دسترسی به شبکههای اجتماعی باعث شده اکثر مردم اخبار موردنظر خود را بدون هیچ تفکر و مقایسهای از این فضا به دست آورند.
برخی از این اخبار هیچ پایه و اساس درستی ندارند و تنها بیانگر سلیقه و تفکر افرادی هستند که آن را ایجاد کردهاند. از طرف دیگر هم هر کاربری میتواند به راحتی این اخبار را باز نشر دهد.
به تازگی برخی در شبکههای اجتماعی نقشه ایران و آلمان را در کنار هم منتشر کردهاند و در این دو نقشه دریافت نورخورشید با رنگ قرمز مشخص شده است. حدود ۹۰ درصد نقشه ایران قرمز است، حال آنکه حداکثر ۲۵ درصد نقشه آلمان قرمز و به معنی دریافت آفتاب است.
افراد بسیاری این عکس را بازنشر کردهاند با این مضمون که ببینید آلمان که خیلی کمتر از ما آفتاب دارد، چقدر بیشتر دنبال انرژی خورشیدی رفته است و چقدر ما عقب افتادهایم.
اما واقعیت این است که ضریب آفتابناکی مؤلفه دوم در توسعه انرژی خورشیدی است و مؤلفه اول قیمت تمام شده است.
به طور متوسط انرژی خورشیدی سه برابر گرانتر از انرژی حاصل از سوخت فسیلی است. به همین خاطر فعلاً انرژی خیلی گرانی است و فقط با مشوقهای غیرتجاری میتوان به سراغ آن رفت.
چین و هند هم که دهها گیگاوات برق خورشیدی تولید میکنند، عمدتاً با پول سازمان ملل سرمایهگذاری کردهاند. در حالی که ما باید با توسعه مصرف گاز طبیعی به عنوان سوخت نسبتاً پاک متمرکز بمانیم. توسعه انرژی خورشیدی عجالتاً نمیتواند و نباید اولویت برنامههای محیطزیستی ایران باشد.
انرژی بادی در یک روز بدون باد تولید نمیشود و انرژی خورشیدی در شب قابل بهرهبرداری نیست، بنابراین کارخانههای تولید برق سنتی و متعارف باید همچنان برای تأمین یک شبکه پایدار باقی بماند.
بررسیهای نشریه اکونومیست نشان میدهد که هفت کارخانه انرژی خورشیدی یا چهار مزرعه بادی موردنیاز است تا همان میزان انرژی تولید کند که یک نیروگاه زغالسنگ با اندازه مشابه تولید میکند و همه این ظرفیت اضافه خورشیدی و بادی بسیار گرانقیمت است.
انرژی خورشیدی گرانترین راه حذف گازهای گلخانهای است. در حال حاضر ثروتمندترین کشورها و نیز چین به انرژی خورشیدی و بادی یارانه میدهند تا جلوی تغییرات آب و هوایی را بگیرند. با این حال این گرانترین راه برای کاهش گازهای گلخانهای است. دولتها باید هدف کاهش گازهای گلخانهای را از هر طریق دیگری به جز تمرکز بر انرژیهای تجدیدپذیر دنبال کنند. چندی قبل هم برخی کاربران، خاموشیهای مردادماه را به عضویت جمهوری اسلامی ایران در توافقنامه پاریس ربط میدادند؛ حال آنکه دولت ظاهراً متعهد نشده ۱۲ درصد انتشار دیاکسیدکربن در ایران را کاهش دهد (تعهد قطعی ایران ۴ درصد است) و دوم اینکه کاهش دیاکسیدکربن لزوماً با تعطیلی نیروگاههای فسیلی انجام نمیشود.
اما بازگردیم به اصل ماجرا که باور به مطالب خبری بیپایه و اساس در شبکههای اجتماعی است. در همین شبکههای اجتماعی اساتید دانشگاه و افراد متخصص وظیفه دارند که در صفحات خود در این زمینه اطلاعرسانی کرده و مردم را آگاه کنند. خوشبختانه برخی افراد متخصص که تعدادشان اندک است، چنین فعالیتی دارند. اما حجم خبرهای جعلی به قدری گسترده است که حتی کاربران تحصیلکرده و بسیاری از آنان که عرق ملی دارند، به سادگی فریب میخورند. بهتر است قبل از باور به هر خبری آن را بسنجیم و سپس قضاوت کنیم.