کد خبر: 917886
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۶
روایت رسول جعفریان از ریشه‌های توسعه نیافتگی علمی و فنی:
چرا با این همه تلاش برای توسعه علم در کشور، مثلا داشتن دارالفنون (از حوالی ۱۷۰ سال قبل) و دانشگاه تهران (نزدیک به ۸۵ سال قبل) و غیره، ما هنوز، «عالم» به معنای واقعی کلمه نداریم؟!
به گزارش سرویس دین و اندیشه جوان آنلاین، رسول جعفریان، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران، طی یادداشتی با عنوان "اصلا هستی و آسمان‌ها و زمین‌ها آنجور که اروپائیان نادان ترسیم کردند نیست!" در کانال تلگرامی خود از ریشه‌های توسعه نیافتگی علمی و فنی جامعه ایرانی و خسارت‌های ناشی از آن نوشت:

یک سری سوال‌های اساسی در حوزه توسعه نیافتگی علمی و فنی جامعه و خسارت‌های ناشی از آن وجود دارد که به رغم تفاوت صوریشان با یکدیگر، از جهاتی بسیار مشابه هم هستند. مثلا این که با این همه تلاش برای صنعتی کردن ایران در طول نزدیک به دو قرن، از زمان میرزا آقاسی تاکنون، چرا ما همچنان یک صنعت نیم بند و مونتاژ داریم؟ دیگر این که چرا با این همه تلاش برای توسعه علم در کشور، مثلا داشتن دارالفنون (از حوالی ۱۷۰ سال قبل) و دانشگاه تهران (نزدیک به ۸۵ سال قبل) و غیره، ما هنوز، «عالم» به معنای واقعی کلمه نداریم و صرفا دانشمندانی داریم که جسته گریخته، همان دانش غربی را می‌دانند و بکار می‌بندند، اما نقشی در پیشرفت علم جهانی ندارند یا بسیار اندک دارند. دیگر این که چرا ما با این همه «تاجر» و «تجارتخانه» از قدیم تاکنون، هنوز سازو کار تجارت را نمی‌دانیم و اغلب به دله بازی، اختلاس و کلاه گذاشتن سر این و آن دلخوش کرده دنبال آن هستیم که بدون زحمت، ثروت بادآورده‌ای بدست آوریم و همه این کار‌ها را با لابی گری و فریب دیگران با ظاهر سازی انجام می‌دهیم؟ آخر چرا ما دست به هر کاری می‌زنیم، نمی‌توانیم عمیق، دقیق، منظم و مثل آدم پیش برویم. جالب‌تر این که، در سیاست هم، وقتی مشروطه را گرفتیم، یعنی مشروطه را به ما دادند نه گرفتیم، هنوز دو روز نشده، با آن بازی کردیم. مجلس را به توپ بستیم. نمایندگان را سربنیست کردیم، بعد هم که دوباره مشروطه دوم را برقرار کردیم، هر روز دولت عوض کردیم، بعد هم که دولت ثابت شد، مجلس را طویله خواندیم و حق مردم را محترم نشمردیم. تازه، مردم هم، وقتی دو سه نوبت، دمکراسی دار شدند، شروع به نشر مطبوعه‌های پر از فحش کردند، بهم پریدند و دوباره کاری کردند که دولت همان مقدار آزادی را هم از ایشان گرفت. می‌بینید که در صنعت و علم و تجارت و سیاست، یک وضع یک نواخت داریم و در همه ناکام هستیم. مشکلمان چیست که از دانشگاهمان دانشمند در نمی‌آید، از کارخانه مان صنعتگر خلاق و مبتکر در نمی‌آید، حالا هم که چهل سال است انقلاب اسلامی کرده‌ایم، با آن همه ایثار و فداکاری و شهید و تلاش، حالا جوری شده‌ایم که این همه اختلاسگر تربیت می‌کنیم؟ یک جای کار ما عیب دارد، این را می‌فهمیم، اما نمی‌فهمیم کجای کارمان عیب دارد. عیب جوری است که به همه جا آسیب می‌زند، و به طور یکنواخت ما را گرفتار می‌سازد و مانع تحول می‌شود.
 
امروز دوستی در یک نشریه و در باره آن یادداشتی که در باره خروجی‌های آن استاد نوشته بودم، پرسیده بود، چرا در دانشگاه‌های ما این بستر وجود دارد که کسانی این چنین ایده پردازی‌های شگفت و هورقلیایی می‌کنند. باید عرض کنم، اتفاقا در حوزه علمیه هم همین طور است و افرادی این چنین یافت می‌شوند.
 
