کد خبر: 909010
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۵
گفت‌وگو با سعید منصور افشار، تولید‌کننده صنایع صوتی درباره تولید در اقتصاد ایران
سعید افشار، مدیر‌عامل واحد تولیدی صنایع الکترونیک افشار (هوراند) معتقد است که قرار نیست همه تولید‌کننده باشند. تولید‌کننده اگر توانایی ندارد روی پای خودش بایستد، بهتر است از عرصه تولید کنار برود، این تفکر کمی بی‌رحمانه، اما کاملاً درست است.
بهناز قاسمی

سال‌هاست برخی از تولید‌کنندگان مدام به دنبال حمایت‌ها و کمک‌های دولتی هستند و با کوچک‌ترین تغییر در وضعیت اقتصادی کشور از مشکلاتشان سخن می‌گویند. سعید افشار، مدیر‌عامل واحد تولیدی صنایع الکترونیک افشار (هوراند) معتقد است که قرار نیست همه تولید‌کننده باشند. تولید‌کننده اگر توانایی ندارد روی پای خودش بایستد، بهتر است از عرصه تولید کنار برود، این تفکر کمی بی‌رحمانه، اما کاملاً درست است. افشار بسیار دغدغه کمبود آب و خشکسالی را دارد و یک واحد تحقیقاتی در خصوص آب و یک مرکز تحقیقات انرژی خورشیدی نیز راه‌اندازی کرده است. گفت‌و‌گوی «جوان» را با این فعال اقتصادی را در پی بخوانید:

تولیدکننده واقعی کیست، آیا مونتاژکاران یا صنعتگرانی که تولیدشان به واردات وابسته است، می‌توانند تولید‌کننده نام بگیرند؟

برای پاسخ به سؤال شما؛ من از واحد تولیدی خودم آغاز می‌کنم؛ مجموعه هوراند شریک خارجی ندارد و تولیداتش کاملاً ایرانی است، اما برای تولید برخی از کالا‌ها مجبوریم که برخی قطعات را وارد کنیم؛ مانند ترانزیستور، خازن، بلندگو. این قطعات در داخل تولید نمی‌شود، زیرا تولید در تیراژ صد‌ها میلیونی این قطعات اقتصادی و به صرفه است، ما نیز مانند سایر تولید‌کنندگان به تولیدات در بازار‌های جهانی وابسته‌ایم. به نظر من همه تولیدکنندگان واقعی‌اند به جز آن‌هایی که سر سفره خصولتی‌ها نشستند.
این‌ها تولیدکننده نیستند، حق‌العمل کارند. برخی از تولیدکنندگان مانند خودروسازان که مونتاژ‌کارند و تولیدشان را با نام ایرانی به مردم می‌فروشند و در برخی از موارد خودرو را به صورت SKD وارد و فقط آرم شرکت خودشان را روی آن نصب می‌کنند. طبیعی است که مردم به این تولیدکنندگان بدبین می‌شوند. اگر سری به شهرک‌های صنعتی بزنید، تولیدکنندگان واقعی را می‌بینید. واحد‌های تراشکاری، قالب‌سازی، کابینت‌سازی که در این شهرک‌ها فعالند و به‌رغم نبود بازار‌های صادراتی تلاش می‌کنند که روی پای خود بایستند.

این روز‌ها به دلیل مشکلات خاص اقتصادی، گران شدن نرخ ارز، نبود تبادلات بانکی و اعمال تحریم‌ها همه از مشکلات تولید و تولیدکنندگان سخن می‌گویند، چگونه می‌توان با این مشکلات مقابله کرد؟

