کمتر مدیری را در فوتبال ایران میتوانید پیدا کنید که بلندپرواز نباشد و برای مجموعه مدیریتیاش آرزوهای بزرگی در سر نداشته باشد، مانند مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال که در پایان مراسم برترینها، قهرمانی آسیا را وعده داد و گفت که کرش میآید و تیم ملی کشورمان را قهرمان آسیا میکند!
تاج یک نمونه از این مدیران است که البته در فوتبال کشورمان تعدادشان کم نیست، مدیرانی که بدون برانداز کردن چیزی که در چنته دارند همواره میخواهند وعدههای بزرگ بدهند و از تحقق آرزوهایی صحبت میکنند که برآورده شدن آن نیازمند فاکتورها و زیرساختهای گوناگون است. با این حال چیزی که در خروجی کار این مدیران دیده میشود، نقطه مقابل وعدههایی است که میدهند، به طوری که میتوان گفت: آنها انگار فقط بلدند حرفهای قشنگ بزنند و وعدههای دلفریب و بزرگ بدهند! مثل همین غائلهای که سر مسابقه سوپرجام یا مراسم معرفی برترینهای لیگ به راه افتاده و آنقدر حاشیه داشته که قبل از شروع لیگ، جنجالساز شده است. از یک سو با توجه به رأی کمیته انضباطی مبنی بر پیروزی ۳ بر صفر پرسپولیس در سوپرجام، استقلالیها فدراسیون را متهم به جانبداری از قرمزها میکنند و در سوی دیگر هم مراسم پرحاشیه برترینهای لیگ با افراد بیربط و انتخابهای عجیب صدای اعتراض خیلیها را درآورده است. کسانی که معتقدند سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال بدون توجه به آرای کارشناسان خواسته تا کسی ناراضی از سالن همایشهای برج میلاد بیرون نرود!
این در حالی است که برگزاری یک مسابقه یا یک مراسم از بدیهیترین وظایفی است که یک سیستم مدیریتی برعهده دارد. با این حال چنین مسئولیتهای پیشپا افتادهای که در همه جای دنیا حل شده است در فوتبال ایران به خاطر اینکه مدیران مدیریت نمیدانند و تنها به دلیل برخی روابط است که در فوتبال حضور دارند، برگزاری یک دیدار یا یک مراسم تبدیل به یک بحران و آنقدر جنجالی میشود که خیلی از مسائل اصلی در این بین پنهان میماند و این اتفاقات تبدیل به دغدغههای فوتبال میشود. خروجی تصمیمات چنین مدیرانی را در بخش فدراسیون یا باشگاهها هم میتوان به خوبی مشاهده کرد، مانند سوءمدیریتهایی که جریمه ۱۰ هزار دلاری بازیکنان خارجی را به جریمهای صدها هزار دلاری تبدیل کرد.
همه اینها نشئت گرفته از این است که برخی مدیران اشتباهی به فوتبال آمدهاند و حضورشان در روزهای مدیریتشان تنها هزینهزا بوده است، هزینههایی که گاه منجر به جنجال بر سر یک مسابقه یا معرفی برترینها و گاهی هم در مقیاس بزرگتر هزینهاش محرومیت باشگاه از طرف فیفا میشود. هزینههای کوچک و بزرگی که نتیجه حضور مدیرانی است که به اندازه فوتبال کشورمان و استعدادهایی که داریم، بزرگ نیستند.
با وجود چنین شرایطی، اما همین مدیری که توانایی این را ندارد که دو تیم را به برگزاری یک مسابقه مجاب کند یا مراسم برترینها را حداقل به شکلی آبرومندانه برگزار کند، قهرمانی در آسیا را وعده میدهد!
اگرچه با توجه به نمایش قابل قبول شاگردان کرش در جام جهانی روسیه خیلیها تیم کشورمان را یکی از امیدهای قهرمانی در جام ملتهای آسیا میدانند، اما بهرغم اینکه این کار میتواند با توجه به فوتبالیستهای بااستعداد کشورمان آسان باشد، ولی به نظر میرسد رسیدن به این هدف با وجود مدیرانی که در فوتبال کشورمان مسئولیت دارند و از عهده برگزاری یک جشن یا یک مسابقه نیز برنمیآیند، میتواند سختترین کار دنیا باشد.
بدیهی است که رسیدن به قلههای فوتبال آسیا یا رؤیای صعود به مرحله دوم جام جهانی نیازمند بازنگری در سیستمی است که اجازه روی کار آمدن مدیرانی را میدهد که در قد و قواره بزرگی فوتبال ایران نیستند. هر وقت در فوتبال کشورمان برگزاری یک مسابقه یا یک جشن آبرومندانه به یک بحران تبدیل نشود، آن زمان میتوان انتظار داشت که فوتبال هم پله به پله بالاتر برود و به قلهها برسد. اتفاقی که البته با مدیران امروز فوتبال بیشتر به یک هدف دست نیافتنی میماند، حتی اگر این مدیران جلوی میکروفونها وعده آن را بدهند!