مجید رجبیمعمار، مدیر فرهنگی با سابقهای که در کارنامه کاریاش سابقه راهاندازی مؤسسات فرهنگی، چون بنیاد روایت و راهاندازی انتشارات روایت فتح و ساقی دارد در «مؤسسه فرهنگی در انتظار فردایی دیگر»، اقدام به تولید آثاری، چون «آخرین روزهای زمستان»، «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» کرده است. رجبی معمار سال گذشته مستند «ترور سرچشمه» با موضوع فاجعه تروریستی انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیتالله بهشتی و ۷۲ تن از مسئولان انقلاب شد را به یازدهمین جشنواره سینما حقیقت برد. «ترور سرچشمه» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، نامزد بهترین فیلم جشنواره سینما حقیقت شد. مجید رجبیمعمار در سالگرد حادثه هفتم تیر در گفتوگو با «جوان» از ساخت این مستند میگوید.
نزدیک چهار دهه از شهادت آیتالله بهشتی و یارانش در حادثه تروریستی هفتم تیر گذشته، چه شد با این تأخیر به فکر ساخت مستند این حادثه افتادید؟
از سال ۷۱ که بنیاد روایت را راهاندازی کردیم توجهمان را روی زندگی شهیدان بزرگ دفاع مقدس قرار دادیم. در همان زمان سفارش ساخت مستند ۱۳ قسمتی درباره زندگی شهید چمران را به آقای [رضا]درمنش دادیم که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت، اما همان زمان هم عدهای که یا شهید چمران را نمیشناختند یا شناخت کمی از آن شهید داشتند و تصویر ذهنی خیالی از آن شهید در ذهن خود ساخته بودند، از مستند انتقاد کردند که چرا در آن به ازدواج اول و ازدواج دوم شهید چمران در لبنان پرداختهاید؟ بعد از آن هم سفارش مستند دیگری به نام «سردار خیبر» را به آقای درمنش دادیم که درباره شهید بزرگوار ابراهیم همت بود. آن زمان هم از ما انتقاد کردند که چرا ابراهیم همت را از زبان همسرش معرفی کردهایم و گفتهایم که همت هم مانند همه انسانها عشق را میفهمیده و عاشق شده است! زمانی که با بچههای قدیمی روایت فتح، مثل برادر سیدمرتضی آوینی، عمار حسینی، حسین مهدویان، اردلان عاشوری و حبیب والینژاد مؤسسه فرهنگی در انتظار فردای بهتر را راهاندازی کردیم همان روش یعنی پرداختن واقعبینانه به شهدای بزرگ انقلاب و دوران دفاع مقدس را پی گرفتیم.
چه اصراری داشتید که روایت متفاوتی از آنچه در اذهان عمومی از شهیدان وجود دارد را در فیلمهایتان تغییر دهید؟
نگاه واقعبینانه، نگاهی انسانی به شهیدان است که لایق تکریم هستند. بعضیها برای شهدا صرفاً حریم ملکوتی قائل هستند؛ حریمی که آنقدر غیرقابل دست یافتن است که هیچکس نمیتواند آنها را الگوی خود قرار دهد. همین کار را برای امام امت (ره) هم انجام دادهاند. درست است که شهدا و امام شهدا همگی جایگاه والای ملکوتی دارند، اما آنها در یک مسیری به این جایگاه رسیدهاند و این مسیر میتواند الگوی نسل جوانی باشد که امثال شهیدان بهشتی را از نزدیک درک نکردهاند، اما دوستانی هستند که به جای الگوسازی از شهدا، تمام هنرشان شده برگزاری کنگره و نمایش پرواز کبوتر و پروانه با پخش چند وله حزنانگیز که خیلی سال است کسی با آنها گریه نمیکند!
حاصل این نگرش منجر به چه تولیداتی شد؟
در مستند چندین کار ویژه انجام شد؛ از جمله مستندهایی که درباره شهدای هستهای ساخته شد و چندین بار از تلویزیون پخش شد و شاید خیلیها ندانند از تولیدات مؤسسه است. یکی از آثاری که درباره شهید برجسته دوران دفاع مقدس که در قله افتخار قرار گرفته است ساخته شد، مستند «آخرین روزهای زمستان» است. این مستند را وقتی مهندس ضرغامی رئیس وقت صداوسیما دید، گفت: سالها فکر میکردم دیگر نمیشود کاری درباره دفاع مقدس ساخت! این کار آنقدر خوب بود که ابراهیم حاتمیکیا بعد از تماشای آن به حسین مهدویان گفت، این کار فصل جدیدی در ساخت مستند درباره دفاع مقدس ایجاد کرد.
بعد از آخرین روزهای زمستان و جریانساز شدنش چه کاری انجام دادید؟
کار بعدی طرح «ایستاده در غبار» بود که محمدحسین مهدویان آن را آماده کرده بود. تقریباً همه کارهایش در مؤسسه انجام شد، اما برای ساخت آن نیاز به سرمایه داشتیم. آقای [احسان]محمد حسنی، از سازمان اوج آمد و طرح را خواند، خوشش آمد. قرار شد حمایت کنند و کار ایستاده در غبار ساخته شد و دیدید که چطور در جشنواره با استقبال روبهرو شد، اما بعضی از دوستان هم آمدند و به من و مهدویان حرفهای بدی زدند که شما میخواستید با این فیلم، احمد متوسلیان را خراب کنید! حتی برخی از دوستان و همرزمان حاج احمد هم بودند که از سردلسوزی میگفتند نباید نشان میدادید که احمد متوسلیان عصبانی میشود! اتفاقاً باید نشان میدادیم که احمد متوسلیان اگر به آن جایگاه رسید برای این بود که ناراحت میشد و دعوا میکرد، اما آنقدر بزرگوار بود که بعد از آن برود و عذرخواهی کند، دوستان متوجه نمیشوند که مردم روایت صادقانه را دوست دارند و باور میکنند و با این روایات است که پاکی احمد متوسلیان و محسن وزوایی را درک میکنند.
محمدحسین مهدویان بعد از ایستاده در غبار، فیلم ماجرای نیمروز را ساخت، آن هم کار مؤسسه شما بود؟
بله این هم از کارهای مؤسسه بود، در این فیلم ما داستان بچههای اول انقلاب را روایت کردیم که مظلومانه توسط منافقین شهید میشدند و یکی از بزرگترین ضربههایی که منافقین به انقلاب وارد کردند همین ترورها بود. متأسفانه عدهای هم آمدند گفتند در «ماجرای نیمروز» منافقین تطهیر شدهاند! استقبال خوبی که نسل جوان از ماجرای نیمروز داشت؛ باعث شد تا بعد از آن به فکر ساخت مستندی درباره شهید بهشتی بیفتیم. به نظرم شهید بهشتی در دوره خودش بزرگترین شخصیت انقلاب بعد از امام خمینی (ره) بود. شهید بهشتی نقش بزرگی در تبیین انقلاب اسلامی دارد، اما متأسفانه از تمام بحثهای تئوری و نقشآفرینی که این شهید بزرگوار در انقلاب داشت به این جمله «به امریکا بگویید عصبانی باش و از عصبانیت خود بمیر» که جمله درستی هم هست، بسنده کردهاند در حالی که ایشان مجموعهای از تفکر بود و منافقین با ترور آن شهید بزرگترین ضربه را به انقلاب زدند. ترور سرچشمه، ترور سرچشمههای انقلاب بود.
چرا ترور سرچشمه را با مرکز گسترش تولید کردید؟
خب مرکز گسترش چند سالی است با مدیریت خوب سیدمهدی طباطبایی که خودش مستندساز است، مدیریت میشود. طباطبایی خودش فرزند یکی از شهدای حادثه هفتم تیر هم هست و از طرح ساخت مستند استقبال کرد. از سوی دیگر شنیده بودیم که مقام معظم رهبری چندین بار در دیدار با خانوادههای فاجعه هفتم تیر، از اینکه کار خوبی درباره آن حادثه ساخته نشده انتقاد کرده بودند. ما هم خواستیم کاری بسازیم که خواسته ایشان را محقق کرده باشد.
کار تولید مستند چقدر به طول انجامید؟
ما حدود ۹ ماه کار پژوهشی انجام دادیم، گروه تحقیق و پژوهش ما سراغ اسناد و افراد به جای مانده از آن حادثه رفتند. از مرکز اسناد انقلاب اسلامی گرفته تا بنیاد هفت تیر، مجموعههای اطلاعاتی مانند وزارت اطلاعات، بنیاد جانبازان و تمامی مراکزی که اسناد مرتبط با آن حادثه را نگهداری میکردند. بعد از آن سراغ افراد رفتیم.
در این مستند هم مهدویان از روشهای خاص فیلمبرداری استفاده کرده است؟
نوع ساخت مستند به پیشنهاد مهدویان و بر اساس یک الگوی منحصر به فرد انجام شد. فرمت ساخت مستند به این گونه بود که ما اتاقی را مانند اتاق اسناد و بازپرسی درست کردیم و انگار قرار است کار پلیسی انجام شود و افراد در حال بازجویی هستند. اتفاقاً در سؤالها به پروندهها و اسناد تازه به دست آمده هم اشاره کردیم. سعی شده است تا همه کسانی که به نحوی در این مسئله نامی از آنها برده شده یا حتی زیر سؤال رفتهاند را مقابل دوربین بیاوریم و صراحتاً از آنها سؤال بپرسیم.
یکی از افرادی که در پرونده انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی و بعد از آن انفجار در نخست وزیری نامش زیاد بر زبانهاست، بهزاد نبوی است، شما در این مستند با وی هم صحبت کردهاید، واکنش نبوی چه بود؟
بله، بهزاد نبوی از جمله کسانی است که حتی مورد اتهام هم قرار گرفت. در آن مستند وقتی جلوی دوربین قرار گرفت از حوادث آن روز و روز قبلش که حضرت آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر ترور شده بود، گفت. بهزاد نبوی میگوید در آن روز با شهید بهشتی جلسه داشته و چه حرفهایی میان وی و شهید بهشتی رد و بدل شده است. در مجموع ما ۶۰۰ دقیقه مصاحبه و چندین ویدئوی کمتر دیده شده یا اصلاً دیده نشده اتفاقات آن دوران را گردآوری کردیم که با یک تدوین خوب به مستندی ۸۰ دقیقهای تبدیل شد.
نظرات سیاسیون درباره این مستند چه بوده است؟
قریب به اتفاق افرادی که این مستند را دیدهاند از آن رضایت داشتهاند، افرادی هم نکاتریزی را بیان داشتهاند که بیشتر حول محور اینکه «برخی حرفها گفته نمیشد بهتر بود!» قرار داشت. همرزمان شهید به خصوص مجروحان حادثه ترور هم که فیلم را دیدهاند تأیید کردهاند که حوادث آنطور که بوده روایت شده است. ما در این مستند نگاه واقعبینانهای به ماجرا داشتهایم.
پارسال مستند «ترور سرچشمه» در جشنواره سینما حقیقت حضور داشت، اما بعد از آن خبری از پخش آن نشد، چرا مستند دیده نشده باقی مانده؟
ما مجوز پخش در شبکه نمایش خانگی و پخش در گروه هنر و تجربه را گرفتهایم، اما دوست داریم مردم در سینماها هم به تماشای «ترور سرچشمه» بنشینند. چند ماه است که به دنبال گرفتن پروانه نمایش سینمایی هستیم که متأسفانه هر بار جلسه پروانه نمایش یا برگزار نشده یا اعضا به حد کفایت نبودهاند که دستور صادر شود. چند بار به وزارت ارشاد رفتهام و به دنبال دیدار با اعضا هستم به امید اینکه بتوانم مجوز را بگیرم.
برای پخش در تلویزیون کاری کردهاید؟
اولویت اولمان پخش در سینماست. ما کارهای فروش اینترنتی در VODها را هم انجام دادهایم، اما منتظریم اول تکلیف پخش در سینما مشخص شود. اتفاقاً دوست دارم این کار از تلویزیون هم پخش شود و قول میدهم بسیار بیشتر از کار «آخرین روزهای زمستان» مورد توجه مردم قرار گیرد.