این مواردی که شما گفتید مشکل نیست، مسئله است و همگی راهکار داشته و قابل حل است. اولین مسئله تولیدکنندگان تعامل با دنیاست. تولید باید در خدمت صادرات و رقابتی باشد. اگر بازار خارجی نداشته باشیم؛ قطعاً موفق نمی‌شویم. در حال حاضر به دلیل دسترسی نداشتن به بانک‌های خارجی نمی‌توانیم صادرات داشته باشیم؛ چراکه در دریافت پولمان با مشکل مواجه می‌شویم. اگر روی کالایی ساخت ایران بزنیم در خارج از مرز ایران آن کالا را نمی‌خرند. ارسال چهار خودروی پراید به عراق یا بلاروس که صادرات نیست. مثلاً خریدار محصول شرکت ما در اتریش کالا سفارش می‌دهد با‌ید اسناد اعتباری (LC بانکی) باز کنیم و ما ارتباط بانکی نداریم و نمی‌توانیم به این کشور کالایی بفروشیم. این روند برای سایر کشور‌ها نیز وجود دارد. بنابراین برای مواجهه با این مسئله باید راهکار جدیدی پیدا کنیم.
مسئله بعدی قوانینی است که تولیدکنندگان با آن مواجهند. مانند قانون کار؛ قانونی که در سال ۱۳۶۰ نوشته شده و کارفرما را در مقابل کارگر قرار داده است. مثلاً کارفرما حق اخراج کارگر را ندارد. مسئله بعدی فعالیت موازی دولت با بخش خصوصی و تولید‌کنندگان است. بخش خصوصی شرکت ساختمانی راه‌اندازی می‌کند، همه بانک‌ها در موازی با آن برای خودشان شرکت ساختمانی می‌زنند. طبیعی است که بانک‌ها به دلیل دسترسی به اطلاعات، رانت‌ها و شرکت در مزایده‌ها به راحتی می‌توانند پروژه بگیرند و بخش خصوصی حذف شود. این رقابت ناسالم در مواجهه با صندوق‌ها نیز وجود دارد. مسئله مهم تولید‌کنندگان حضور دولت است. ما نمی‌خواهیم دست ما را بگیرند. اصلاً نیازی به حمایت‌های دولتی نداریم، زیرا حمایت‌هایی که دولت مدعی آن است، اصلاً به درد تولید‌کننده نمی‌خورد، به جای منفعت همگی ضرر است و فضا را غیر‌رقابتی می‌کند.
من در ۳۰ سال گذشته هیچ وامی دریافت نکردم. چون وام با سود ۲۰ درصد اصلاً اقتصادی نیست. من تولید‌کننده چند درصد کالای تولیدی‌ام را گران کنم تا بتوانم سود ۲۰ درصدی بانک را پرداخت کنم. اغلب تولید‌کنندگانی که در این سال‌ها ورشکست شدند به دلیل اخذ تسهیلات بانکی و از همه بدتر موازی‌کاری دولت بوده است.
مسئله دیگری که در حال حاضر تولید‌کننده با آن مواجه است، نبود مهارت‌های کافی در بین فارغ‌التحصیلان است. به نظر من دانشگاه‌ها به دکه‌های صدور مدرک تبدیل شده‌اند. بار‌ها شده شرکت ما آگهی استخدام مهندس برق منتشر کرده، از میان ۱۰۰ نفر، حتی یک نفر نیز نمی‌توانیم استخدام کنیم و به ناچار کسی که از نظر اخلاقی مورد تأیید است را انتخاب می‌کنیم و خودمان آموزش می‌دهیم. این مسئله بسیاری از تولید‌کنندگان است که دولتمردان و قشر دانشگاهی کشور نتوانستند آن را حل کنند.

شما کل شاخه‌های تولید را با مجموعه تحت مدیریت خودتان می‌سنجید؛ شما می‌گویید در ۳۰ سال گذشته تسهیلات بانکی نگرفتید و نیازی به حمایت‌های دولتی ندارید، اما تولیدکنندگانی هستند که نیاز به وام و حمایت‌های دولتی در تأمین مواد‌اولیه و تأمین ارز دارند و به ناچار باید وام ۲۰ درصدی بگیرند، این تولیدکنندگان چگونه با مشکلات سر راهشان کنار بیایند؟