امروز کانال یکی از همین دوستان قم می‌دیدم که به تازگی نوشته بود: «فیزیک اسلامی: در آینده نزدیک تبیین فیزیک اسلامی را با قدرت هر چه تمامتر شروع خواهیم کرد و اشتباهات وحشتناک بشر در این عرصه را منعکس خواهیم نمود»؛ و باز نوشته بود: «عالمی نو: هندسه‌ای جدید از هستی را از نو ترسیم خواهیم نمود که بسیار متفاوت است و بیانگر جهل فاحش بشر در این زمینه خواهد بود. اصلا هستی و آسمان‌ها و زمین‌ها آنجور که اروپائیان نادان ترسیم کردند نیست. نقشه واقعی جهان هستی را خواهیم کشید تا عظمت اسلام و علوم اسلامی را نشان بدهیم»

شاید گفته شود، این موارد، انگشت شمار است، اما به نظرم این طور نیست. در عمق تفکر موجود در جامعه ما، این نگرش ضد علم وجود دارد، و شاید یکی از دلایل این که ما در تمام این عرصه‌ها مشکل داریم، این است که به جای «دانایی» به «نادانی و جهل» تکیه کرده‌ایم. افراد جامعه‌ای که نردبان ترقی آن جهل + فریبکاری و دغل بازی باشد، در همه عرصه ها، فقط به فکر منافع شخصی خودشان هستند و بیش از آن سبب ترقی جامعه باشند، به آن لطمه می‌زنند.
 
ما برای «علم» ارزشی قائل نیستیم، درست نمی‌شناسیم، و همه اش سعی می‌کنیم از راهی جز راه علم، ترقی کنیم. این مشکل کمی نیست که مردم اهل مطالعه کم داریم، مشکل کمی نیست که این همه مهندس تربیت می‌کنیم که بسیاری شان چیزی از مهندسی نمی‌فهمد و فقط مدرک می‌گیرد، مشکل کمی نیست که در یک شهر دور افتاده دانشگاهی تأسیس می‌کنیم که حتی یک استاد ثابت ندارد. مشکل کمی نیست که صد‌ها دانشگاه بزرگ و کوچک داریم که هر کدام برای خود سازی می‌زنند و راهی می‌روند.
 
