رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام، چارچوب برخورد منطقي، عقلاني و عزتمندانه با خروج امريكا از برجام را مشخص نمودند. با مروري بر اين بيانات ميتوان مؤلفههاي مواجهه نظام و كشور با شرايط جديد را تبيين کرد و انتظار ميرود تلاش همه تصميمگيران، مديران و نخبگان بخشهاي گوناگون در اين راستا قرار گيرد.
1- پيشنياز مواجهه منطقي با تصميم جديد امريكا، بازگشت به گذشته و مروري دوباره بر روندي است كه به امضاي برجام انجاميد. نكتهاي كه مورد تأكيد رهبر معظم انقلاب نيز قرار گرفت و ايشان يادآوري فرمودند كه «براي لغو تحريمها» اين توافق امضا گرديد. در واقع براي سنجش ميزان موفقيت يك فعل، فهم «نيت فاعل» اهميت دارد. هرچند كساني كه تا قبل برجام حتي آب خوردن مردم را منوط به توافق ميكردند، اينك از دستاوردهاي اخلاقي برجام سخن ميگويند، اما براي عموم جامعه، برجام هدفي اقتصادي داشت. روشن است كه صاحبنظران اهل دقت نظر حتي پيش از امضاي برجام نيز از بيفايده بودن توافق در جهت گشايش اقتصادي خبر ميدادند، اما نشانيهاي غلطي كه برخي نخبگان و سياسيون خصوصاً در مقاطع انتخاباتي به جامعه ارائه داده بودند، كسب اين «تجربه تاريخي» را ضروري ساخت.
2- علاوه بر مرور گذشته، فهم درست از وضعيت كنوني نيز ضروري است. هرچند از فرداي روي كار آمدن دولت جديد امريكا برخي مرتباً از «برجام منهاي امريكا» و «برجام اروپايي» سخن ميگفتند و ميگويند، اما با همان منطقي كه آقاي روحاني در انتخابات سال 1392 ارائه کرد، برجام منهاي «كدخداي اروپاييها» عملاً خاصيت چنداني ندارد. آنچه متأسفانه همچنان مشاهده ميشود، تلاش براي ارائههاي نشانيهاي غلط و اميدوارسازي به نقطههاي خيالي است كه در واقع بهنوعي اغواگري و فريب افكار عمومي به شمار ميآيد. اكنون فارغ از رفتارهاي آتي تروئيكاي اروپايي، بايد بهصراحت واقعيتهاي برجام و كمفايده بودن آن در شرايط جديد را گوشزد كرد.
3- نكته ديگري كه در تأثير شرايط جديد بر عرصه سياست داخلي مهم خواهد بود، پرهيز از «شماتت و طعنهزنيهاي سياسي» و تبديل كردن برجام به موضوع «شكاف ملي» است. اين نكته از آنجا داراي اهميت است كه اولاً يكي از اهداف راهبردي غرب در تحريمها، از اساس پيگيري پروژه شكاف ملي بوده و تحت هيچ شرايطي نبايد به تكميل پازل دشمن كمك كرد؛ ثانياً سرزنش و اهانت يكطرف بهسوي ديگري، موجب تعصب و تصلب روي اشتباهات گذشته شده و در اين شرايط كه تصحيح روندهاي قبلي و اتخاذ هوشمندانه تصميمات درست ايجاب مينمايد، مانع از چرخش بهموقع جهت فرمان و واكنش درست و بهموقع خواهد بود.
4- يكي از مهمترين چالشهاي پيش روي ديپلماتهاي مذاكرهكننده در جريان مذاكرات منتهي به برجام، شرطي ماندن لايههايي از جامعه روي انتظار گشايش خارجي اقتصادي بود كه متأسفانه اين وضعيت ناشي از برخي موضعگيريهاي نابخردانه و شتابزده برخي مسئولان اجرايي و نيز متأثر از تبليغات رسانههاي نظام سلطه بود. در اين شرايط نيز چنين وضعيتي ميتواند مانع از تصميم و اقدام منطقي و عقلاني گردد. بنابراين يكي از اولويتهاي اصلي كه همه مديران و نخبگان كشور بايد وجهه همت خود سازند، جداسازي فرمول پيشرفت اقتصادي از تحولات و مذاكرات خارجي است. اين مهم تحقق نمييابد مگر با عناصر تأثيرگذار اجتماعي و سياسي، خصوصاً آنها كه پيشتر به نحوي در انتظارسازي كاذب به مذاكرات خارجي نقش داشتهاند. در اين راستا از منظر منافع ملي لازم است در برخي موضعگيريها برخي سياسيون و سياستهاي رسانهاي نهادهاي تحت تسلط آنها تجديدنظر اساسي صورت پذيرد.
5- اگر به هشدارها و انذارهاي امام خامنهاي در چند سال اخير با دقت بنگريم، يكي از مهمترين دغدغههاي معظمله روشنگري به جامعه در خصوص بينتيجه بودن اتكاي به بيرون و لزوم نهادينهسازي نگاه درونزا به حوزههاي مختلف خصوصاً اقتصاد است. اكنون چرايي اين دغدغه كه در سخنان مكرر معظمله تبلور مييافت، واضحتر شده است. اساساً يكي از اهداف کاخ سفید در عبور از برجام نااميدسازي جامعه ايراني نسبت به آينده بوده و اين معنا در امتداد تلاش پيشين غرب و شبكه همكار داخلي آن براي شرطي نگاهداشتن مردم دنبال ميشود. در وضعيت كنوني آنچه باطلالسحر اين توطئه غربيها خواهد بود، اميدآفريني براي جامعه در جهت حل مشكلات اقتصادي و معيشتي است. البته اين اميدآفريني ديگر با «حرف درماني» محقق نشده و نيازمند اقدامات محسوس و عملي است؛ بهگونهاي که اثرات آن در سفره معيشت مردم مشاهده گردد.
در مقابل ممكن است كه در براي عدهاي همچنان روي پاشنه غلط چرخيده و تصور كنند با دوقطبي سازيهاي كاذب در موضوعات فرعي و مشغول سازي جامعه با مسائلي از قبيل فيلترينگ و خودروي اسلامي و ... ميتوانند شكست برجام را از يادها ببرند. اميد است كه ديگر شاهد چنين رويكردي نباشيم؛ اما اينان بايد بدانند كه دود اين پاسخهاي غلط به مطالبات واقعي جامعه در درجه نخست بر چشم خود بانيان اين رويكردها خواهد رفت و البته دست نظام براي تغيير وضعيت به سود مردم باز است.