من عضو دو اتحادیه صنفی برق و الکترونیک هستم و از نزدیک در جریان مسائل تولید هستم. عرض من این است که مگر قرار است همه تولید‌کننده شوند؟ من مثالی می‌زنم، در کل کشور چین ۱۵- ۱۶ تا تولید‌کننده فرش ماشینی وجود دارد، اما در ایران ۵۰۰ تا، مگر چقدر بازار مصرف داریم؟
متأسفانه فرهنگ ما ایرانی‌ها منحرف شده و دنبال تقلید کورکورانه هستیم. این مسائل ارتباطی به دولت ندارد. چند سال پیش واردات شکر سود داشت، تجار همه واردکننده شکر شده بودند. آن سال‌ها یکی به من گفت: شما که ارتباطات خوبی دارید، بیایید واردات شکر انجام بدهید که من قبول نکردم. پارسال هم یکی پیشنهاد داد که بروم برنج وارد کنم. به نظر من هرکس باید کار خودش را انجام بدهد. متأسفانه همه می‌خواهند همه‌کاره باشند. دولت هم به غلط تشویق و هم خودش به هر حوزه‌ای ورود می‌کند. کارشناسان دولتی همه مدرک‌بگیران دانشگاهی هستند که اطلاعات درستی از وضعیت تولید و اقتصاد ندارند و به اشتباه مجوز صادر می‌کنند.
اصلاً صنعت در کشور ما دیگر اقتصادی نیست، کل کشور با مشکل خشکسالی مواجه است. کارخانجات فولادی که زمانی مایه افتخار سیاستمداران دولتی بود، اکنون باید جمع‌آوری شود تا مردم از تشنگی تلف نشوند. مجموعه ما یک مرکز مطالعاتی درباره اقتصاد آب دارد که تحقیقات خوبی انجام داده است.
به عنوان مثال، خطوط تولید خودرو در کرمان، ذوب فلز در خراسان که ساکنان این شهر‌های بی‌آب را با مشکل مواجه کرده است. این معضلات در بخش خصوصی هم وجود دارد آلومینیوم گران می‌شود، یک نفر می‌رود اطراف تهران واحد ذوب آلومینیوم می‌زند، خب این شغل نیاز به آب دارد؛ اول وام می‌گیرد، بعد درخواست حفر چاه می‌کند و بعد مدام از نابود شدن سرمایه‌اش سخن می‌گوید.
اگر قرار باشد دولت، زمین، وام، آب، دلار و... بدهد، خودش انجام می‌دهد صنعت این نیست که در شهرک صنعتی سوله‌بگیری، ماشین تراشکاری و لودر بگذاری و توقع داشته باشی که سود کنی. صنعت در زمان حاضر IT و ICT روستایی است که نیاز به آب ندارد؛ صنعت هنر است.
خوشبختانه در ۲۵ سال گذشته روی ICT روستایی خوب کار شده و این حوزه توسعه پیدا کرده است. دولت برای مدیریت مصرف آب باید به‌عنوان سیاستمدار کاشت برخی از محصولات کشاورزی آب‌بر را متوقف کند و در مقابل در کشور‌هایی مانند تاجیکستان که آب فراوانی دارد، کشاورزی کند؛ همان کشت فراسرزمینی که سال‌هاست پیگیری نمی‌شود و با استفاده از الگو‌های غلط کشاورزی سفره‌های آب زیر‌زمینی را از بین برده‌ایم.
باید در صنایعی که مزیت رقابتی داریم فعالیت کنیم. در دنیا حدود۹۰ رشته صنعتی مهم وجود دارد، در حالی‌که در ایران ۱۲۰ صنعت فعال داریم. کشور آلمان فقط ۲۶ صنعت فعال دارد. چه دلیلی وجود دارد در تمام این صنایع فعال باشیم، این همه شهرک صنعتی در کشور بلا‌استفاده مانده است. هزینه نگهداری این شهرک‌ها را مالیات من و شما تأمین می‌کند. باید جلوی برنامه‌ریزی‌های اشتباه گذشته گرفته شود. براساس تحقیقات ۸۰ درصد کشور تا پنج سال آینده غیر‌قابل سکونت و هفت سال دیگر تهران نیز غیر‌قابل سکونت می‌شود.
مسئله این است که تولید‌کنندگان تصور می‌کنند با فرمول ۳۰- ۴۰ سال پیش می‌شود تولید کرد. در حالی که اگر تولید‌کننده با علم روز پیش نرود و در مواجهه با مشکلات به دنبال راهکار نباشد باید ورشکست شده و کارگاه صنعتی‌اش را جمع کند. شاید این نگاه بی‌رحمانه باشد، اما درست است. اخیراً موضوعی راه افتاده که همه تولید‌کنندگان ناراضی هستند؛ من معتقدم که هر کسی ناراضی است جمع کند و کار جدیدی را دنبال کند. مگر کارت دعوت برایشان ارسال شده است. تولید‌کننده نباید از هیچ کس توقع داشته باشد، باید روی پای خودش بایستد تا بتواند موفق شود.
در شرایط فعلی دیگر فرصت انتخاب نداریم. الان از ضرورت‌ها باید صحبت کنیم. به نظر من مراجع دینی باید دولت و مردم را برای عبور از خشکسالی کمک و در روستا و شهر‌ها مردم را به صرفه‌جویی تشویق کنند. دولت نیز با سیاستگذاری درست مثل انتقال کشاورزی به خارج از مرز‌های ایران، جلوگیری از ایجاد صنایع آب‌بر و محدود کردن صنایع فولاد، سیمان و... کشور را نجات دهند.

پیشنهادتان برای برون‌رفت از این مشکلات چیست؟

بین صحبت‌هایم به چند مورد اشاره کردم. نمی‌شود که دولت نرخ‌گذاری کند و از تولید‌کننده توقع داشته باشد که با افزایش حقوق کارگران حق بیمه، مواد‌اولیه، بسته‌بندی و حمل‌و‌نقل کالای تولیدی‌اش را گران نکند.
دولت فقط بر استاندارد‌ها نظارت کند. چند سال پیش آنقدر رعایت بر استاندارد کالا‌ها رها شده بود که آب معدنی صادراتی به افغانستان آلوده به آرسنیک بود و افشای این خبر صادرات ایران را به این کشور تا مدت‌ها با مشکل مواجه کرد.
دولت، بانک‌ها و صندوق‌ها باید از کار‌های تولیدی و خدماتی کنار بروند و از فعالیت‌های موازی با بخش خصوصی خودداری کنند. نمی‌شود که فلان ستاد موازی با بخش خصوصی در صنعت غذایی فعالیت یا همگام با بخش خصوصی ساختمان‌سازی کند.

افزایش نرخ ارز چه تأثیری بر واحد صنعتی شما داشته است؟

افزایش نرخ ارز بر تولید ما تأثیر دارد و نمی‌توانیم که قیمت‌ها را گران کنیم، چون تقاضا کاهش می‌یابد. همزمان با تغییرات اقتصادی به ویژه ارز، روش تولیدمان را اصلاح می‌کنیم، بعضی مراحل زاید را حذف می‌کنیم. الان دنبال راهکار‌هایی هستیم که قطعات مورد نیازمان را در ایران تحویل بگیریم تا هزینه‌مان کاهش یابد. اگر بگویم مشکل نداریم، درست نیست، اما قرار نیست تسلیم شویم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار