بهنظر میرسد اگرچه آی فیلم2 به تازگی راهاندازی شده اما از حیث ضرورت تأسیس نسبت به آی فیلم عربی به دلیل وجه اشتراک زبانی ما با بسیاری از مردم افغانستان و تاجیکستان در اولویت بوده باشد. با این حال این سؤال همواره از سوی مردم و مخاطبان مطرح است که چه ضرورتی در راهاندازی یک شبکه وجود دارد در شرایطی که صداوسیما دچار بحران مالی است ؟
رسالت معاونت برونمرزی، فعالیت فرهنگی و رسانهای در کشورهای همسایه است. طیف شبکههای برونمرزی ما وسیع است و تأسیس شبکه آی فیلم 2 در راستای تحقق همین سیاستها قابل فهم است. تأسیس کانالهای آی فیلم از حیث بودجه و سرمایه کمهزینهترین اقدامی است که رسانه ملی میتواند انجام دهد چون در این شبکهها خیلی بحث تولید برنامه مطرح نیست و بیشتر بر محور پخش و بازپخش قرار دارد. درواقع آی فیلم شبکه تأمینی است نه تولیدی. فیلم و سریالها قبلاً در جایی دیگر تولید شده و فقط در اینجا پخش میشود.
آنچه که هزینهبر است تولید محتواست نه نمایش محتوا. لذا اینکه برخی انتقاد میکنند صدا و سیما بهرغم کمبود بودجه چرا شبکه تازه تأسیس میکند دستکم شامل شبکههایی مثل آی فیلم که هزینه گزاف ندارند، نمیشود. شبکهای که هزینههای آن بیشتر هزینههای اداری و ستادی و ساختاری آن هم در کمتعدادترین نیروی انسانی ممکن است که هزینه آن، هزینههای چندان بالایی نیستند. آی فیلم شبکهای است که از محتوای نمایشی بهعنوان مؤثرترین ابزار و زبان فرهنگی در جهان امروز استفاده میکند.
این یک نوع سرمایهگذاری فرهنگی است نه هزینه کردن بیهوده. درباره چرایی راهاندازی آی فیلم 2 هم میتوان از دو منظر پاسخ داد. واقعیت این است که تفاوت آی فیلم 1 و 2 در گستره جغرافیایی آن است یا به اصطلاح ما، ضوابط پخشی متفاوتی دارد. درواقع فلسفه راهاندازی آی فیلم 2، پخش برنامههای فارسی برای فارسی زبانهای غیرایرانی است که بخش عمدهای از آنها در افغانستان و تاجیکستان سکونت دارند.
این مخاطبان در کنار اشتراک زبانی و فرهنگی یکسری تفاوتهایی نیز دارند که ریشه در تفاوتهای فرهنگی و تمدنی دارد. همین مسأله موجب میشود تا یکسری حساسیتها و ملاحظاتی که ممکن است در آی فیلم 1 مهم نباشد در اینجا لحاظ و رعایت شود. مثلاً جامعه مخاطبان ما در آی فیلم 2 بیشتر سنیمذهب هستند و خود این ویژگی، یکسری مؤلفهها و ملاحظات را در پخش برنامه و محتوای آن ایجاب میکند. ضمن اینکه برخی مسائل قومی و نژادی یا حتی حساسیتهایی درباره برخی واژهها و اصطلاحات بهرغم وجود زبان مشترک وجود دارد که در نهایت موجب میشود تا در تأمین برنامههای این شبکه نسبت به آی فیلم فارسی برخی ملاحظات مورد توجه قرار بگیرد.
