جوان آنلاین: این روزها که قیمت کالاها به صورت نجومی بالا میرود، خانوادههای جوان ایرانی که تازه خانهشان با صدای گریهها و خندههای نوزادشان پرنشاط شده، بیش از دیگران زیر فشار افزایش قیمتها گیر افتادهاند! آن هم وقتی قیمت پوشک بچه که ملزوم اساسی بچهداری است از ۲ هفته پیش تاکنون با افزایش سرسامآور قیمت مواجه شده است.
پوشک بچه؛ کالایی به وسعت خانوارهای ایرانی!
آن چیزی که مساله پوشک را مهم میکند، در درجه اول دامنه وسیع مصرفکنندگان آن است. طبق آمار ثبت احوال در هر سال حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در کشور متولد میشوند؛ نرخ مصرف پوشک به صورت میانگین تا دو و نیم سال است و این به معنای آن است که در کشور حدود ۴ میلیون کودک مصرفکننده روزانه پوشک هستند. اگر با نگاهی کلان بنگریم بخش اعظمی از خانوارهای ایرانی دغدغه اصلی امروزشان قیمت پوشک بچه و دسترسی به آن شده است؛ بحثی که حالا در گروههای تلگرامی فامیلی و دوستی نیز مطرح است و هر کس به دنبال مغازهای ارزانفروشتر میگردد.
پوشک بچه بخش بزرگی از اقتصاد مصرفی خانوار
در اقتصاد، کالاها به ۳ بخش «اصلی»، «مکمل» و «جانشین» تقسیم میشوند. «کالای جانشین» کالاهایی هستند که به دلیل تغییر شرایط، ممکن است در استفاده (یا مصرف) جایگزین یکدیگر شوند. وقتی در شرایط تولیدی یا قیمتی یک کالا تغییری ایجاد شود، نقش کالاهای جایگزین مهم میشود؛ به عنوان مثال وقتی قیمت گوشت گوسفند بالا رود، گرایش به سمت گوشت مرغ بیشتر میشود. حالا اگر کالایی جایگزین نداشته باشد، کمیابی آن تنها به بالا رفتن قیمت در نمودار عرضه و تقاضا میانجامد. پوشک در این وضعیت قرار دارد؛ کالایی که تنها جایگزین منسوخ شده آن «کهنه لاستیکی» است.
حال بیایید به گونهای دیگر به مساله نگاه کنیم؛ میانگین درآمد ایرانیها در ماه حدود ۵/۱ میلیون تومان است و هر خانواده ایرانی درگیر بچهداری حداقل به صورت هفتگی یک بسته پوشک مصرف میکند؛ این میزان با عدد پیش از افزایش قیمت چیزی حدود ۱۲۰ هزار تومان یعنی نزدیک به ۱۰ درصد حقوق ماهانه و با عددهای جدید حدود ۲۰ درصد حقوق و درآمد ماهانه متوسط خانوادههای ایرانی را به خود اختصاص میدهد؛ به عبارتی امروز پوشک در مخارج خانوادههای ایرانی شاید بعد از اجاره خانه و خوراک روزانه، بیشترین بخش از مصرف درآمد ماهانه را به خود اختصاص میدهد!
اثر بالا رفتن دلار روی پوشک بیش از دیگر کالاهاست!
پوشک بچه جزو محصولاتی است که به دلیل وابسته بودن به واردات مواد اولیه، بر اثر تغییر قیمت ارز بیشترین تاثیر قیمتی را به خود میبیند. عمده مواد اولیه مورد نیاز این صنعت، وارداتی است، چرا که عمده مواد صنایع سلولزی، وارداتی است و پودرهای جاذب مورد استفاده در پوشکهای بچه نیز از خاوردور تهیه میشود و بیشتر شرکتها از تایوان، کره و ژاپن اقدام به واردات آن میکنند. این بدان معناست که نوسانات نرخ ارز میتواند بعضا تا صددرصد بر قیمت تمامشده این محصول اثر بگذارد.
پوشک جزو گروه «دوم» کالاها
بنا بر برنامهریزی دولت که در مرداد ماه سال جاری اعلام شد، کالاها به چند گروه اول (اساسی)، دوم و سوم تقسیم شدند که بر اساس اظهارات سخنگوی دولت و رئیس کل بانک مرکزی اولویت اول به کالاهای اساسی و ضروری اختصاص مییابد که ارز آن از محل درآمدهای ناشی از فروش نفت تامین خواهد شد. این اقلام با توجه به سازوکار ارز ۴۲۰۰ تومانی یارانهای ۴۰۰ تومانی نیز دریافت میکنند.
اگرچه پوشک جزو نیازهای اساسی خانوار به حساب میآید، اما واردات مواد اولیه آن در دستهبندی دولت در کالاهای گروه «دوم» قرار گرفت که شامل مواد اولیه و کالاهای واسطهای و سرمایهای خواهد بود که تامین ارز آن از سامانه نیما انجام میشود.
احتکار در شرایط بد اقتصادی
پوشک که حالا تا ۲ برابر افزایش قیمت داشته، از احتکار دلالان نیز در امان نمانده است. هفته پیش سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی از کشف چند انبار کالای احتکار شده در استان البرز خبر داد و گفت: یک میلیون بسته پوشک خارجی کمیاب در بازار، در ۲ سوله کشف شد؛ پوشکهایی که صاحب آن از سال گذشته این پوشکها را با ارز ۳۸۰۰ تومانی به کشور وارد و تاکنون احتکار کرده بود. ۲ روز پیش نیز ۲۰۸ هزار بسته پوشک دیگر که به صورت قاچاق وارد شده در ساوجبلاغ کشف شد. این بستهها توسط قاچاقچیان به یک انبار در بخش چهارباغ شهرستان ساوجبلاغ انتقال یافته بود. ارزش پوشکهای کشف شده نیز بیش از ۱۰ میلیارد تومان است.
چه باید کرد؟!
با توجه به آنچه گفته شد به ۲ دلیل باید سیاستهای اقتصادی کشور برای حمایت از این کالای اساسی جدی و متفاوت شود؛ اول به دلیل همین دربرگیری و گستردگی مصرف این کالا بویژه برای اقشار کمدرآمد و دوم به دلیل تقویت سیاستهای کلان نظام در امر جمعیت و مقابله با بحران پیری جمعیت. امروز فارغ از ابعاد روانشناسی و فردگرایی در جامعه مدرن و دوری از مسؤولیتپذیری که باعث گریز بخشی از جامعه از بچهآوری میشود، اینگونه موانع اقتصادی نیز میتواند زوجهای ایرانی را از بچهآوری هراسان کند!
تجربههای تاریخی نیز به ما نشان میدهد مساله باید با سیاستگذاریهای کلان اقتصادی حل شود. در اوایل انقلاب به دلیل نیازهای ارزی، بحث بر سر عدم واردات لبنیات، از جمله مایه پنیر بود. مرحوم عالینسب با این کار مخالفت کرد و استدلال درست او این بود: «توجهتان به زندگی مردم باشد، اگرچه در میان خانوادههای مرفه پنیر صرفا برای صبحانه است، اما برای خانوارهای فقیر پنیر جزئی از سبد غذایی است، کما اینکه نان و پنیر و انگور قوت ناهار و شام کارگران زحمتکش ما است».
گفتوگو با یک فروشنده لوازم بهداشتی
مشتریهایم به زمین و زمان ناسزا میگویند
محمد آقا، فروشنده لوازم بهداشتی در محله پیروزی است، به صورت تخصصی هم کارش پوشک و دستمال کاغذی است و اینها را به صورت عمده میآورد و به صورت عمده و خردهفروشی در محله توزیع میکند. جزو معدود مغازههایی از صنف خود است که همیشه تا ساعت ۱۲ شب باز است و مشتری هم دارد که یکی از آنها هم من هستم. امروز برای خرید پوشک به سراغش رفتم و داستان این گزارش را برایش گفتم؛ او هم اتفاقاتی را که در این چند ماه افتاده و نکاتی که به ذهنش آمد درباره جریان پوشک گفت:
«از اسفند ماه سال گذشته که سراغ نمایندگی کارخانههای تولیدی داخل میرفتم تقریبا همه درباره افزایش قیمت صحبتهایی میکردند. این هم منطقی بود، چون هر سال یک چند درصدی افزایش قیمت دارند، اما بعد از سال کمکم خروجی کارخانههای داخلی کم شد، یعنی توزیعشان کم شد.
اردیبهشت یک افزایش قیمت چند هزار تومانی داشتند، ولی باز توزیع کمتر شده بود، مثل قبل نمیتوانستم بیاورم. از همان روزها قیمت خارجیها خیلی بالا رفت و خارجی کلا نیاوردم.
اواسط خرداد بود که شنیدم کارخانهها میگویند میخواهیم دوباره یک افزایش قیمت دیگر بدهیم، به ما ارز دولتی نمیدهند و با این هزینه واردات نمیصرفد تولید کنیم مگر اینکه قیمت بالا رود. از همان موقع توزیع یکسری شمارهها مخصوصا شماره ۶ که مصرفکننده کمی دارد کلا قطع شد.
مشتریهایم در این یکی ـ. دو ماه به زمین و زمان ناسزا میگویند، چون بهداشت نوزاد و بچه و همچنین بهداشت پیرمردها و پیرزنهایی که ایزیلایف مصرف میکنند شوخیبردار نیست؛ نمیدانم چرا دولتیها این را در نظر نمیگیرند؟
ما در محله پیروزی هستیم، شرق تهران کلا بافت سنتی و مذهبی دارد و اینجا گرایش به فرزندآوری بد نیست، اما همین مدت خیلی شنیدم که با این وضع پوشک و هزینههای بچه دیگر بخواهیم هم نمیشود.»