شهید چمران جملهای دارد با این مضمون که هرگاه شیپور جنگ نواخته شد، فرق مرد و نامرد شناخته میشود. این شیپور در کشور ما چند بار به صورت جدی نواخته شده است! بار اول در قضیه کردستان که به واقع رژه چند هزار نفری ضد انقلاب در سنندج (همان اوایل آشوب) خبر از وخامت اوضاع در کردستانات میداد. بار دوم در جنگ تحمیلی که به بزرگترین آوردگاه جنگ سخت در تاریخ معاصر کشورمان تبدیل شد و بار دیگر در جریان دفاع از حرم.
دفاع مقدس همان میدانی بود که جای هیچ شک و شبههای برای ورود در آن باقی نگذاشت. میدانی بزرگ و گسترده از حیث زمان و مکان که تمامی ایرانیها در هر کجای کشورمان و در هر کسوتی را به مبارزه طلبید. منظور از مبارزه، کنکاش و احساس مسئولیت درونی است که تک تک مردها و بلکه زنهای ایرانی در قبال جنگ در وجود خودشان احساس میکردند. حالا بحث تجاوز یک دشمن بیگانه به خاک کشورمان مطرح بود. اگر کسی خود را در این خصوص مسئول نمیدانست، پس کجا میخواست وطندوستی خود را مطرح سازد. هرچند خیلیها نه تنها در جبهههای دفاع مقدس شرکت نکردند، بلکه سعی در تخریب چهره آن داشتند.
دفاع از حرم میدان دیگری بود که وجدانها را به مبارزه میطلبید. این بار گذشته از منافعی که کشورمان در سوریه و عراق داشت، گذشته از اینکه پس از این دو کشور مقصد بعدی (بخوانید غایی) تروریستها ایران بود، بحث اعتقادات و دفاع از حریم و حرم اهل بیت نیز مطرح بود. اما باز عده معدودی قدم در راه گذاشتند و ثواب جهاد و هجرت را توأمان بردند. البته آوردگاه دفاع از حرم از حیث شبهات ید طولایی هم داشت! آنقدر پرسش و ابهام پیرامونش مطرح کردند که تنها افراد با بصیرت قدم در مسیر سخت آن گذاشتند.
در میان مدافعان حرم، بودند افرادی که در همه آوردگاههای جنگ سخت نظام اسلامی را درک کرده بودند. مردانی که هر وقت شیپور جنگ نواخته شد، اجر جهاد را به بهایش خریدند نه اینکه به بهانهای آن را از خود دور سازند. شهید حاجحسین همدانی، شهید عبدالله اسکندری، حاج حسین فرزانه و... همین شهید محرمعلی مرادخانی که امروز برگهایی از زندگیاش را در همکلامی با مادر شهید مرور کردیم، از این دست آدمها بودند.
این قشر از مدافعان حرم نمونه بارز رزمندگانی هستند که مردانگیشان را در میادین نبرد بارها و بارها به اثبات رساندند. حضور در هشت سال دفاع مقدس و مجروحیتهای پی در پی برای هر رزمندهای در هر کجای جهان کافی است تا خودش را بازنشسته کند، اما شاهد بودیم که چطور این مردان بیادعا با اصرار خودشان را به میدان جنگ سوریه و عراق میرساندند و خدمت میکردند. شیپور جنگ در تاریخ ۴۰ ساله نظام اسلامی بارها نواخته شده است و چه سعادتمند کسانی که هر بار لبیک گفتند.