آیا مثال و مصداقی از این ملاحظات در ذهن دارید که به آن اشاره کنید؟
ببینید مثلاً ما سریالی درباره بوعلی سینا ساختیم که ازجمله سریالهای موفق تلویزیون هم بوده. اما با توجه به تغییر و تحولات تاریخی که ما از سر گذراندیم بر سر اینکه بوعلیسینا برای کدام منطقه است ممکن است چالشهایی شکل بگیرد یا درباره سید جمالالدیناسدآبادی که ما آن را همدانی میدانیم و افغانستانیها متعلق به خودشان میدانند. همچنین درباره مولانا که بین ایران و ترکیه درباره ملیت و هویتش اختلافاتی وجود دارد. این مسائل ممکن است در آثار نمایشی برخی حساسیتها را برانگیزد یا حاشیهساز شود لذا در تأمین برنامههای آی فیلم 2 با مسائلی از این دست هم مواجه هستیم که باید مدیریت شود. اگرچه بنده شخصاً معتقدم در ارتباط با مسائل فرهنگی، مرزبندیها چندان مهم نیست ولی به هر حال این موارد، ظرفیت این را دارد که مسألهساز شوند.
شما اشاره کردید محتوای برنامههای آی فیلم تأمینی است اما به نظر شما این ضرورت وجود ندارد تا متناسب با نیازهای ویژه مخاطبان افغانستانی و تاجیکستانی، برنامههایی متناسب با مختصات فرهنگی جامعه هدف تولید شود؟
برنامههای کنونی این شبکه که درواقع محتوای داخلی دارد به نوعی شرط لازم است اما کافی نیست. قطعاً تولید برنامه با توجه به ویژگیهای جامعه هدف این شبکه اتفاق خیلی خوبی است اما در شرایط کنونی با توجه به بودجه محدودی که در اختیار ماست امکان آسان تولید وجود ندارد. ضمن اینکه تعریف ماهوی آی فیلم که درواقع «ایران فیلم» است ایجاب میکند تا تولیدات و محتوای ما رنگ و بو و ماهیتی ایرانی داشته باشد. درواقع آنچه در آی فیلم به طور کلی اولویت و اصالت دارد و نباید از این خط و مرز خارج شد این است که باید فیلم و سریالهای ایرانی از این شبکهها پخش شود.
خب میتوانیم از عوامل ایرانی استفاده کنیم اما سوژه یا قهرمان قصه مثلاً یک فرد تاجیکی باشد یا قصه در افغانستان اتفاق بیفتد.
نمونهای از این کار را داشتیم. فیلم «خاک و مرجان» مسعود اطبابی که توسط معاونت برونمرزی تولید شده در همین فضا و با همین ویژگیهایی که شما اشاره کردید ساخته شده. در تولید فیلمهای تلویزیونی میتوانیم این شرایط و ویژگیهای بین فرهنگی و مشترک را لحاظ کنیم اما این مسأله در سریالسازی بسیار دشوار است و با برخی محدودیتهای ساختاری و قانونی مواجه هستیم. مثلاً سریال در چشم باد به واسطه حضور یک بازیگر تاجیکستانی در بین مردم این کشور به شدت مورد توجه قرار گرفت. ضمن اینکه برخی سریالهای تاریخی و مذهبی ما به واسطه مشترکاتی که با کشورهای همسایه داریم به شدت مورد توجه آنها قرار گرفته و این الگو باز هم میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. با این حال معاونت برونمرزی به دلیل محدویت بودجه در تولیدات نمایشیاش، کمتر میتواند به تولید فکر کند.
آیا کنداکتور آی فیلم 2 الگوی مستقل خود را دارد یا منطبق با آی فیلم فارسی است؟
کنداکتور متفاوتی دارد. اگرچه مشترکاتی هم اگر بین آنها وجود داشته باشد با قوانین سازمانی و مأموریت شبکه مغایرت ندارد. در آی فیلم2 ما کنداکتور مستقل خود را داریم. ممکن است مثلاً سریال ملکوت در ماه رمضان هم از آی فیلم فارسی پخش شود و هم آیفیلم2 اما زمان پخش آنها متفاوت است.
آی فیلم 2 منطقه جغرافیایی افغانستان و تاجیکستان را پوشش میدهد. اگرچه زبان شبکه وجه مشترک این دو جامعه مخاطبان است. با این حال آیا تفاوتی هم در سهم هر یک از کشورها در طراحی جامعه هدف وجود دارد؟
در آن 80درصد محتوای ازپیش تولید شده که فرقی بین مخاطبان این دو کشور نیست و هر دو گروه در معرض رؤیت برنامهها قرار میگیرند. چون زبان هم مشترک است ترجمه و زبانگردانی هم اتفاق نمیافتد. درباره میان برنامهها و آن 20درصد تولیدی ما خیلی خطکش نگذاشتیم و سهمیهبندی نکردیم اما طبیعتاً به واسطه اینکه تعداد قابل توجهی مهاجر افغانستانی در کشورمان داریم هم میزان فعالیت آنها در ایران بیشتر است و هم ارتباط ما با آنها بیشتر است لذا ناخواسته و بدون هیچ نوع تبعیضی، سهم بیشتری در بخش برنامههای تولیدی دارند. مثلاً اکثر مجریان این میانبرنامهها افغانستانی هستند اما این فرصت برای هنرمندان یا مجریان تاجیکستانی فراهم است تا بتوانند در این شبکه فعالیت داشته باشند.
آیا اگر این دو کشور تولیدات نمایشی خود را برای عرضه و نمایش در آی فیلم 2 ارائه دهند امکان پخش آن وجود دارد؟
اصل و اولویت ما طبق مأموریت شبکه، ایرانی بودن محتواست اما این امکان هم وجود دارد که اگر اثر قابل توجهی تولید شود که با معیارها و ضوابط آی فیلم مغایر نباشد و بتواند در جذب مخاطب تأثیر داشته یا در راستای تعاملات فرهنگی ما با کشورهای همسایه باشد این آثار قابلیت و امکان پخش از آی فیلم را پیدا میکنند چه بسا که در گذشته سریال مدیر کل که از تولیدات کشور سوریه بود در آی فیلم پخش شد.
اگرچه زمان زیادی از راهاندازی آی فیلم 2 نمیگذرد اما آیا بازخورد و بازتابی از رضایت مخاطب داشتهاید یا خیر؟ مثلاً نظرسنجی صورت گرفته باشد
البته به شکل جزیی و مبتنی بر آمار و ارقام که نه ولی با توجه به بازتابها و رصدهایی که داشتیم خوشبختانه نتیجه مثبت و امیدوارکننده است. دست کم تا این لحظه واکنش منفی نداشتیم. با توجه به اینکه منطقه، منطقه بسیار حساسی است ولی تا این لحظه هیچگونه واکنشی که حساسیتبرانگیز باشد و ایجاد مشکل نداشتیم. درواقع نه تنها حاشیه نداشتیم که استقبال مخاطب هم از برنامه خوب بوده و اظهار رضایت داشتند. بهویژه اینکه مخاطب افغانستانی بهرغم پیشینه مشترک تاریخی و فرهنگی با فرهنگ و تمدن امروزی و معاصر ما نیز آشناست و با فضای فیلم وسریالهای ما آشناست و ارتباط برقرار کرده و حتی خیلی از شبکههای افغانستانی و تاجیکستانی برخی از سریالهای ما را پخش میکردند و همواره خواهان این آثار بودند. حالا این فرصت برای آنها فراهم شده تا به راحتی به این آثار دست پیدا کنند و از آنها بهرهمند شوند.
اگر نکتهای مانده که بخواهید دربارهاش صحبت کنید بفرمائید؟
واقعیت این است که هم ما نسبت به کشورهای همسایه و هم کشورهای همسایه نسبت به ما آن شناخت لازم را نداریم. عدم این شناخت کافی گاهی موجب سوءتفاهم بین ما میشود. شبکه آیفیلم 2 فرصت مغتنمی است که به شناخت بیشتر و آگاهانهتر نسبت به هم برسیم و بین ملتهای این کشورها یک همگرایی خوب و سازندهای ایجاد شود. این شبکه میتواند و باید در زمینه همدلی بیشتر بین ملتها بکوشد و این هدف مهم ما در آی فیلم 2 است که قلوب ملتهای همسایه را به هم نزدیک کنیم.