امسال تلويزيون براي ماه رمضان سه سريال تازه را آماده كرده و بعد از اذان مغرب به افق تهران، به ترتيب شبكه 3 سريال«رهايم نكن» را پخش ميكند و بعد از آن شبكه 2 «بچه مهندس» را روي آنتن ميفرستد و در نهايت شبكه اول سيما، «سر دلبران» را تقديم بينندگانش ميكند.
«سر دلبران» در مقايسه با دو سريال ديگر، تناسب بيشتري با حال و هواي ماه رمضان دارد و همين نكته ميتواند تمايز ويژه سر دلبران را با ديگر سريالهاي امسال نشان دهد. سر دلبران تلاش كرده است تا جايگاه اجتماعي روحانيت را بازنمايي كند؛ جايگاهي كه نقش عمدهاي در تحولات اجتماعي ايران معاصر داشته است. از دوره قاجار تا پيروزي انقلاب اسلامي، روحانيت به خصوص ائمه جماعت مساجد، در مسائل اجتماعي و حتي سياسي، محل رجوع مردم بوده و به دليل دارا بودن اعتماد مردمي، از نفوذ كلام برخوردار بودند. «سر دلبران» دقيقاً چنين كاركردي را دنبال ميكند؛ روحانيای كه مردم حتي براي پيدا كردن دزد محله ابتدا به وي مراجعه ميكنند و بعد سراغ نيروي انتظامي ميروند.
سردلبران بازسازي يك فرهنگ مردمي
شايد انتخاب شهر يزد براي لوكيشن سريال سردلبران هم تأكيدي باشد بر دارالعباده بودن اين شهر و فضاي سنتي حاكم بر روابط اجتماعي در اين شهر كه مانند يك قرن گذشته، امام جماعت مسجد، مردمي بودن خود را حفظ كرده و مورد احترام و اعتماد اهالي محل است.
سردلبران از اين امتياز برخوردار است كه توانايي ايجاد يك موج اجتماعي را دارد. سر دلبران سريالي است كه براي جامعه ايراني طرح دارد. توجه به كارکرد اجتماعي مسئلهاي است كه بسياري از سريالسازهاي تلويزيون نسبت به آن بياعتنا هستند. سريالها بيشتر براي سرگرمي و پر كردن ساعتي از آنتن شبكهها ساخته ميشوند و بعد از پايان نمايش نيز پرونده آن سريال در ذهن مردم بسته ميشود. فرهنگي كه در سريال دلبران به آن پرداخته شده، مدتي است كه در جامعه ما كمرنگ شده است. اين سريال ميتواند الگويي باشد براي روحانيون جواني كه قرار است در مساجد شهرهاي بزرگ و كوچك حضور يابند. روحانيای كه در سردلبران شاهد آن هستيم روزهايش را در كنار مردم ميگذراند و به فكر رتق و فتق امور اهالي محل است. وي مسئوليت اجتماعي يك روحاني نسبت به جامعه را به خوبي به نمايش ميگذارد و تصويري از يك عالم عامل است.
يزديهايي با لهجه تهراني!
اگر تكرار كاراكتر روحاني جوان و خوش مشرب فيلم «معراجي ها» را در «سر دلبران» به عنوان يك بدسليقگي تلقي كنيم، استفاده از لهجه تهراني براي مردمي كه قرار است يزدي باشند، يك گاف بزرگ خواهد بود. تقريباً همه شخصيتهاي اصلي در سريال «سر دلبران» فارسي تهراني صحبت ميكنند، از روحاني و مستخدم مسجد گرفته تا پهلوان و دزد و دكتر هيچ كدام لهجه ندارند، حتي مادر روحاني كه او هم بايد يزدي حرف بزند يا حداقل فارسي تهراني صحبت كند، همداني حرف ميزند و جهانبخش سلطاني كه نقش«پروانه» را بازي ميكند با لهجه اصفهاني غليظ، در نقش يك يزدي ايفاي نقش كرده است. يزد در سريال سر دلبران بيشتر لوكيشني از معماري سنتي و خانههاي قديمي است تا يك شهر زنده داراي فرهنگ غني و لهجهاي شيرين كه در ايران و جهان شناخته شده است.
فاصله «سر دلبران» تا اوج
سازمان هنري و رسانهاي اوج دومين سريال تلويزيوني را در سال 97 روي آنتن شبكه اول سيما فرستاده است.
«سر دلبران» ابتدا قرار بود در ماه رمضان سال گذشته از تلويزيون پخش شود، اما آماده نشدن سريال باعث شد تا اوج يك سال صبر كند اين سريال از شبكه اول سيما پخش شود. اين يك سال تأخير باعث شد تا ابتدا در نوروز امسال سريال پايتخت 5 از تلويزيون پخش شود. پايتخت 5 كه محصول اوج بود، پربينندهترين سريال نوروز امسال و يكي از موفقترين فصلهاي سريال پايتخت بود.
اوج با كارنامه موفق «پايتخت 5» به ماه رمضان رسيد و اين اميد بود كه «سر دلبران» نيز بتواند بخش ديگري از توانمندي اين سازمان هنري و رسانهاي را به نمايش بگذارد.
اوج در «سر دلبران» به دنبال احياي نقش مسجد در محلات است. اين نقش ميتواند در راستاي سخن معروف امام خميني(ره) باشد كه ميفرمايند: مساجد سنگر است، سنگرها را پر كنيد. در سر دلبران نيز روحاني جوان تلاش ميكند مسجد را محل رجوع مردم كند و به آن پويايي دهد.
اگر چه در قياس با مجموعههاي تلويزيوني «رهايم نكن» و «بچه مهندس»، «سر دلبران» يك سر و گردن بالاتر است، اما تا رسيدن به موفقيت «پايتخت5» راه طولاني پيش رو دارد. سر دلبران نزديك به 20 قسمت زمان لازم دارد تا نشان دهد ميتواند يك مجموعه تأثيرگذار ماندگار براي تلويزيون باشد.