کد خبر: 915219
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۱۴
یادکردی از ۳ ستاره مستطیل سبز که در خط دفاع از ارزش‌ها آسمانی شدند
سردار شهید حسن غازی در ۱۱ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به خط مقدم طلائیه رفت و تیربار به دست همپای بسیجیان عاشق ساعت‌ها جنگید و نهایتاً هدف تیر مستقیم تانک دشمن قرار گرفت و جنازه او در طلائیه ماند و زیر آب رفت و بازنگشت
احمد محمدتبریزی
تب تند فوتبال این روز‌ها در کشورمان جریان دارد. نمی‌شود جایی فوتبال باشد و خبری از علاقه‌مندان ایرانی نباشد. فوتبال در سخت‌ترین روز‌ها و سخت‌ترین شرایط در زندگی مردم ایران جریان داشته و برایشان امیدآفریده است. قدیم‌تر‌ها که هنوز وسایل ارتباط جمعی ابعاد مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار نداده بود، پسر بچه‌ها با پا‌هایی برهنه در کوچه پس کوچه‌های شهر فارغ از هیاهوی دنیا دنبال توپ پلاستیکی می‌دویدند و شور و حرارت تمام نشدنی‌شان را بروز می‌دادند. کمی آن سوتر از شهرها، در میان توپ، گلوله و آتش و در زمین‌های خاکی جبهه‌ها، رزمنده‌ها هم با هیجانی وصف نشدنی مسابقات فوتبال راه می‌انداختند و اجازه نمی‌دادند خط و نشان کشیدن دشمن، روحیه‌شان را کم کند. در میان تمام سختی‌های جنگ، خاطرات برگزاری مسابقات فوتبال یکی از ماندگارترین خاطرات رزمندگان است. تاریخ دفاع مقدس اتفاقات فوتبالی کم ندارد و در هر بخشی از آن می‌توان ردپایی از فوتبال مشاهده کرد.

کاپیتان تیم ملی جوانان

در میان اقشار مختلفی که در جبهه‌های دفاع مقدس حضور می‌یافتند، نام و نشانی از فوتبالیست‌های شهیدی می‌یابیم که گمنامی در جبهه‌های جنگ را به شهرت در مستطیل سبز ترجیح می‌دادند. برخی از این ورزشکاران در سطوح بالایی بازی می‌کردند و امید زیادی به آینده ورزشی شان می‌رفت، اما همان ارزش‌هایی که بسیاری از جوانان دهه ۶۰ را به جبهه‌های نبرد می‌کشاند، آن‌ها را نیز راهی می‌کرد تا ماندگاری در صفحه زرین دفاع‌مقدس را به ماندگاری در مستطیل سبز ترجیح دهند. شهید مهدی رضایی مجد سرشناس‌ترین‌شان است. هم‌دوره‌ای امیر قلعه‌نویی و صمد مرفاوی که کاپیتان تیم ملی جوانان بود. شهید رضایی‌مجد در تیم‌های آذر، اکباتان و تهران جوان بازی کرده بود. سپس به تیم ‏پرسپولیس پیوست و با این باشگاه قرارداد امضا کرد. چهار ماه در تمرینات پرسپولیس حضور داشت. او به عنوان یک پرسپولیسی ‏می‌توانست به تیم ملی بزرگسالان هم دعوت شود، اما دفاع از کشور، اسلام و حضور در جبهه را به ‏شهرت و معروف شدن ترجیح داد. وقتی خبر اشغال خرمشهر منتشر شد، مهدی درنگ نکرد، بازوبند را باز کرد و چفیه را روی دوشش انداخت، کفش فوتبال را در آورد و پوتین به پا کرد. شهید رضایی مجد تلاش می‌کرد بین ‏سه ضلع ورزش، جنگ و مذهب ارتباطی نزدیک برقرار کند. او ارزش‌های موجود در جبهه و جنگ را به محیط‌های ‏ورزشی می‌آورد و ورزش را هم به جبهه می‌برد. شهید رضایی مجد در جبهه نیز مسابقات ورزشی برگزار می‌کرد. کاپیتان تیم ملی جوانان عاقبت در ۱۰ اسفند سال ۶۵ در عملیات تکمیلی کربلای ۵ در منطقه عمومی شلمچه به فیض شهادت نائل آمد.

آتش زدن پرچم امریکا

شهید ناصر کاظمی فوتبالیست دیگری است که زمین مسابقه را به خاطر دفاع از میهن ترک کرد و تفنگ در دست مقابل دشمن متجاوز ایستاد. برادر شهید توضیح می‌دهد که ناصر علاقه زیادی به ورزش خصوصاً فوتبال داشت و جزو فوتبالیست‌های خوب تهران بود و در تیم ایرانا به مربیگری مرحوم پرویز دهداری حضور داشت. زمانی که در سال ۵۶ ورزشکاران امریکایی به ایران آمده بودند تا در مسابقات کشتی شرکت کنند ایشان همراه تعداد دیگری از دانشجویان، تصمیم می‌گیرند در سالن مسابقات به دلیل اعتراض به حمایت‌های امریکا از رژیم منحوس شاهنشاهی، پرچم آن کشور را به آتش بکشند و پس از چندی فراری بودن توسط رژیم دستگیر و در زندان قصر زندانی شدند.
با پیروزی انقلاب شهید کاظمی عضو سپاه شد و آشنایی با شهید بروجردی باعث شد به عنوان فرماندار پاوه انجام وظیفه کند. هوشمندی، بصیرت، شجاعت و قاطعیت، از ویژگی‌های بارز شهید ناصر کاظمی بود. کردستان به وجود او مباهات می‌کرد و در کنار او احساس تنهایی و غربت نداشت. این میداندار بزرگ جهاد سرانجام در تاریخ ۶ شهریور ۱۳۶۱ حین پاکسازی محور پیرانشهر-سردشت، در یکی از روستا‌ها بر براق شهادت نشست و کردستان را در سوگ خود نشاند. شهادت، پایانی بر زندگی فوتبالیستی بود که فرمانده شد.

فوتبالیست جاویدالاثر

شهید حسن غازی بازیکن و کاپیتان باشگاه سپاهان اصفهان، فوتبالیست دیگری است که در اوج جوانی، توانایی و شهرت کفش‌هایش را آویخت و راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد. در سن ۱۶ سالگی به عنوان کاپیتان تیم فوتبال جوانان سپاهان بسیار خوش درخشید و در مسابقات قهرمانی کشور هم در منتخب اصفهان به عنوان ورزشکاری متدین، خوشفکر، خوش اخلاق، مستعد و با خلوص مطرح شد که با شرایط فنی و تکنیکی بالایی که داشت در مسابقات قهرمانی آسیا به تیم ملی جوانان کشور دعوت شد.
دوست دوران قدیم و همبازی شهید درباره تکنیک و مهارتش در فوتبال می‌گوید: «حسن بازیکنی با تکنیک بود. در فوتبال جزو با اخلاق‌ترین‌ها هم بود. سالی که یاوری سرمربی تیم ملی جوانان بود به تیم ملی دعوت شد. به سپاهان و هوادارانش علاقه زیادی داشت. آن زمان از تیم‌هایی مثل ذوب‌آهن و تیم‌های دیگر شهر‌ها پیشنهاد داشت، اما به سپاهان و هوادارانش پشت نکرد و فقط به خاطر علاقه‌اش ماند. جای حسن خالی است. از همان سال‌ها تا امروز چهارشنبه شب‌ها تمام بازیکنان همان تیم سابقش پاس ملک که الان به شهید غازی تغییر نام داده دور هم جمع می‌شویم و تمرین داریم.»
اعضای تیم سپاهان به خاطر بازی خوب و اخلاق مردانه‌اش دوستش داشتند. ناآرامی و بلوای کردستان او را از زمین مسابقه جدا کرد و به سنگر رساند. جنگ که شروع شد، خودش را به خاک خوزستان رساند. اول مسئول یکی از آتشبار‌های توپخانه بود، اما کمی بعد اولین گروه توپخانه سپاه پاسداران را راه‌اندازی و فرماندهی کرد. جنگ هم که بود سر و کارش با توپ بود. هم فوتبال بازی می‌کرد و هم با توپخانه‌اش دشمن را مستأصل می‌کرد. در عملیات‌های مختلف، مسئولیت‌های متفاوتی به عهده گرفت. هر کار از دستش بر می‌آمد انجام می‌داد.
سردار شهید حسن غازی در ۱۱ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به خط مقدم طلائیه رفت و تیربار به دست همپای بسیجیان عاشق ساعت‌ها جنگید و نهایتاً هدف تیر مستقیم تانک دشمن قرار گرفت و جنازه او در طلائیه ماند و زیر آب رفت و بازنگشت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار