کد خبر: 925669
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۶
پسر جوانی که شش‌سال قبل دختر دانشجو را برای سرقت خودروی شخصی‌اش در خیابان گاندی به قتل رسانده بود با رضایت اولیای‌دم از مرگ فاصله گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، چهارم اردیبهشت سال‌۹۱، مأموران کلانتری‌۱۰۳ گاندی از مرگ مشکوک دختر جوانی در یکی از بیمارستان‌های شهر باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به تینا ۲۶‌ساله بود که در جریان سرقت خودروی اش و سانحه تصادف دچار ضربه مغزی شده بود. جسد دختر جوان بعد از اهدای عضو به پزشکی قانونی فرستاده شد و از آنجائیکه حادثه تصادف عمدی تشخیص داده شد، پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار پلیس قرار گرفت.
مأموران در اولین گام از تحقیقات با رصد دوربین‌های مدار بسته و گواهی شاهدان حادثه توانستند سارق را شناسایی و وی را در یکی از کمپ‌های ترک اعتیاد بازداشت کنند. سرانجام دارا ۲۱‌ساله که چندین سابقه کیفری در پرونده‌اش داشت به پلیس‌آگاهی منتقل شد، اما وی در اولین مرحله بازجویی با انکار جرمش مدعی شد تینا مسلط به رانندگی نبود، به همین خاطر برای پارک خودروی‌اش از وی درخواست کمک کرده بود که حین پارک خودرو، دختر جوان ناخواسته زیر چرخ‌های ماشین رفت.
بعد از اظهارات متهم، پدر تینا به مأموران گفت: «تینا دانشجوی رشته پزشکی و به سه زبان خارجی مسلط بود. او دو اختراع داشت که آن‌ها را به ثبت رسانده بود. متهم دروغ می‌گوید و تینا راننده ماهری بود.»
با انتشار این خبر در روزنامه‌ها، سرانجام متهم بنا به شواهد و قرائن موجود روانه زندان شد. وی در اولین جلسه رسیدگی به پرونده که در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران تشکیل شد بعد از درخواست قصاص از سوی اولیای‌دم در دفاع از خود گفت: «شیشه مصرف کرده بودم و چند شب نخوابیده بودم به همین دلیل حال طبیعی نداشتم. روز حادثه دختر جوان را دیدم که با یک پژوی ۲۰۶ نقره‌ای رنگ وارد کوچه شد. او می‌خواست ماشینش را پارک کند، اما گلگیر پژو به چراغ پراید پارک شده برخورد کرد. همان لحظه او از من کمک خواست و گفت: کلاسش دیر شده است. قبول کردم و پشت فرمان خودروی‌اش نشستم که ناگهان وسوسه سرقت شدم.»
متهم در ادامه گفت: «انت‌های کوچه باز بود و برای فرار موقعیت خوبی داشت، به همین خاطر دنده عقب گرفتم که احساس کردم چیزی به پژو برخورد کرد. حتی فکرش را هم نمی‌کردم که دختر جوان را زیرگرفته‌ام. آنجا بود که هنگام فرار چند کارگر ساختمانی که شاهد ماجرا بودند دنبالم کردند و یکی از آن‌ها با لگد به ماشین زد، اما به هر سختی بود فرار کردم و به دیدن دختر مورد علاقه‌ام رفتم.»
متهم در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید حتی تصور نمی‌کردم دختر دانشجو در این حادثه صدمه دیده باشد آن هم به گونه‌ای که خانواده‌اش اعضای بدن او را اهدا کرده باشند. تا اینکه دو‌ماه بعد از حادثه متوجه شدم دختر جوان فوت کرده است آنجا بود که در کمپ ترک اعتیاد بازداشت شدم.»
در پایان هیئت قضایی بعد از شور متهم را به قصاص، سه‌سال حبس و ۱۷۴‌ضربه شلاق و رد مال محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و از سوی قضات شعبه‌۱۵ دیوان عالی کشور تأیید شد. حکم صادره در آستانه اجرا قرار داشت که متهم توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند.
با گذشت شش‌سال از حادثه صبح دیروز پرونده بار دیگر از جنبه عمومی جرم روی میز هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی قرار گرفت. متهم در آخرین دفاعش گفت: «به خاطر طلاق پدر و مادرم زندگی خوبی نداشتم به همین خاطر معتاد شدم، اما در این شش‌سالی که در زندان بودم برای جبران اشتباهات قرآن را یاد گرفتم و در کلاس‌های منبت‌کاری شرکت کردم که بعد از آزادی بتوانم کار کنم و دنبال کار‌های خلاف نروم. واقعاً پشیمانم و از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار