حسن روانشید*
بالاخره دنیای علم و فناوری که از دادههای مغز بشر نشئت میگیرد توانست پیشکسوت خود را در پیچوخمهای غفلت و غرور تنها بگذارد و با سرعتی غیرقابلتصور از او سبقت بگیرد! گریز این ابر ظرفیت که نمیتوان برای ابتدا و انتهای آن محدودهای با این مغز که میرود که کوچکتر و کمظرفیتتر از آن باشد تعیین نمود. این سیر تکامل معلوم نیست تا کجا امتداد خواهد داشت، اما آنچه تا این لحظه قابل تعمق است عبور از حد تصوریاست که میتوان درباره آن پیدا کرد. روزگاری نهچندان دور برنامهریزان را در زمینههای افکار فرا مغزی دیوانگانی فرض میکردند که از فرط جنون دست به اینگونه اعمال میزنند و برای مثال در ژنتیکها تغییرات بنیادی ایجاد مینمایند، اما امروز میبینیم اینگونه تداخلات از نوع پیشپاافتاده در تغییرات اساسی کلان دادهها بهحساب میآیند. هماکنون اتاقهای فکر در ناسا که بهصورت رندوم از اطلاعات ذیقیمت و رایگان دادهشده گوگل استفاده میکنند خود را در مقابل ابررایانههایی که ایجاد نمودهاند ناتوان میبینند و بعضیاوقات متوجه میشوند این غولها از میان اطلاعات به دست آورده توانستهاند به محتواهای جدید و باورنکردنی دست یابند که ضمن ذخیره آنها این امکان را به کاربران دارای پسورد داده تا بتوانند به عجیبترین تواناییهایی خارج از توقع بشر دست یابند. اگرچه پیشرفتهای محیرالعقول ITD فراتر از علوم اکثریت بالاتفاق دانشمندان این حرفه شده و میرود تا یکهتاز دنیای علم بدون نیاز به بنیانگذاران خود باشد، اما نباید فراموش کرد که ادامه این اتفاق ناخوشایند تسلط بیچونوچرا بر عقل انسان خواهد بود که زائده آن چیزی نیست جز ارائه فرمانهای خلاف شرط و خطوط قرمزهای موجود در دامنه جوامع انسانی. امروز دانشمندان این حرفه بر سر دوراهی عجیبی قرارگرفتهاند که آیا اجازه دهند افسار این اسب سرکش از دست آنها خارج شود و به هر سو که میخواهد بتازد یا مهارش کنند و همچنان سکون اختیار نمایند تا قرنی بگذرد و نسلهای بعد برای این گذر سخت تصمیم بگیرند. اما درنهایت مقابل این دانشمند دو راه پرپیچوخم وجود دارد که انتخاب هریک برای خود مخاطرات و چالشهایی را به همراه خواهد داشت، یکی از این مسیرهای خوش آب و رنگ به کارتلهای اقتصادی این علم اختصاص دارد که به چیزی جز درآمدهای کلان و رؤیایی که در جهش ثانیهای این علم نهفته است میاندیشند و راه دوم بقای همه پارامترهای مثبت و موجود در جامعه بشری است که بالطبع تعادل را میطلبد. در این میان نباید فراموش کرد که تصمیم نهایی در اختیار شبکه مافیایی IT در جهان علم است که میتواند بهراحتی مهرهها را در پشت میزهای تحقیقاتی تغییر دهد همانگونه که طی سالهای گذشته این اتفاق بهراحتی افتاده و مسیر همچنان ادامه یافته است. وقتی برای دریافت پاسخ سؤالی به گوگل مراجعه میکنیم در حقیقت اطلاعات درونی خود را برای رسیدن به نتیجه قانعکننده ابراز کرده و رایگان در اختیار مخاطب مجازی خود میگذاریم، زیرا میتواند از نحوه سؤال ما مشکل پشت پرده را برای طرح این سؤال تشخیص دهد و بر اساس آن زمینه پرسشهای تازه را فراهم نماید. کاربر ممکن است در مراجعه اول جوابهای کامل و قانعکنندهای به دست نیاورد، اما چراغ سبزهایی که در پاسخهای دستوپاشکسته به دست میآورد او را قانع میسازد تا مجدداً و با ارائه اطلاعات ناگفتهای از خود سراغ گوگل برود و این بار و بر اساس دادههای قبلی بتواند راههای تازهای را به دست آورد. پیشنهادهای بعدی برای دفع مشکلات کاربر و رسیدن به مقصود نهایی جنبه تبلیغاتی پیدا کرده و کالاها یا خدماتی را در این دامنه ارائه میدهد، چون میداند همچون بیماری که نزد پزشک آمده چشمبسته به آنها عمل خواهد کرد. این همان هوش مصنوعی است که امروز همه خواستهها را تحتالشعاع خود قرار داده و بر اساس موجودی هر فرد در او تغییر ذائقه ایجاد میکند و نظر خود را بهراحتی تحمیل مینماید! ۲۰۱۸ سال استفاده مثبت از هوش مصنوعی و ابزارهای هوشمند نامگرفته است، آنچه در آیندهای نهچندان دور در دسترس کاربران قرار میگیرد اینترنت کاملاً هوشمند است بدین مفهوم که تا امروز شما به اینترنت متصل میشدید، اما از فردا یخچال خانه یا محل کار شما مستقیماً و بیواسطه به اینترنت متصل خواهد شد که برای مثال بهراحتی میتواند آمار تخممرغهای درون آن را داشته باشد و ضمن اتصال به نزدیکترین هایپر مارکتی که شما از آن خرید میکنید این خبر را بدهد تا بلافاصله و بهوسیله پیک کسریها را تأمین نماید! این همان هوش مصنوعی است که گوگل خواسته یا ناخواسته و بر اساس نیازهای شما در هر زمینه تحمیل خواهد کرد و هیچکس را از آن گریزی نخواهد بود.
*روزنامهنگار پیشکسوت