«نوجوانانی که در فضای خانگی به شدت مقرراتی و انعطافناپذیر زندگی میکنند، فرصت رشد مهارتهایی مانند قدرت حل مشکلات یا مهارتهای رهبری را پیدا نمیکنند.»
بدیهی است والدین با دقت و تغییری که لاجرم باید در رفتار خود با بچههایی که پا به سن نوجوانی میگذارند ایجاد کنند، قادر خواهند بود تعامل سازندهتری با آنان داشته و مهارتهای اجتماعی آنها را نیز افزایش دهند. خطاهای عمده تربیتی پرورشی که والدین هنگام تربیت نوجوانان و جوانان (۱۲ تا ۱۹ سال) و رفتار با آنها مرتکب میشوند، در بسیاری اوقات نتیجه تربیتی معکوس دارد که غالب اوقات ناشی از عدم آشنایی و آگاهی والدین با خصوصیات ویژه این دوران سنی است. مهم این است که والدین باید در مواجهه با دوران نوجوانی فرزندشان بتوانند مرزی درست میان اطاعت و آزادی بکشند. اکنون برخی شیوههای جلوگیری از بروز این نوع خطاهای رفتاری تربیتی را همراه شما مرور میکنیم.
خود را با تغییرات سنی فرزندان هماهنگ کنید
با ورود فرزند به دوران نوجوانی شما ناگزیر خواهید بود مهارتهای فرزندپروری خود را اصلاح و بهروز کنید. والدین ناگزیرند از تغییراتی که در خلق و خوی فرزندان در این دوران ایجاد میشود آگاهی یابند و سپس خود را با این تغییرات تطبیق بدهند. بدخلقی و لجبازی بچهها در این سن امری غیرطبیعی نیست. همچنین والدین بهخاطر فرزند مجبورند به مسائل جدیدی فکر کنند که تا آن زمان شاید چندان موضوعیت و ضرورتی در محیط خانواده نداشته است، مثل تعیین ضربالاجل ساعت برگشت به خانه، نحوه دوستیابی و نوع افرادی که با آنها دوست میشوند، رانندگی و... مواجهه با این موارد والدین را در ابتدا متعجب میکند. بیتردید نوجوان و جوان خانه شما در محدودیتهای اعمال شده، قاطعیت و صبر شما را آزمایش میکند. با این حال، فراموش نکنید آنها هنوز بچههای شما هستند و همانند دوران خردسالی و کودکی موظف به ادامه مراقبت و تربیت درست آنها هستید. البته اکثرشان این موضوع را قبول ندارند، ولی هنوز به شما نیاز دارند! والدین باید مراقب باشند کدام یک از تلاشهای آنها در تربیت و پرورش فرزندان درست و ارزشمند بوده و کدام یک نتیجه معکوس میدهد.
انتظار بدترین را هم داشته باشید
دکتر ریچارد لرنر، مدیر مؤسسه تحقیقات کاربردی رشد جوانان وابسته به دانشگاه تافتس آمریکا میگوید: «امروزه اسم نوجوانان و جوانان به اصطلاح بد دررفته و با ورود بچهها به این دوران سنی، ذهنیت نسبتاً منفی والدین به آنها افزایش مییابد.» بهنظر بسیاری از والدین بچه بزرگ کردن در این دوران، به مثابه گذر از هفت خوان است و تصور میکنند تنها کاری که از دستشان برمیآید آن است که با افسوس نظارهگر باشند چگونه جگرگوشههای دوستداشتنی آنها با افزایش سن و سال تبدیل به موجوداتی غیر قابل پیشبینی میشوند. این وضعیت، والدین و فرزندان نوجوان و جوان آنها را چند سالی دچار ناراحتی و نارضایتی در روابط فیمابین میکند. دکتر لرنر میگوید: «پیام رفتاری ما به نوجوانان این است که آنها تنها زمانی آدم خوبی تلقی میشوند که درس بخوانند، اعتراض نکنند و کارهای ناشایستی مانند استعمال دخانیات و گشتن با افراد ناباب را انجام ندهند. بر خلاف تصور، نوع نگرش، ذهنیت منفی و وسواس والدین گاهی باعث بروز رفتارهایی در نوجوانان و جوانان میشود که اتفاقاً والدین از آنها هراس دارند. تحقیقات دانشگاهی نشان داده نوجوانانی که والدینشان همواره نگران آنها بودند و انتظار داشتند زمانی برسد که فرزندشان رفتارهای پرخطری از خود بروز دهد، یک سال بعد دچار همان نوع رفتارها و حتی بدتر شدهاند.» توصیه دکتر لرنر این است که: «بر علائق و سرگرمیهای فرزند خود تمرکز کنید حتی اگر برای شما چندان قابل درک نباشد. شما میتوانید کانال جدید ارتباطی با آنها ایجاد کنید و دوباره موفق شوید با فرزندی که دوستش دارید ارتباط بگیرید و تجربههای جدیدی بیاموزید.»
بیش از حد کتابهای فرزندپروری نخوانید
به جای اعتماد به غرایز نوجوانان و جوانان، بسیاری از والدین برای آگاهی از چگونه تربیت کردن آنها و اخذ مشاوره به کارشناسان خارج از محیط خانواده مراجعه میکنند.
رابرت ایوانس، نویسنده کتاب «مسائل خانوادگی: نقش مدارس در مواجهه با بحران پرورشی و تربیت دانشآموزان»، میگوید: «والدین با دنبال کردن توصیههایی که در کتابهای مختلف میخوانند، بیشتر اسباب نگرانی خود را فراهم میکنند. بدیهی است کتابهای فرزندپروری محتوای بدی ندارند و حاوی نکات سودمندی هستند.» ایوانس اضافه میکند: «این دسته کتابها وقتی مشکلساز میشوند که والدین آنها را جایگزین مهارتهای ذاتی خود میکنند.» او ادامه میدهد: «اگر توصیههای این کتابها با ویژگی شخصیتی والدین همخوانی نداشته باشد، نتیجه این خواهد شد که والدین دچار نگرانی بیشتری شده و اعتمادشان به بچهها کمتر میشود. پس سعی کنید از کتاب فقط برای یافتن دیدگاهی صحیح نسبت به رفتارهای پیچیده نوجوانان استفاده کنید و با حصول اطمینان از این که آنچه لازم دارید را فراگرفتهاید، کتاب را به کناری گذاشته نکاتی که برای شما و خانوادهتان اهمیت دارد را روشن و شفاف بیان کنید.»
در امور انضباطی افراط و تفریط نکنید
برخی والدین نگرانند که کنترل رفتار نوجوانان از دست آنها خارج شود و هر بار که از نظر آنها فرزندشان پا را کمی فراتر از حد خود بگذارد، سختگیری خود را تشدید میکنند. والدینی هم پیدا میشوند که از ترس این که جوان یا نوجوانشان رودرروی آنها بایستد یا آنها را دور بزند، از هر گونه درگیری با او اجتناب میکنند. شما پدر و مادر محترم لازم نیست هیچ کدام از این کارها را انجام دهید. موضوع اصلی مرزبندی و تعادل میان اطاعت و آزادی است. اگر تأکید بیش از حدی به صرف اطاعت کردن دارید و حتی موفق شدید نوجوان خود را وادار کنید تابع شما باشد، باید بدانید این تبعیت و اطاعتپذیری به چه قیمتی تمام شده است؟ والدین باید بدانند نوجوانانی که در فضای خانگی بهشدت مقرراتی و انعطافناپذیر زندگی میکنند، فرصت رشد مهارتهایی مانند قدرت حل مشکلات یا مهارتهای رهبری را پیدا نمیکنند چراکه شما برای آنها تصمیم میگیرید. البته، تساهل بیش از حد در نظم و انضباط هم کمک چندانی به آنها نمیکند. نوجوانان و جوانان همانطور که شروع به کشف دنیای خارج میکنند، نیاز به ساختار و قوانین روشنی برای پیروی دارند. به عنوان پدر و مادر، تعیین ارزشهای کلیدی خانواده در حیطه مسئولیت والدین قرار میگیرد و اینکه با کلمات و اعمال مناسب بتوانند با آنها ارتباط بگیرند.
دکتر لرنر اظهار میکند: «از یک منظر، پدر و مادر توانا دارای رویکردی هستند که به فرزندان کمک میکند مهارتهایی را که برای کنترل رفتار خود لازم دارند به شیوههای مناسب رشد و افزایش دهند.»
به خاطر داشته باشید نفوذ شما بر بچهها عمیقتر از آن چیزی است که تصورش را میکنید. اکثر نوجوانان عنوان میکنند مایل هستند زمان بیشتری را با والدین خود سپری کنند پس در دوران نوجوانی و جوانی برای فرزند خود وقت لازم را اختصاص دهید.