فرمانده انتظامي پايتخت از دستگيري بيش از يك هزار و ۳۰۰ سارق و معتاد متجاهر در دوازدهمين مرحله از طرح رعد خبر داد.
بازداشت جگر كي با 3 هزار شيشه مشروب
مأموران پليس تهران 3هزار شيشه مشروب را از دو خانه اجارهاي كشف و صاحب مشروبها را كه جگركي 32ساله بود بازداشت كردند.
متأهلي؟
بله.
شغلت چه بود؟
جگركي.
درآمدت خوب نبود؟
نه واقعاً زندگيام با درآمد جگركي نميچرخيد.
چه كسي پيشنهاد اين كار را داد؟
يكي از دوستانم پيشنهاد داد من هم قبول كردم!
چند شيشه مشروب از مخفيگاهت كشف كردند؟
3 هزار شيشه مشروب معادل 70 ميليون تومان.
تو كه مدعي بودي درآمدت كم بود پس اين سرمايه را از كجا آوردی؟
از دوستم گرفته بودم.
چند تا مخفيگاه داشتي؟
دو خانه اجاره كرده بودم يكي در خانيآباد، يكي در جنت آباد.
خفتگيري با طناب دار
روي ميز كشفيات كلانتري125 يوسفآباد طناب داري قرار داشت كه مربوط به خفتگيري دو مرد جوان بود. متهمان در دادسرا بودند به همين خاطر از افسر پرونده خواستيم در مورد آن توضيح دهد.
متهمان چند ساله هستند؟
حدود 35 تا 40 سال.
شيوه خفتگيري آنها را توضيح ميدهيد؟
دو متهم در مراكز شهر مثل ميدان انقلاب كه محل تردد دانشجويان و افراد جوياي كار است كمين ميكردند و بعد از شناسايي طعمههايشان به بهانه اينكه خانه با قيمت مناسب جهت اجاره سراغ دارند افراد را به مخفيگاه خودشان ميبردند و خفتگيري ميكردند.
چگونه با طناب دار تهديد ميكردند بيشتر توضيح ميدهيد؟
متهمان طنابدار را در اتاقي آويزان كرده بودند سپس آنرا به طعمههايشان نشان ميدادند و تهديد ميكردند اگر اموالي كه همراه دارند مثل كارت عابربانك به همراه رمز، تلفن همراه يا پول نقد و... را در اختيارشان نگذارند دارشان ميزنند و جسد را در بيابان رها ميكنند. البته آنها از ابزارهايي مثل چاقو و قمه براي تهديد استفاده ميكردند.
چطور شناسايي شدند؟
اهالي محل به رفت و آمد آنها مشكوك شدند و مراتب را به پليس اطلاع دادند.
آیا متهمان به موارد ديگر اعتراف كردهاند؟
بله. آنها با شناسايي افراد ساده لوح و كمسواد كارت بانكي آنها را به بهانه خريد يا گرفتن شارژ به همراه رمز ميگرفتند سپس موجودي كارت را خالي ميكردند.
سرقت نصابان ماهواره از پیرزنان
ديگر متهم مردميانسالي بود كه به بهانه نصب آنتن ماهواره از زنان پير خفتگيري كرده و ديگر متهم پرونده متواري و تحت تعقيب است.
شغلت چيست؟
قبلاً خياط بودم، اما درآمد زيادي نداشتم به همين دليل مجبور شدم با ماشين مسافركشي كنم.
پيرزنان را چطور شناسايي ميكردي؟
همدستم اين كاره بود. روزي در خيابان مسافري سوار كردم و او گفت نصاب ماهواره است. از آنجائيكه درآمدي نداشتم قبول كردم با او همكاري كنم. وقتي به خانه اولين پيرزن رفتيم، فهميدم او نقشه شومي داشته و من بيخبر بودم.
پيرزن را تهديد كرديد؟
پيرزن با دخترش تنها بود ناگهان ديدم كه مسافرم يك قمه درآورد و پيرزن را مجبور كرد که هر چه پول و طلا در خانه دارد تحويل دهد. بعد از آن خانه را ترك كرديم.
اگر با او همدست نبودي چرا بعد از اينكه از خانه پيرزن خارج شدي پليس را مطلع نكردي؟
(سكوت متهم)