دريافت ويزا براي شركت در كنفرانسهاي علمي از سفارتخانههاي اروپايي، قصه پر غصهاي شده است. به همين دليل جمعي از محققان كشورمان كه با پاسخهاي غيرمنطقي مواجه شدند، با راهاندازي سايتي اينترنتي و انتشار تجربههايشان تلاش دارند كه به بهبود وضعيت موجود در سفارتها كمك كنند. بسياري از محققان كشورمان در حالي كه دعوتنامه حضور در همايشهاي علمي كشورهاي اروپايي را دارند، با انبوهي از غرضورزيهاي سفارتخانهها مواجه ميشوند. در نهايت هم سفر كوتاهشان را كه بابت فرصت مطالعاتي و دعوت در سمينارهاي علمي – تخصصي است، از دست ميدهند.
بسياري از هموطنان كه اين روزها از سوي سفارتخانههاي مختلف تقاضايشان رد ميشود، هيچ دليل منطقياي را در پاسخ سفارتخانههاي مختلف نميشنوند و با رفتار سليقهاي مواجه ميشوند.
برنده جايزه دنبال وقت سفارت
تورج صابري وند، يكي از متخصصاني است كه تجربهاش را در سايت «ويزا استوري» اينگونه بيان كرده است: جايزهاي علمي را در ايتاليا برنده شدم و براي گرفتن جايزه و شركت در نمايشگاه فستيوال به ميلان دعوت شدم. به كنسولگري ايتاليا كه رفتم نوشته بود وقت را از وبسايت بايد گرفت. به هيچ وجه اين امكان مهيا نبود. با آژانسهاي زيادي تماس گرفتم. قيمت «وقت سفارت» تا ۲ ميليون تومان بود. يكي كه كمي صادقتر بود، گفت حتي ممكن است نگهبان ورودي سفارت متوجه ماجرا بشود و نگذارد بروي داخل سفارت! دوباره رفتم جلوي سفارت مرد جواني كه با اوقات تلخي آنجا بود به من گفت ما دو نفر بوديم ۴ ميليون داديم. شما هم راه ديگري نداريد.
يك خانم جوان هم كه به تازگي براي شركت در يك كنفرانس علمي از سوي يك كشور كوچك اروپايي جواب منفي گرفته، نوشته است: اين كشور در ايران سفارتخانه هم ندارد، بلكه يك دفتر كنسولگري دارد. همه مداركم را ارائه دادم و كسي كه مدارك را دريافت كرد، سؤالهاي لازم را پرسيد و من هم همه را جواب دادم، اما بعد از چند هفته رد تقاضايم آمد. دلايلشان براي اين رد تقاضا آنقدر غيرمنطقي و خندهدار بود كه نميدانستم بايد چه بگويم. وقتي به كارمند كنسولگري اعتراض كردم، با لحن نامناسبي جواب داد ايرانيها بالاترين آمار برنگشتن به كشور را دارند و ما حق داريم سختگيري كنيم!
سؤال من از مسئولان كشور خودم است؛ آيا واقعاً يك كشور 5 ميليوني حق دارد مرا از يك سفر 10 روزه به كشورش كه حتماً هم بازگشت خواهد داشت، محروم كند؟ من در اعتراض به اين رد شدن باز هم اعتراض دادم و اينبار همه مداركم را با پست بينالمللي براي سفارتخانه اصلي آن كشور ارسال كردم، اما باز هم جواب رد شنيدم. واقعاً دليل اين رفتارهاي توهينآميز سفارتخانهها را نميفهمم. چرا آنها با ما اينگونه رفتار ميكنند؟
2 ماه دوندگي براي چهار ساعت اقامت
شخص ديگري به نام همتيان تجربه عجيبتري نقل كرده و نوشته است: من و همسرم چندين سال است در يك كنفرانس و اجلاس سالانه علمي عضو بودهایم و شركت ميكنيم. از طي مراحل و مسيرهاي طي شده در سالهاي گذشته براي گرفتن ويزا ميگذرم و تنها اشاره ميكنم به مصايب گرفتن ويزاي ترانزيت براي سفر به مكزيك كه امسال اجلاس در آنجا برگزار ميشود. ميدانيد براي رسيدن به مكزيك از اين سوي كره زمين بايد از يك كشور ثالث گذشت، يعني ترانزيت رفت و برگشت از فرودگاههاي مسير. كشورهاي اروپايي به ما وقت براي دو ماه ديگر ميدادند و به علاوه طلب مبالغي به عنوان ويزاي ترانزيت داشتند. در صورتي كه ما بيش از چهار ساعت در فرودگاه اين كشورها تردد نداشتيم!
از اين در به آن در و از اين سفارتخانه به آن سفارتخانه ميرفتيم و جواب نميگرفتيم. سوپروايزر هلند به من گفت كه حتي با داشتن ويزاي مولتي پل پنج ساله كانادا باز هم بايد ويزاي ترانزيت بگيرم آن هم دو ماه ديگر.
پناهنده متجاوز آري، محقق نه
شخص ديگري هم به نام دكتر يونسي نوشته است: آلمانيها اجازه ميدهند كه پناهندگان غيرقانوني بدون مشكلي به كشورشان راه يابند و جنايت هم مرتكب شوند، اما با افرادي كه قصد قانوني دارند، بسيار سختگير هستند. آنها سر مادرم كه معلم بازنشسته بود، فرياد زدند، فقط به اين دليل كه كاغذ تقاضايش را در يك نقطه اشتباه امضا كرد. اگر بحث تخصص من نبود، معلوم نبود چه برخوردهاي زننده ديگري داشتند.
پرسش اصلي اين هموطنان كه با وجود صلاحيتشان با بياحترامي مواجه شدند اين است كه مگر ما امروز تحت تحريمهاي علمي هستيم؟ بسياري از اين كشورها ظاهر و باطنشان تفاوتهاي اساسي دارند. در ظاهر دوستدار ديگر محققان هستند، اما كاركنان سفارتخانههايشان و برخي قوانين آنها هيچ ارزشي براي ارتباطات علمي- فرهنگي كه ميتواند نزديكي كشورها را هم به دنبال داشته باشد، ندارند.