کد خبر: 915258
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۷ - ۲۳:۳۷
سجاد مرادي كلارده
تلاش‌های کره شمالی برای دستیابی به توانمندی هسته‌ای از سال‌های اولیه دهه ۱۹۵۰ میلادی شروع شد و به رغم تحریم‌های بین‌المللی و هزینه‌های تحمیل شده، هدف دستیابی به توانمندی هسته‌ای تضمین امنیت و حفظ نظام کمونیستی کره شمالی بود. با وجود اینکه کره شمالی طی همکاری‌های تنگاتنگ خود با شوروی سابق، ساز و کار‌های نظارتی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را پذیرفته بود، اما به صورت پنهانی برنامه غنی‌سازی هسته‌ای خود را در سال ۲۰۰۲ آغاز کرد. کره شمالی در سال بعد به صورت رسمی از معاهده منع انتشار تسلیحات هسته‌ای (NPT) خارج و با انجام آزمایش‌های هسته‌ای، پرونده این کشور به صورت جدی در دستور کار شورای امنیت قرار گرفت. در نهایت از سال ۲۰۰۵ پیونگ یانگ رسماً اعلام کرد که موفق به در اختیار گرفتن سلاح هسته‌ای شده است، مخالفت‌ها با این اقدام پیونگ‌یانگ ادامه یافته است.
رویکرد امریکا در مقابل کره شمالی همواره بدین صورت بوده که این کشور بخشی از مشکل قلمداد شده‌است و نه بخشی از راه‌حل. این را می‌توان از طبقه‌بندی این کشور در زمره کشور‌های به اصطلاح محور شرارت در دوره حکمرانی نومحافظه‌کاران در کاخ سفید دریافت. در دوره ریاست جمهوری اوباما نیز سیاست خارجی امریکا راه‌حل اجماع‌سازی در مقابل بحران‌هایی مانند کره شمالی را در پیش گرفت که در چارچوب آن با اعمال فشار بر چین، سعی داشت کره شمالی را تحت فشار قرار دهد. با این وجود، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور کنونی امریکا طی یک سال و نیم اخیر، دو رویکرد کاملاً متفاوت را در مقابل کره شمالی هسته‌ای در پیش گرفته است. ترامپ از سویی در سال ۲۰۱۷ در چارچوب دکترین حمله پیش‌دستانه پیش از موعد، کره شمالی را تهدیدی واقعی برای امریکا نامید و در قالب خطاب قرار دادن کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی با کلیدواژه‌هایی همچون دیوانه، بیش از پیش یکجانبه‌گرایی سیاست خارجی دولت خود را به رخ کشید، ولی از طرف دیگر جهان شاهد دیدار ترامپ و اون در سنگاپور در ژوئن ۲۰۱۸ و امضای بیانیه مشترک بین طرفین بود، دیداری که به گمان بسیاری نتیجه فشار چین بر کره شمالی در نتیجه شروع جنگ تجاری امریکا با پکن بوده است. با وجود اینکه ترامپ در این بیانیه مشترک خواستار تلاش کره شمالی برای خلع سلاح کامل هسته‌ای شده، گزارش اخیر آژانس اطلاعاتی امریکا نشان می‌دهد که کره شمالی تولید اورانیوم غنی شده را افزایش داده است.
با بررسی تجربه تاریخی و همچنین چشم‌انداز پیش‌رو به نظر نمی‌رسد این توافق به خلع سلاح کره و عمل کردن امریکا به وعده‌های خویش منجر شود. در درجه نخست باید توجه داشت که ترامپ بر مبنای مدل بازیگر خردمند مورد توجه واقع‌گرایان سعی دارد در بازی‌های بین‌المللی، ضمن محاسبه سود و زیان تصمیم‌ها در حوزه سیاست خارجی، بیش از آنکه به دنبال حل و فصل واقعی بحران‌های منطقه‌ای و بین‌المللی باشد، به دنبال اخذ امتیازات متعدد و صرفاً برد‌های اسمی کوتاه‌مدت برای ارتقای وجهه خویش در داخل و خارج از امریکا است. در درجه بعدی، همان‌گونه که والتز معتقد است تفاوت دولت‌ها به دلیل تمایز کارکردی آن‌ها نیست، بلکه این تفاوت به دلیل تفاوت در میزان توانمندی‌های آن‌ها می‌باشد. تجربه نشان می‌دهد که کشور‌های دارای سلاح هسته‌ای به راحتی حاضر به کنار گذاردن آن از چرخه ابزار‌های قدرت خویش نیستند. سوم، تناقض در رفتار امریکا در منطقه آسیا پاسیفیک به عنوان مرکز ثقل سیاست خارجی امریکا در گذار از خاورمیانه است؛ چراکه ترامپ طی یک سال اخیر همکاری‌های امنیتی خود را با ژاپن، تایوان و کره جنوبی گسترش داده و کمک‌های نظامی فراوانی را در اختیار آن‌ها برای ایجاد توازن با کره شمالی قرار داده است. همچنین باید توجه کرد امتیازاتی که از سوی امریکا ارائه می‌شود، به اندازه‌ای نیست که کره‌شمالی را به خلع سلاح مجاب کند. واقعیت این است که در کوتاه‌مدت نمی‌توان روی خلع سلاح کامل کره شمالی تکیه کرد؛ چراکه اهداف تعریف‌شده‌ای بین طرفین وجود ندارد و امریکا نیز نشان داده که به راحتی حاضر به خروج نیرو‌های خود از شبه‌جزیره کره نیست. به علاوه، با توجه به خروج یک طرفه امریکا از برجام و اینکه ترامپ نیز نشان داده که کوچک‌ترین وقعی به معاهدات امضا شده از سوی امریکا نمی‌گذارد، انتظار چشم‌انداز مثبتی از همکاری‌های طرفین نمی‌رود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار