کد خبر: 915580
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۱
ویرانی‌هایی که از بی‌مسئولیتی من در برابر فضای درونم به بار می‌آیند
ما مسئول فضای درون خودمان هستیم، اما وقتی به مسئولیت خود در این باره عمل نمی‌کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ جهان را آلوده و نابود و اختلال پشت اختلال ایجاد می‌کنیم. من مسئول هستم که یا با کسی در رابطه با ازدواج وارد بعد عاطفی نشوم یا اگر پذیرفتم که با او وارد فضای عاطفی شوم به این فضا متعهد بمانم.
آیدین تبریزی
ما مسئول فضای درون خودمان هستیم، اما وقتی به مسئولیت خود در این باره عمل نمی‌کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ جهان را آلوده و نابود و اختلال پشت اختلال ایجاد می‌کنیم. من مسئول هستم که یا با کسی در رابطه با ازدواج وارد بعد عاطفی نشوم یا اگر پذیرفتم که با او وارد فضای عاطفی شوم به این فضا متعهد بمانم. حال اگر بخواهم شکل بیرونی این رابطه را نگه دارم - بنا به دلایل یا هراس‌هایی-، اما از درون آن را تخریب کنم، در آن صورت نشان می‌دهم که مسئول فضای درون خود نبوده‌ام و شما اگر مرا تعقیب کنید می‌بینید که نه تنها بیل و کلنگی برداشته‌ام که خانه خودم و رابطه‌ای که در آن قرار گرفته‌ام را تخریب کنم، بلکه خانه‌های دیگر و روابط دیگر را هم خراب می‌کنم، مثلاً می‌روم به محل کار و برای یک خانم پالس‌های عاطفی می‌فرستم و اگر آن خانم به هر دلیل به خاطر ناآگاهی یا به خاطر داستان‌هایی که من سر هم می‌کنم و او باور می‌کند یا سعی می‌کند که باور کند با من هم آهنگ شود یک قربانی دیگر می‌تراشم و پای کسی دیگر را نیز به این داستان باز می‌کنم.

آدمی که آگاه زندگی می‌کند چه رفتاری دارد؟ آدم آگاه عمل می‌کند آدم ناآگاه چه می‌کند؟ او همیشه دست به شبه‌عمل می‌زند. مثلاً می‌نالد و از وضعیت زندگی خود شکایت می‌کند از اینکه زنش او را درک نمی‌کند پیش این و آن ناله می‌کند، اما نالیدن و شکوه کردن پیش این و آن شبه‌عمل است. در صورتی که اگر چنین کسی آگاه باشد رک و روراست با زن خود روبه‌رو می‌شود و می‌گوید من دیگر نمی‌توانم با تو زندگی کنم و از او جدا می‌شود، یا اینکه آن دو راهکار‌هایی برای ترمیم رابطه‌شان در نظر می‌گیرند و به هم فرصت می‌دهند که زخم‌های رابطه خوب شود و اگر هم این گونه نباشد از هم جدا می‌شوند، اما وقتی کسی ناآگاه می‌شود و در واقع مسئولیت فضای درون خود را به عهده نمی‌گیرد به جای آنکه عمل کند وارد شبح رفتاری می‌شود، مثلاً دست به پنهان کاری می‌زند. پنهانکاری یک شبح رفتاری است یعنی هم هست و هم نیست. هست به خاطر این که فرد وارد یک رابطه عاطفی دیگری با کسی جز همسر خود شده است و نیست به خاطر اینکه وانمود می‌کند که رابطه‌ای نیست، یعنی هر روز می‌خواهد جای پای خود را پاک کند. مثل یک دزد یا جنایتکار که به محل سرقت یا جنایت می‌رود دست به پنهانکاری می‌زند و می‌خواهد بگوید اتفاقی نیفتاده است، بنابراین رد پا یا اثر انگشت خود را پاک می‌کند، یا فرد را بی‌صدا به قتل می‌رساند و می‌کوشد چیزی از او حتی یک بوی عطر در آنجا نماند.
آدم‌هایی که نمی‌خواهند مسئولیت درون خود را بپذیرند با ناله شروع می‌کنند، اما در ناله متوقف نمی‌مانند. از ناله شروع می‌کنند، اما این ناله به تدریج آن‌ها را به سمت پنهانکاری سوق می‌دهد. من اگر هر روز نزد خود یا دیگران از رابطه مشترکم شکوه می‌کنم و از اینکه کیفیت دلخواه مرا ندارد گلایه ببرم نزد این و آن در واقع خودم را آماده می‌کنم که به سمت پنهانکاری سوق پیدا کنم. در واقع آماده توجیه رفتارهایم در آینده هستم. ناله، کار آدم‌هایی است که خود را قربانی می‌پندارند، کار آدم‌هایی که پذیرفته‌اند ضعیف هست و به آن‌ها ظلم شده است، بنابراین با همین احساسات پیش می‌روند. آیا کسی که خود را ضعیف می‌پندارد می‌تواند رابطه‌ای دیگر را بدون پنهانکاری آغاز کند؟

