زندگی اشرافی برخی از مسئولان و فاصله گرفتن از طبقه محروم و مستضعف سبب شده تا مردم با روشهای مختلف این سبک زندگی را به چالش بکشند. یکی از موارد مورد توجه بحث آقازادههایی است که با استفاده از رانت پدر، ثروتی به دست میآورند و به مردم فخر میفروشند. حالا مردم که با مشکلات اقتصادی مواجه هستند با راه انداختن کمپین فرزندت کجاست؟ به دنبال یافتن پاسخهایشان هستند. آنها از مسئولان کشور مطالبه میکنند که فرزندتان مثل دیگر جوانان این سرزمین با عرق جبین کار میکنند و حقوق میگیرند یا از راههای دیگری و بهراحتی به مقصود میرسند؟
پاسخ مسئولان به پرسش فرزندت کجاست، پاسخهای گوناگونی یافته است. پاسخهایی که گاه قانعکننده بود و گاهی بر شبهات افزود. در شرایط جنگ اقتصادیای که مسئولان باید با سادهزیستی برای جامعه الگوسازی کنند، برخی از آنها با درگیر شدن در تجملات، خودشان را از بدنه مردم جدا کردهاند. آنها به جای اینکه فرزندانشان را در خط مقدم این جنگ اقتصادی به صف کنند، به دنبال راههای میانبر برای مصون ماندن بچههایشان از مشکلات و سختیهای جامعه هستند. اتفاقی تلخ که فاصله زندگی مردم با مسئولان را بیشتر میکند.
ملت ایران تا به حال در بزنگاههای مهم تاریخی امتحان خود را پس دادهاند. آنها چه در زمان مبارزات انقلاب و چه در دوران دفاع مقدس همه جوره پای کار بودند و همه با هم حماسههای بزرگی را رقم زدند. هشت سال دفاع مقدس بهترین گواه تاریخی بر حضور مردم و جوانان غیوری است که برای دفاع از کشور و اعتقاداتشان از جان گذشتند.
آن روزها اگر چنین چالشی در کشور برگزار میشد و از خانوادههای ایرانی میپرسیدند فرزندت کجاست؟
بسیاری کاملاً صادقانه و بدون هیچ شبههای در پاسخ میگفتند فرزندم در جبهه است یا به شهادت رسیده است. آن روزها که زمان زیادی از آن نمیگذرد جنس زندگیها چیز دیگری بود.
هنوز مادیگرایی بر زندگیهای چنبره نزده و اعضای جامعه در نهایت ایثار و فداکاری زندگی میکردند.
اما از خانوادههایی که آن زمان عزیزانشان را به جبهه فرستادند هنوز بسیاری نمیدانند فرزندشان کجاست؟ بعد از گذشت ۳۰ سال چشم انتظار بازگشت عزیزشان هستند و فقط پاسخ همین یک سؤال را میخواهند بدانند که فرزندشان کجاست؟ مادران زیادی میخواهند تنها یک نام و نشان، یک سنگ مزار و یک آدرس از فرزندشان داشته باشند تا اگر کسی از آنها پرسید: فرزندتان کجاست؟ بتوانند آدرس مزار عزیزانشان را بدهند.
فاصله میان پاسخهای کمپین فرزندت کجاست؟ زیاد است. اگر مسئولان برای پاسخ دادن به این سؤالها دچار مِن مِن و لکنت شوند و برای از سر خود باز کردن چیزی بگویند، اما مادر و پدران زیادی هستند که به محض شنیدن این سؤال، سرشان را بالا میگیرند و آدرس گلزار شهدا را میدهند. دقیقاً این بالا گرفتن سر، این غرور از پاسخ دادن فاصله میان مردی و مردانگی است. اینکه مادر شهید پیش ملت ایران سرش بالاست و هیچ چیزی برای پنهان کردن ندارد.
آنها روزی که دشمن به خاک این کشور تاخت فرزندان عزیزتر از جانشان که میانشان افراد تحصیلکرده و متخصص زیاد بود را راهی جبههکردند و گفتند برای دفاع از کشور باید همه با هم کنار هم دستهایمان را گره کنیم. آنها میگفتند فرزند ما با دیگر اعضای جامعه تفاوتی ندارد و برای حفظ این خاک همه باید پای کار بیایند. آنها جا نزدند و نترسیدند و به درستی دانستند که برای دفاع از کشور همه باید به میدان بیایند و ایران به واسطه دلاوریهای آن جوانان برای نسلهای امروز حفظ شد و دشمن متجاوز برای همیشه عقب نشست. در همین چند سال اخیر جوانان زیادی در سوریه به شهادت رسیدند و همین الان جوانان بسیاری در مرزها در زیر آفتاب سوزان مشغول حراست از کشور هستند پس نباید به واسطه شغل پدر تبعیض و تفاوت ایجاد کرد و باعث یأس و ناراحتی مردم شد.
حالا باید رفت و تاریخ دفاع مقدس و دفاع از حرم را به مسئولان نشان داد. آنها باید بدانند که خون جوانان عزیزی برای دفاع از میهن و اعتقادات ریخته شده و آنها حق ندارند فرزندانشان را از دیگر مردم جامعه جدا کنند. خون آنها از خون جوانان مردم رنگینتر نیست و کسی حق فرق گذاشتن میان فرزند خود و دیگران را ندارد. جدا کردن فرزند مسئولان از بدنه مردم بزرگترین خیانت در حق این ملت است.