌جنگد. الان می‌گویند عده‌ای در خوزستان، زمین می‌خرند و فردا ممکن است ادعا کنند خوزستان مال ماست. اولاً: ما قانون داریم که اتباع خارجی حق خرید زمین را در ایران ندارند و ثانیاً: اگر هم فردا بخواهند بر این اساس ادعایی بکنند، قطعاً با واکنش قاطع ملت ایران مواجه خواهند شد. جا‌های دیگر هم همین‌طور است. در کردستان یا آذربایجان هم، شاید بعضی‌ها بخواهند تحریکاتی داشته باشند ولی خودشان هم خوب می‌دانند مردم ایران درباره تمامیت ارضی ایران با هیچ‌کس شوخی ندارند و این‌جور بازی‌ها در کشور ما تأثیر ندارد.

اپوزیسیون جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سلطنت‌طلب‌ها و خانواده شاه که تکلیفشان معلوم است و واقعاً بین مردم هیچ جایگاهی ندارند. درباره مجاهدین هم باید گفت: در حالی که اعضای اولیه سازمان که پیش از انقلاب اعدام شدند، واقعاً بچه‌های خوب و متدین و اهل نماز و قرآن بودند، اما عده‌ای که پس از آن‌ها آمدند، حیثیت آن‌ها را هم ملکوک کردند. برای‌تان درباره یکی از مجاهدین اولیه، نکته‌ای بگویم. مرحوم ناصر صادق وقتی می‌آمد شیراز، ما به احترام او، نماز سر وقت‌مان یک دقیقه هم دیر نمی‌شد، یعنی رفتار او ما را هم به خودی خود اصلاح می‌کرد. اما بعد‌ها سازمان چوب امثال تقی شهرام را خورد تا جایی که اسلحه دست‌شان گرفتند و به سوی خلقی که از آن دم می‌زدند، گرفتند. بعد هم که به عراق رفتند و آن افتضاح پادگان اشرف و جنایت‌هایی که در حق دیگران و حتی خودشان کردند، پیش آمد. مثلاً زن و شوهر را از هم جدا کردند و بچه‌ها را از مادرهای‌شان گرفتند و کار‌هایی از این قبیل که در تاریخ کم‌سابقه است. اخیراً هم که برای گردهمایی‌های‌شان، آدم از تونس و این طرف و آن طرف کرایه می‌کنند. یکی از خوش‌شانسی‌های جمهوری اسلامی این است که اپوزیسیون درست و حسابی ندارد. این گروه‌ها را مقایسه کنید با اپوزیسیون‌های زمان شاه. مرحوم امام، مرحوم طالقانی، دکتر شریعتی، مهندس بازرگان و .

به نظر شما شورا‌های کنونی، همانی هستند که مرحوم طالقانی می‌خواست؟

مرحوم طالقانی معتقد بود کشور در سطوح بسیار کلان‌تر، باید زیر نظر شورا‌ها اداره شود، اما به هر حال این طرح تا زمان آقای خاتمی محقق نشد. در دوره اول هم که شورا‌ها تشکیل شد، عملاً شورا نبود و شکست خورد. بعد هم که شورا‌ها افتادند در خرید و فروش ملک و تقسیم غنایم و این حرف‌ها. شورا‌های حالا، باز یک کمی بهتر از اولی‌ها هستند، ولی هیچ ربطی به شورای مورد نظر طالقانی ندارند. به نظرم با این وضع، بهتر است کلاً اسم طالقانی از روی شورا برداشته شود.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
United States
|
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۷/۰۶/۲۰
0
0
خدا این سید بزرگوار را بیامرزد. اندیشه های پدر ی بوده؟؟؟ آیت الله طالقانی یک کفر ستیز و زور ستیز متاثر از مکتب حسین (ع) بود. ایشان اندیشه بزرگ اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی بهیچوجه نداشتند. بله ایشان یک مبارز واقعی بودند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار