سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به پاکستان مـیتـواند اولین گـام در مسیر تبـدیل ایران به فـرمـاندهی مقـابله با داعش در شرق خـاورمیـانه و به خصـوص در افغـانستـان و پـاکستـان بـاشد.
سال ۲۰۱۶ و زمانی که ضربات نیروهای مقاومت داعش را در منطقه به عقب راند و رؤیای ایجاد یک خلافت یکپارچه در عراق و سوریه را زیر سؤال برد، برای بسیاری این سؤال مطرح شد که مقصد هزاران نیروی داعشی که در عراق و سوریه میجنگند، کجاست. طبیعی بود که ادامه حضور آنان در عراق و سوریه امکانپذیر نبود، چراکه نه فضای عمومی و نه مردم این کشورها اجازه حضور آنان را در داخل این کشورها نمیداد. از همان زمان بود که بحث بازگشت جنگجویان داعشی به سایر کشورها مطرح شد، به عنوان مثال کشورهای اروپایی یکی از مقاصد مهم تروریستهای داعشی بودند، حتی کشورهای آفریقایی نیز به عنوان یکی از مقاصد باقیمانده اعضای این گروهک مطرح شدند، اما کشورهای شرق ایران از جمله پاکستان و افغانستان به عنوان محتملترین گزینه خود را نشان داد. از حدود یک سال پیش بود که داعش در برخی استانهای افغانستان شروع به یارگیری و ایجاد پایگاههای نظامی کردند. تاکنون بارها و بارها اخباری در خصوص حمله نیروهای داعش به مردم شیعه افغانستان منتشر شده و جالب این است که به رغم حضور گسترده نیروهای خارجی در افغانستان هیچ گونه اقدام جدی علیه این گروه صورت نمیگیرد.
چه کسی داعش را به مرزهای شرقی ایران نزدیک میکند
سؤال اصلی این است که چه گروهها و نهادهایی در انتقال نیروهای داعشی به کشورهای شرق ایران نقش داشتند. اطلاعات منتشر شده توسط نهادهای اطلاعاتی نشان میدهد وابستگان نیروهای غربی در داخل افغانستان نقش اصلی در انتقال این افراد را به افغانستان بر عهده دارند. به گفته سازمانهای اطلاعاتی روسیه، تعداد تروریستهای داعشی فعال در افغانستان از بین ۲ هزارو ۵۰۰ تا ۴ هزار نفر متغیر است. این اطلاعات از سوی وزارت دفاع چین نیز تأیید شده است. منابع چینی میگویند حداقل ۳ هزارو ۸۰۰ نیروی نظامی در ۱۶۰ مرکز نظامی فعال هستند. اکثر آنها در استان ننگرهار در مرز پاکستان متمرکز هستند؛ جایی که با حضور داعش تولید و قاچاق مواد مخدر افزایش یافته و به این وسیله زیربنای لازم برای آموزش ستیزهجویان و بمبگذاران انتحاری فراهم میشود.
براساس گزارش منابع نظامی روسیه، تروریستها از سوریه و عراق و از طریق دریا به بندر کراچی در جنوب پاکستان رفتهاند و از آنجا راه خود را به پیشاور در نزدیکی مرز افغانستان هموار کرده و در ولایت ننگرهار مستقر شدهاند. حضور داعش در این منطقه کاملاً واضح است. از اواخر سال ۲۰۱۷، تروریستها توانستند ۵۰۰ نیروی نظامی را از سوریه و عراق از جمله دهها زن را از این طریق جابهجا کنند. منابع گزارش دادهاند که اکثر آنها شهروندان فرانسه، سودان، قزاقستان، جمهوری چک و ازبکستان هستند.
گفته میشود منگال (کسی که در جنگ علیه نیروهای شوروی در دهه ۸۰ حضور داشته) با نیروهای ویژه ایالات متحده در ارتباط است و طی چندسال گذشته ارتباط خود را حفظ کرده است. گفته میشود که او در جنگ علیه نیروهای شوروی در دهه ۱۹۸۰ شرکت داشته است و درست پس از حمله ایالات متحده در سال ۲۰۰۱ به عنوان مسئول محلی گماشته شد. رسانههای غربی او را دولتمردی کارآمد و منصف جلوه دادهاند و بیبیسی حتی منگال را «امید جدید برای هلمند» معرفی کرده است.
سابقه امریکاییها در این باره چیست
به این ترتیب با اطلاعات منتشر شده میتوان متوجه شد که وابستگان امریکا در افغانستان اصلیترین عامل انتقال نیروهای داعشی به این کشور هستند. این پازل را زمانی که در مقابل حمایت امریکا از تروریستها در مناطق شرقی ایران میگذاریم، میتوانیم به چشمانداز روشنتری از اقدامات امریکاییها برسیم.
آن هم زمانی که امریکا تلاش خود را برای اعمال فشار بر ایران حداکثری کرده و به دنبال ایجاد ناامنی در داخل کشور است. در حقیقت در طول سالهای گذشته امریکاییها بارها تلاش کردهاند در مناطق شرقی ایران اقدامات تجزیهطلبانه را گسترش دهند و اوج این تلاشها نیز مربوط به ۱۰ سال پیش است. زمانی که در دوران جورج بوش پسر حتی بودجه محرمانهای نیز بدین منظور تصویب شد.
این بودجه محرمانه قرار بود در اختیار سازمان سیا قرار بگیرد تا از آن به عنوان وسیلهای برای عملیات محرمانه در ایران استفاده کنند. سیمور هرش روزنامهنگار شهیر امریکایی در مقالهای ابعاد این عملیات را به خوبی توضیح میدهد. عملیات فوق به رهبری ستاد فرماندهی مشترک عملیاتهای ویژه (JSOC) انجام میشد و سازمان سیا نیز به عنوان نهاد فرعی در این عملیات برای ارائه اطلاعات مرتبط در خصوص مهارتهای ارتباطی و کلامی ایفای نقش میکرد. این عملیات مخفی شامل حمایت از اقلیت عرب اهواز و گروههای بلوچ و دیگر سازمانهای مخالف بود و جمعآوری اطلاعات در مورد برنامه هستهای ایران را هم دربرگرفت.
در همان زمان «اندرو کابرن» بخشهایی از این پروژه را در سایت اینترنتی «کانتر پانج» منتشر کرد که نشان میداد ابعاد این برنامه تا چه اندازه گسترده است. این برنامه شامل کار با گروههایی از اپوزیسیون و انتقال پول بود و طیف گستردهای از فعالیتها در جنوب ایران و نواحی شرقی ایران را که در آنجا گروههای مخالف بلوچ قوی هستند، در برمیگرفت. فعالیتهای این پروژه در جنوب شرق ایران از طریق یک پایگاه مخفی در استان هرات افغانستان هدایت میشد.
جالب این است که خود امریکاییها نیز به این واقعیت اشاره میکردند که اقدامات فوق تنها دامنه کار تروریستها را گسترده میکند، به عنوان مثال «رابرت بائر» یکی از مأموران برجسته CIA که به مدت دو دهه در آسیای جنوب شرقی فعالیت کرده، در این باره مدعی شد: «بلوچها» سنیهای بنیادگرا هستند. آنها از رژیم تهران نفرت دارند ولی میتوانید آنها را نوعی القاعده بدانید. طنزآمیز این است که ما دوباره داریم با سنیهای بنیادگرا کار میکنیم؛ درست کاری که در افغانستان در سالهای ۸۰ کردیم.
بر این اساس یک بودجه ۴۰۰میلیون دلاری از سوی کنگره امریکا برای عملیات سری در ایران تصویب شد. در همان زمان اقدامات کور تروریستی به سرعت در جنوب شرق ایران گسترش پیدا کرد، به عنون مثال عملیاتهای گروه تروریستی «جندالله» و حمله به اتوبوس نیروهای سپاه پاسداران موجب شهادت دهها ایرانی شد.
با در نظر گرفتن این سابقه میتوان اهمیت سفر سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به پاکستان را درک کرد؛ کشوری که بنا بر اطلاعات منتشر شده پیش از این میزبان یک اجلاس مشترک با حضور رؤسای سرویسهای اطلاعاتی کشورهای روسیه، چین، پاکستان و ایران برای مقابله با حضور داعش بود.
واقعیت این است که سالها مبارزه ایران با داعش در کشورهای عراق و افغانستان تجربه فوقالعاده مناسبی را در اختیار ایران قرار داده و عملاً مرکز فرماندهی این عملیات در خاورمیانه بوده است. حالا ایران میتواند این تجربه را در اختیار کشورهای همسایه قرار دهد، حتی با یک دیپلماسی قدرتمند این امکان فراهم شود تا ایران فرماندهی منطقهای در شرق خود را برای مقابله با داعش در اختیار بگیرد. ایران هم اکنون نیروهای زبدهای به نام فاطمیون متشکل از نیروهای افغان را برای مقابله با داعش در اختیار دارد. این ظرفیت میتواند دراختیار دولت و ملت افغانستان قرار بگیرد، البته این اقدام در گام اول میتواند با مخالفت کشورهای غربی به خصوص امریکاییها مواجه شود. با این حال اراده کشورهای منطقه به خصوص ایران میتواند این مخالفتها را از بین ببرد. سفر سرلشکر باقری میتواند اولین گام در این مسیر طولانی باشد.