شاید یکی از اساسی‌ترین کارها، این باشد که دانشگاه‌های ما بازیچه خواسته‌های غیر علم نباشند. نهاد‌ها و موسسات غیر علمی، در کار دانش دخالت نکنند. این قدر برای دانش نظریه پردازی نکنند و بگذارند علم راه خودش را پیدا کند. روشی در پیش بگریم که شفافیت علمی حمایت شود، ترقی در آن فقط به علم و دانش باشد، و چیز‌های دیگری که باید همه در باره اش فکر کنیم و راه چاره‌ای بیابیم. بیاییم اهداف خیلی بلند و آرمان‌های دست نایافتنی را که ذکر آن‌ها سبب جلب توجه دیگران شده، اما در عمل چیزی نصیب ما نمی‌کند، کنار بگذاریم، واقع گرا باشیم، با همدیگر روراست باشیم، از همدیگر انتقاد کنیم، در همه چیز اظهار نظر نکنیم، و اهداف کوچکی را تعریف کرده برای رسیدن به آن برنامه درستی بریزیم، و خیلی از این کارها.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
قاسم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۵۶ - ۱۳۹۷/۰۴/۲۹
0
0
رسول جعفریان جه کسی و کی تو را استاد گروه در دانشگاه انتخاب کرده است؟ واقعا بسیار غم انگیز است که جیزی از تاریخجه علوم نمیدانی. بسیار زشت است شخصی با این فقر سواد استاد باشد . حتی نمیتوانی مقاله و یا تحلیلی را به قلم بیاوری . البته بنده این نکات را برای خودت در درجه اول میگویم که برو از ابتدا دروست را بخوان و تحقیقات و مطالعات هم همزمان فراموش نشود شاید برخی افراد کشش درک مطالب را برای برخی مسایل نداشته باشند ایرادی نیست ولی با زور نمیتوان صاحب تفکر شد. بنده ایراد هم به روزنامه جوان میگیرم که جرا هر مطلب فاقد ارزش و مضحک را تحت عنوان مطلب علمی به خورد مردم میدهد.
مدیر پایگاه سلام علیکم.
احتمال آقای رسول جعفریان را نمی شناسید. ایشان بیش از صدها کتاب و مقاله دارند و برخی از کتب ایشان توسط مقام معظم رهبری حاشیه خورده است.
کارهای آقای جعفریان به گونه‌ای است که مطالعه تاریخ شیعه بدون مطالعه کتب ایشان غیر ممکن است. در واقع ایشان تاریخ تشیع را با کتب خود ماندگار کرد.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۹ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
0
0
سردبیر محترم روزنامه وز ین جوان:جواب این سوال اقای جعفریان و نمونه بارز ان روزنامه جوان می باشد."شاید گفته شود، این موارد، انگشت شمار است، اما به نظرم این طور نیست. در عمق تفکر موجود در جامعه ما، این نگرش ضد علم وجود دارد، و شاید یکی از دلایل این که ما در تمام این عرصه‌ها مشکل داریم، این است که به جای «دانایی» به «نادانی و جهل» تکیه کرده‌ایم. افراد جامعه‌ای که نردبان ترقی آن جهل + فریبکاری و دغل بازی باشد، در همه عرصه ها، فقط به فکر منافع شخصی خودشان هستند و بیش از آن سبب ترقی جامعه باشند، به آن لطمه می‌زنند"واقعاً هم تعداد این افراد نسبت به کل جمعیت ایران شاید انقدر کم باشند که بشود گفت انگشت شمار.که روز نامه جوان یکی از این افراد حفوفی هست.زیرا عنوان مقاله با روح سخنان اقای جعفریان کاملاً در تضاد هست و روزنامه جوان از ان کاملاً مطلع می باشد زیرا عنوان مقاله نطز و عقیده افای جعفریان نیست بلکه نطر و عقیده عده ای بیسواد هست که فکر می کنذ خداونذ فقط خالق این ها هست و بقیه بندگان خدا را شیطان افرید و این ها ماموریت دارند که انها را نابود کند."مروز کانال یکی از همین دوستان قم می‌دیدم که به تازگی نوشته بود: «فیزیک اسلامی: در آینده نزدیک تبیین فیزیک اسلامی را با قدرت هر چه تمامتر شروع خواهیم کرد و اشتباهات وحشتناک بشر در این عرصه را منعکس خواهیم نمود»؛ و باز نوشته بود: «عالمی نو: هندسه‌ای جدید از هستی را از نو ترسیم خواهیم نمود که بسیار متفاوت است و بیانگر جهل فاحش بشر در این زمینه خواهد بود. اصلا هستی و آسمان‌ها و زمین‌ها آنجور که اروپائیان نادان ترسیم کردند نیست. نقشه واقعی جهان هستی را خواهیم کشید تا عظمت اسلام و علوم اسلامی را نشان بدهیم»" البته اقای جعفریان برون رفت از این مشکلات را دقیقاً همان راه و رسمی می داند که غربی های و کشور های پیشرفته در چهل سال گذشته بکار برده اند. و به همه کشور های جهان پیشنهاد شد."شاید یکی از اساسی‌ترین کارها، این باشد که دانشگاه‌های ما بازیچه خواسته‌های غیر علم نباشند. نهاد‌ها و موسسات غیر علمی، در کار دانش دخالت نکنند. این قدر برای دانش نظریه پردازی نکنند و بگذارند علم راه خودش را پیدا کند. روشی در پیش بگریم که شفافیت علمی حمایت شود، ترقی در آن فقط به علم و دانش باشد، و چیز‌های دیگری که باید همه در باره اش فکر کنیم و راه چاره‌ای بیابیم. بیاییم اهداف خیلی بلند و آرمان‌های دست نایافتنی را که ذکر آن‌ها سبب جلب توجه دیگران شده، اما در عمل چیزی نصیب ما نمی‌کند، کنار بگذاریم، واقع گرا باشیم، با همدیگر روراست باشیم، از همدیگر انتقاد کنیم، در همه چیز اظهار نظر نکنیم، و اهداف کوچکی را تعریف کرده برای رسیدن به آن برنامه درستی بریزیم، و خیلی از این کارها."اما افسوس انجا هست که در کشور ما سواد به داشتن مدرک ان هم مدرک های کیلویی و خواندن و نوشتن می یاشد.در صورتی که سواد به داشتن عقلانیت است نه داشتن مدرک و سواد خواندن و نوشتن.چیزی که در کشور ما فراوان هست .
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر