کد خبر: 909566
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۰
قاتل میانسال اعتراف کرد
مردي كه متهم است مهندس جوان را به خاطر ارتباط پنهاني با دخترش به قتل رسانده، روزگذشته در جلسه دادگاه حادثه را شرح داد.

به گزارش خبرنگار ما، نوزدهم تير سال 96، مأموران پليس ورامين از مرگ مشكوك پسر 25ساله‌اي به نام فريد در يكي از بيمارستان‌هاي شهر باخبر و راهي محل شدند. شواهد نشان مي‌داد پسر جوان در جريان درگيري با پدر دختر مورد علاقه‌اش با ضربه چاقو به سينه‌اش مجروح و به بيمارستان منتقل شده، اما به دليل شدت جراحات فوت كرده است.
با انتقال جسد به پزشكي قانوني، عامل قتل تحت تعقيب مأموران شناسايي و بازداشت شد. مهران 50ساله در بازجويي‌ها به جرمش اقرار كرد و در توضيح به مأموران گفت: «فريد با دخترم رابطه داشت و من از اين موضوع بي‌خبر بودم. روزي كه او را در خانه‌ام ديدم شوكه شدم، به همين دليل روز حادثه با او قرار گذاشتم و با هم درگير شديم. در آن درگيري فريد قصد فرار داشت كه يك چاقو با غلاف را به سمت او پرتاب كردم اما نمي‌دانستم باعث مرگ او مي‌شود.»
به اين ترتيب، مهران بعد از بازسازي صحنه جرم به اتهام قتل عمد روانه زندان شد و پرونده بعد از كامل‌شدن تحقيقات به شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. صبح روز گذشته پرونده روي ميز هیئت قضايي به رياست قاضي توكلي و مستشار محمدي قرار گرفت. بعد از اعلام رسميت جلسه، نماينده دادستان كيفرخواست را قرائت كرد، سپس پدر مقتول در جايگاه قرار گرفت و گفت: «پسرم مهندس IT بود و از نخبه‌هاي يكي از دانشگاه‌هاي دولتي بود. داغ او كمر مرا شكست به همين دليل براي متهم درخواست قصاص دارم.» در ادامه مادر مقتول نيز درخواست قصاص كرد. سپس متهم بنا به دستور رياست دادگاه در جايگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: «روز حادثه از محل كارم مرخصي گرفته بودم تا كمي زودتر به خانه بيايم. وقتي نزديك در خانه شدم، پسرجواني را ديدم كه وارد خانه ما شد. همسرم خياط است، به همين دليل وقتي فريد را ديدم فكر كردم پسر يكي از مشتري‌هاي همسرم است كه براي تحويل لباس مقابل در خانه آمده است. دقايقي در خيابان ايستادم، اما خبري از پسر جوان نشد. آنجا بود كه مقابل در رفتم و زنگ زدم. وقتي دخترم در را باز كرد، سراغ پسر جوان را گرفتم اما دخترم دستپاچه شد. همان موقع فريد را ديدم كه از دستشويي بيرون آمد و فرار كرد. صدايش كردم و دنبالش دويدم اما نتوانستم او را بگيرم. همان موقع با همسرم تماس گرفتم كه گفت براي تعويض پلاك خودرو رفته است. وقتي موضوع را برايش تعريف كردم مرا آرام كرد و دقايقي بعد به خانه برگشت.»
متهم ادامه داد: «آنقدر اين ماجرا مرا شوكه كرده بود كه مدام در خانه راه مي‌رفتم و فحاشي مي‌كردم. همان موقع مرد همسايه وارد حياط خانه‌مان شد تا مرا آرام كند. مشغول صحبت با او بودم كه فهميدم همسرم در حال صحبت با فريد است.
بلافاصله تلفن را از همسرم گرفتم و از فريد خواستم به خانه‌مان بيايد تا با هم صحبت كنيم. قبول كرد و تا آمدن او در خيابان قدم مي‌زدم و سيگار مي‌كشيدم و در انتظارش بودم. چند دقيقه بعد فريد را ديدم كه وارد خانه ما شد.» متهم در خصوص قتل گفت: «داخل خانه رفتم و با او درگير شدم. مقتول در آن درگيري بار ديگر پا به فرار گذاشت. در آن لحظه چاقوي غلاف‌داري را كه در حياط بود، برداشتم و به سوي او پرتاب كردم. مقتول به سمت خيابان رفت، اما ناگهان در چاله افتاد. خودم را به آنجا رساندم كه متوجه شدم چاقو به سينه او برخورد كرده است. به اصرار همسرم مي‌خواستم او را به بيمارستان برسانم، اما همسايه‌ها دور ما جمع بودند و خواهر مقتول هم همان موقع در محل حاضر شد. او با ديدن اين صحنه مدام روي ماشين مي‌كوبيد و فرياد مي‌كشيد به همين خاطر اجازه نداد تا به سمت بيمارستان بروم. فكر مي‌كرد قصد فرار دارم. وقتي به كلانتري رفتم و در بازداشتگاه بودم فهميدم فريد در بيمارستان فوت كرده است.»
متهم در آخرين دفاعش گفت: «باور كنيد فكر نمي‌كردم پرتاب چاقوي غلاف‌دار باعث مرگ مقتول شود.»
در ادامه متهم در پاسخ به سؤال قاضي درباره اينكه به نظر مي‌رسد شما از همسرت درخواست كردي تا با پسر جوان قرار بگذارد و او را به خانه‌ات بكشاند، گفت: «نه چنين تصميمي نداشتم. در آن لحظه غيرتي شده بودم و مي‌خواستم او را ادب كنم.»
در پايان بعد از اظهارات متهم، جلسه رسيدگي به جلسه بعدي موكول شد تا بعد از اعلام نظريه پزشكي قانوني مبني بر علت دقيق فوت و حضور چند شاهد حادثه در جلسه، هیئت قضايي حكم لازم را صادر كند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار