به گزارش خبرنگار ما، مهرماه سال 96 مأموران پليس تهران از سرقت يك مغازه طلافروشي در خيابان عباسي باخبر و راهي محل شدند. شواهد نشان ميداد، دو سارق جوان مسلح موفق به سرقت نيم كيلو طلا شدهاند. تحقيقات براي شناسايي دو سارق جوان آغاز شد و در حالي كه تلاش پليس در اين زمينه ادامه داشت، خبر رسيد مغازه طلافروشي ديگري حوالي همان خيابان مورد سرقت قرار گرفته است. با حضور مأموران در محل در همان بررسيهاي اوليه مشخص شد، اين بار نيز سارقان دو مرد جوان مسلح بودهاند كه موفق به سرقت چند كيلو طلا شدهاند.
بنابراين با توجه به تشابه نحوه سرقت در يك خيابان، اين فرضيه كه سارقان همان سارقان قبلي باشند، پرونده در دستور كار قرار گرفت تا اينكه در بررسي دوربينهاي مداربسته مغازه طلافروشي، نيما ۲۸ساله و مهدي ۲۷ساله شناسايي و دستگير شدند.
متهمان بعد از اقرار به سرقت از هر دو مغازه طلافروشي تحت بازجويي قرار گرفتند و گفتند: قصد داشتيم يك شبه پولدار شويم!
به اين ترتيب، دو متهم روانه زندان شدند و پرونده به يكي از شعبات دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در اولين جلسه محاكمه صاحبان مغازه طلافروشي درخواست رد مال براي سرقت 5 كيلو و 840 گرم طلا كردند. سپس بعد از آخرين دفاع نيما، مهدي در جايگاه ايستاد و گفت: آن روز نيما با اسلحه بود و من سلاحي نداشتم.
در پايان هئيت قضايي با توجه به مدارك موجود در پرونده نيما را به 15سال حبس و رد مال و مهدي را به 10سال حبس محكوم كردند. اين حكم به ديوان عالي كشور فرستاده شد، اما با اعتراض وكيل مدافع دو شاكي كه ادعا كرده بودند، مبلغ رد مال بسيار كمتر از طلاي سرقت شده است و همچنين با اعتراض وكيل مدافع نيما كه او نيز اعلام كرده بود، مهدي در سرقتها مشاركت داشته و بايد در رد مال سهيم باشد، نقض و به شعبه همعرض فرستاده شد.
به اين ترتيب، متهمان صبح روز گذشته در شعبه يازدهم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي متين راسخ پاي ميز محاكمه قرار گرفتند. بعد از اعلام رسميت جلسه، نيما در جايگاه قرار گرفت و گفت: «من و مهدي با هم دوست بوديم و زمان حادثه بيكار بوديم، به همين خاطر تصميم به سرقت مسلحانه گرفتيم. براي انجام نقشه يكي از مغازههاي خيابان عباسي را زيرنظر گرفتيم و روز حادثه با اسلحهاي كه از قبل تهيه كرده بوديم، به آنجا رفتيم و موفق به سرقت نيم كيلو طلا شديم. بعد از دو ماه، نقشه دومين سرقت را كشيديم و اين بار توانستيم، حدود يك كيلو و 700 گرم طلا را سرقت كنيم.»
او در ادامه گفت: «باور كنيد بعد از سرقت با ترازويي كه داشتيم، طلاها را وزن كرديم و همين مقدار بود، اما صاحبان مدعي هستند طلاهاي سرقت شده 5كيلو و 840گرم است.»
او درخصوص تهيه اسلحه گفت: « اسلحه را از دو پسر جواني به امانت گرفتيم كه آنها را نميشناختيم. بعدها فهميديم آنها از كشور خارج شدهاند.»
در ادامه مهدي در جايگاه ايستاد و گفت: «در هر دو سرقت، مقابل طلافروشي ايستاده بودم، اين نيما بود كه با اسلحه طلاها را سرقت كرد.»
در پايان هئيت قضايي وارد شور شد.