دنیا در حال دیوانه شدن است. جامجهانی در راه است و قبل از آن فینال چمپیونزلیگ را بین رئال و لیورپول در پیش داریم. موراتا در جامجهانی نیست و ایتالیا نیست و تیمهای ملی یکی بعد از دیگری فهرستهای نهایی خود را معرفی میکنند و تمرکزها روی این قرار گرفته که کدام بازیکن هست و کدام بازیکن نیست. تمام قصه همین است و چیزی بیش از این هم نیست. اینکه کدام بازیکن نمیتواند در جامجهانی بدرخشد، مساله تودههاست. تودههایی که این روزها برای صحبت کردن از جامجهانی بهانهای بهتر از نبودنها را نخواهند یافت، وقتشان را روی غایبان بزرگ جام میگذارند و این البته طبیعی است. دلیلش هم این است که همیشه همین بوده و همین خواهد بود. برای همه مهم است که بدانند کدام خوانندگان هیچوقت «گرمی» را نبردهاند، کدام بازیکنان توپ طلا را و کدام کارگردانان یا بازیگران جایزه اسکار را. برای همه همیشه مهم بوده و همیشه هم مهم خواهد بود که کدام سریال جایزه «امی» را میبرد یا کدام مجموعه تلویزیونی تبدیل میشود به پربینندهترین مجموعه تاریخ تلویزیون و اینکه کدام استارتاپ زودتر به جمع یونیکورنها یا یک میلیارد دلاریها خواهد پیوست.
دنیا در حال دیوانه شدن است مخصوصا با ترامپ و خروجش از برجام و تلاشهای بازماندگان برای بازتعریف این قرارداد و از سوی دیگر، برای دنیا این هم مهم است که آیا داعش در جامجهانی روسیه به چشم خواهد آمد؟بمبی را منفجر خواهد کرد؟ سری را خواهد برید؟
این دنیاست و دنیا در حال دیوانه شدن است اگر چه بخواهیم با هم رک باشیم، دنیا سالهاست که در حال دیوانه شدن است و هنوز هم کمی عقل در کله پیرش مانده.
در فوتبال ایران اما چه خبرهایی داریم؟ هیچ و کمی بالاتر. شفر دیروز در بیانیهای به شکلی محترمانه، ضمن ابراز ناراحتی از بیاحترامی کارلوس کیروش، باز هم برای تیم ملی ایران در جامجهانی آرزوی موفقیت کرده. مربیها و کارشناسان هنوز در حال بحث کردن بر سر فهرست کیروش هستند. خوشبینها از بازگشت سیدجلال و وریا سخن میگویند و بدبینها روی سه شکست سنگین در جامجهانی شرط میبندند!
نقلوانتقالات آغاز شده. استقلال الهیار صیادمنش بازیکن خوب تیم ملی نوجوانان را به خدمت گرفته و پرسپولیس مهدی شیری را. نساجی با جواد نکونام برای فصل بعد به توافق رسیده در حالی که شایعات از احتمال صدور رای به نفع خونهبهخونه بابل خبر میدهند. امروز همچنین قرعهکشی لیگ قهرمانان آسیا صورت میگیرد و استقلال و پرسپولیس حریفان خود در مرحله بعدی را خواهند شناخت و ما نیز درمییابیم که آیا نخستین دربی آسیایی این دو تیم را شاهد خواهیم بود؟
فوتبال بینالملل هم همین وضع را دارد. همه دنیا خود را آماده میکنند تا گریزمان را با پیراهن بارسا ببینند. همه خود را آماده میکنند تا خروج لواندوفسکی از بایرن را تماشا کنند و ببینند کدام تیم خوشبخت این بمبافکن لهستانی را مال خود میکند. جهان چشم انتظار انتخابهای بوفون و اینیستاست تا ببینند این دو نابغه فصل بعد با کدام پیراهن به میدان میروند. این همه ماجرا نیست. وضع ایکاردی با اینتر هم نامشخص است چراکه اینتر شاید ناچار به فروش ستاره آرژانتینی شود که بعد از خط خوردن از اردوی تیم ملی کشورش حال و روز خوبی ندارد.
برای مربیها هم روزهای خوبی است. فاوره به دورتموند پیوسته و امری در آستانه امضا با آرسنال است. کوواچ قبل از نشستن روی نیمکت بایرن این تیم را با سه گل درهم کوبید و جامقهرمانی حذفی را از چنگشان در آورد تا با توپ پر وارد رختکن این تیم شود. پیگرینی سرمربی وستهام شد تا دوباره به لیگ برتر بازگردد. ایگور استیماچ کروات شاید روی نیمکت دربی کانتی بنشیند و گوتی ستاره تکنیکی سالهای خوش رئال احتمالا فصل بعد در لالیگا سرمربیگری کند.
گرت بیل در فهرست خرید مورینیو برای یونایتد قرار گرفته و پرز به دنبال مهاجم بزرگ دیگری میگیرد که به تیمش اضافه کند ضمن اینکه هنوز تکلیف نیمکت مربیگری رئال برای فصل بعد مشخص نیست. همه اینها را گفتیم تا به شما ثابت کنیم در چه دنیای دیوانهواری زندگی میکنیم. کمی جنون برای زندگی البته الزامی است اما جنون داریم تا جنون. جنون آنی هواداران تیمهای ملی یا جنون ادواری طرفداران تیمهای ملی؟ شما با کدامش بیشتر خوش میگذرانید؟
روزنامه فرهیختگان - هومن جعفری