در چند روز اخیر ائتلاف متجاوز به سرکردگی عربستان و امارات تلاش گسترده‌ای را برای اشغال بندرالحدیده یمن آغاز کرده است. این بندر در ساحل دریای سرخ واقع شده است و تنها محل ارسال مواد غذایی به این سرزمین به شمار می‌رود. ائتلاف متجاوز هدف از اشغال این بندر را مقابله با ارسال سلاح به حوثی‌ها اعلام کرده است حال آنکه همین الان هم این بندر در محاصره دریایی کشتی‌های این ائتلاف قرار دارد و هرگونه محموله قبل از ارسال به بندر تحت بازرسی قرار می‌گیرد. بر این اساس مشخص می‌شود ائتلاف متجاوز اهداف اعلام نشده دیگری از اشغال این بندر استراتژیک دنبال می‌کند که در رأس آن‌ها تضعیف روحیه نیرو‌های مدافع یمنی برای اشغال کامل یمن قرار دارد. از این دید اشغال الحدیده سرآغازی برای اشغالگری‌های بعدی خواهد بود و بر همین اساس هم نیرو‌های مقاومت یمنی تمام تلاش خود را برای حفظ الحدیده به کار گرفته‌اند. در این میان درخواست مارتین گریفیتس، نماینده انگلیسی‌تبار سازمان ملل برای واگذاری بندر الحدیده به کمیته‌ای تحت نظر این سازمان از این جهت سؤال‌برانگیز است که کاملاً در راستای مواضع و خواسته‌های ائتلاف متجاوز به شمار می‌رود و پیروزی بدون جنگ را برای آن رقم می‌زند. با رد این درخواست از سوی نیرو‌های مقاومت مردمی به رهبری انصارالله احتمال می‌رود فشار‌ها علیه آن افزایش یابد و با استمرار جنگ در این بندر فاجعه انسانی در یمن عمق و گستره بیشتری پیدا کند. پیش از این اعلام شده بود نزدیک به دو سوم جمعیت یمن که رقمی نزدیک به ۲۰ میلیون نفر را شامل می‌شود به انحای مختلف تحت تأثیر آثار و پیامد‌های رقت بار جنگ یمن قرار دارند که بیش از ۸ میلیون نفر آن‌ها وضعیت طاقت‌فرسایی را سپری می‌کنند و در شرایط کاملاً بحرانی قرار دارند. در چنین شرایطی تشدید جنگ از سوی ائتلاف متجاوز بی‌تردید به بدتر شدن اوضاع خواهد انجامید و ادامه این جنگ امکان دارد به بهای جان صد‌ها هزار نفر بینجامد.
بحران یمن نیز همانند سایر بحران‌های منطقه در مرحله‌ای بسیار حساس و سرنوشت‌ساز قرار دارد. معمولاً برای استمرار این بحران‌ها یک‌سری بهانه‌های داخلی تراشیده و برای مثال در مورد یمن تلاش می‌شود انصارالله مسئول آغاز و ادامه بحران و آثار و پیامد‌های آن معرفی شود، اما به نظر می‌رسد همه این بحران‌ها در پکیج منطقه‌ای از منشأ و اتاق فکر واحدی هدایت و مدیریت می‌شوند و این احتمال تقویت می‌شود که گویا یمن نیز همانند فلسطین وجه‌المصالحه بده وبستان‌های موجود میان طرف‌های معامله به اصطلاح قرن قرار گرفته است که تاکنون راستگرایان حاکم بر امریکا و رژیم صهیونیستی و کودتاگرایان حاکم بر ریاض و ابوظبی طرف‌های اصلی آن را تشکیل می‌دادند و به تازگی به نظر می‌رسد فرانسه نیز به این جمع اضافه شده است. اخبار منتشره در خصوص مشارکت نظامی فرانسه در عملیات اشغال بندر الحدیده یمن و یا حضور نظامی آن در سوریه و همچنین مدیریت عملیات هوایی سه کشور غربی به سوریه در چند هفته پیش در این چارچوب معنا پیدا می‌کند و این بدین مفهوم است که این طرف‌ها خود به تقسیم حضور و نفوذ در خاورمیانه دست زده‌اند و با به راه انداختن جنگ روانی و تبلیغاتی علیه حلقه‌های محور مقاومت از جمله انصارالله یمن و منحرف کردن افکار عمومی منطقه‌ای و بین‌المللی به این سمت از آن به عنوان حاشیه امن برای اجرای سایکس –پیکوی ۲ در چارچوب آنچه که معامله قرن می‌خوانند، استفاده می‌کنند. از این دید هرچند هزینه ادامه تجاوزگری به یمن را تاکنون مردم مظلوم این کشور پرداخت کرده‌اند، اما بی تردید آثار و تبعات آن در آینده متوجه کل منطقه و حتی جهان خواهد شد.