واقعیت آن است که هیچ کنترل بیرونی حتی اگر همه جای دنیا و خیابان‌ها و کوچه‌ها و خانه‌ها را پر از دوربین و میکروفن و حسگر کنیم به اندازه کنترل درونی قدرتمند و هوشمند نیست. همسرانی هستند که در یک رابطه مدام می‌خواهند همسر خود را چک کنند، گوشی تلفن همراه همسر را برمی‌دارند به امید اینکه او یک بار هم که شده یادش رفته باشد پیام‌ها و متن‌هایی که نمی‌خواسته همسرش ببیند را پاک کند. معنای این رابطه چیست؟ آیا اگر هیچ روزی همسر فردی موفق نشود بالاخره مچ همسرش را بگیرد یعنی رابطه خوب پیش می‌رود یا نه این رابطه پیشاپیش ویران شده است؟ خانواده، جامعه، همسایه‌ها، فضای خیابان و... تا یک حدی می‌تواند رفتار مرا کنترل کنند، اما فراموش نکنیم که همسر من به دنیا نیامده که فقط مرا کنترل کند و حتی اگر او در یک برهه از زمان و برشی از زندگی خود تصمیم بگیرد که همه زندگی خود را رها و همه انرژی و توان و زمان‌های خود را صرف کنترل من کند دیر یا زود دچار خستگی و اندوه و تشتت روانی خواهد شد و از خود خواهد پرسید واقعا دارد زندگی می‌کند؟ معنای زندگی همین است؟ قرار بود زندگی من به اینجا برسد؟

آدم‌هایی که نمی‌خواهند مسئولیت فضای درون خود را بپذیرند به شدت ناآگاه هستند. آن‌ها در ناآگاهی عمیق غرقه شده‌اند. مشکل آن‌ها این نیست که اگر وارد یک رابطه عاطفی دیگر بشوند مسئله‌شان تمام و اوضاع به سامان می‌شود. آن‌ها در لایه‌های عمیق‌تر وجود خود حس می‌کنند که حتی اگر وارد صد‌ها و هزاران رابطه عاطفی و جسمانی دیگر هم بشوند همچنان مشکل سر جای خود خواهد بود و به رضایت و آرامشی که می‌خواهند نخواهند رسید، اما مثل معتادی که نمی‌تواند از پای بساط بلند شود قادر نیستند از پای این رابطه‌ها بلند شوند. چرا؟ چالش اصلی بر سر آگاهی است. اینکه من سرانجام یک روز به این آگاهی برسم که مشکل من در بیرون نیست که عناصر بیرونی بتوانند چالش مرا حل و فصل کنند. من در درون دچار سایش و اصطکاک و بی‌معنایی شده‌ام و به این ترتیب می‌خواهم با مشغول شدن به امور بیرونی روی آن درد درونی سرپوش بگذارم. در واقع ممکن است من در درون خود در تله بی‌ارزشی یا تله دوست نداشتنی بودن افتاده‌ام. من در درون حس می‌کنم آدم بی‌ارزش یا دوست نداشتنی یا بی‌کفایت هستم و به این ترتیب می‌خواهم با وارد شدن به روابط متعدد به خودم ثابت کنم آن گونه هم که فکر می‌کردم آدم بی‌ارزش یا دوست نداشتنی یا بی‌کفایت نیستم.
مثل آدمی که دچار ملال و بی‌حوصلگی است، اما به جای اینکه ریشه آن ملال و بی‌حوصلگی را در خود تشخیص دهد مدام در یخچال را باز و بسته می‌کند و هر بار چیزی می‌بلعد یا تلویزیون را روشن می‌کند که یک فیلم یا برنامه خنده‌دار یا فوتبال سرگرمش کند، بلکه آن ملال را فراموش کند، اما به محض اینکه آن فیلم یا مسابقه تمام می‌شود دوباره به همان فضای ملال و بی‌حوصلگی برمی‌گردد. شاید چند ساعت دیگر خواب بتواند برای لحظاتی او را از آن فضای ملال دور کند غافل از آنکه ذهن در خواب همان فضای اندوه و ترس و بی‌حوصلگی را بازآفرینی خواهد کرد و به این ترتیب فردا که از خواب بیدار می‌شود احساس می‌کند اصلاً نخوابیده است و بدن او همچنان خسته و هلاک و بی‌حوصله است.
اما پرسش اینجاست که چطور می‌توان از این دام‌ها رهید؟ و در پاسخ باید گفت: با پذیرش فضای درون، با تسلیم شدن در برابر واقعیت آنچه در درون من می‌گذرد، با نگریستن همراه با بخشش و مهربانی به درون و مواجه شدن مهربانانه و نه سرزنشگرانه با «من».
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار