کمتر از یک هفته پس از اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، یکطرفه امریکا را از برجام خارج و فرمان اجرایی برای بازگشت تحریمها علیه ایران را امضا کرد، وزیر خارجه جدید او با یک سخنرانی در بنیاد دست راستی هریتیج برنامه امریکا را برای بعد از خروج از برجام اعلام کرد. مایک پمپئو در این سخنرانی جدای از تکرار اتهامهای قبلی سعی کرد در قالب یک بسته پیشنهادی به ایران؛ شرایط امریکا را برای مذاکرات تازه با ایران اعلام کرده باشد. او سعی کرد در این سخنرانی یک نقشه راه از سوی امریکا در قبال خروج از برجام ارائه داده باشد و اینچنین وانمود کند که واشنگتن با خروج از برجام تنها به دنبال به هم زدن این توافق بینالمللی نیست بلکه هدفش ایجاد مسیری تازه برای مذاکرات است تا از قبل آن توافقی دیگر و به قول خودش فراگیرتر از برجام به دست بیاید اما آیا او توانسته با سخنرانی در این بنیاد به هدف خود برسد و نقطه شروعی برای مذاکرات تازه ایجاد کند؟
هیچ شکی نیست که سخنرانی او هر معنایی میتواند داشته باشد به جز تعیین نقطه شروعی برای مذاکره، چنان که ریچارد نفیو که او را معمار تحریمها علیه ایران میدانند هم چنین برداشتی از سخنرانی پمپئو دارد و میگوید که شروط پمپئو «اهداف یک توافق نیستند، بلکه شرایطی برای تسلیم ایران هستند. » در واقع، پمپئو در سخنرانی کوتاه خود فقط به صراحت حرفی از تسلیم ایران نزد و گرنه تمام حرفهای او و شرایط دوازدهگانهاش دلالت مستقیم به این موضوع داشتند و معلوم است که ادعای شروع مذاکرات با این هدف درخواستی غیرواقعبینانه است و هیچ کشوری حاضر نیست در مذاکراتی شرکت کند که از ابتدا مبنا بر تسلیم شدن در برابر شروط طرف مقابل باشد. به همین جهت است که به جز رژیم صهیونیستی و یکی دو دولت عربی، هیچ کشوری حاضر به حمایت از پمپئو نشده و فدریکا موگرینی هم به نمایندگی اتحادیه اروپا به سرعت پاسخ او را داد تا بداند که نمیتواند منتظر پاسخ مثبتی از اروپا باشد. به این جهت است که حتی رسانههای امریکایی هم ارزیابی منفی از سخنرانی پمپئو دارند و برای مثال، شبکه خبری سیانان طرح پمپئو را «خیالپردازانه» خوانده و واشنگتنپست هم آن را «غیرواقعبینانه» توصیف کرده است. با توجه به واکنش منفی جهانی به سخنرانی پمپئو و طرح او این سؤال پیش میآید که او چرا به طور کلی این طرح و شروط دوازدهگانه را مطرح کرده است؟
پاسخ اول به این سؤال در لابهلای سخنان خود پمپئو شنیده میشود. او بعد از خروج ترامپ از برجام به اروپا رفت تا متحدان اروپاییاش را نسبت به آن تصمیم ترامپ متقاعد کند و همراهی آنها را به دست بیاورد اما او در این مأموریت شکست خورده و به همین جهت هم در این سخنرانی اعتراف میکند: «آنها خواهان حفظ توافق قدیمی هستند و این قطعاً تصمیمی است که خود آنها باید بگیرند.» پمپئو چارهای ندارد که در مقابل این شکست حرفی برای گفتن داشته باشد تا نشان بدهد که امریکا بعد از خروج از برجام چه طرح و برنامهای دارد. به این ترتیب، سخنرانی او در بنیاد هریتیج پاسخی به متحدان اروپاییاش است که منتظر شنیدن طرح و برنامه عملی از واشنگتن بودند اما با پاسخ موگرینی به این سخنرانی به نظر نمیرسد که انتظار آنها برآورده شده باشد. در این میان، نباید به سیاست داخلی امریکا بیتوجه بود به خصوص اینکه حلقه نزدیک به ترامپ از همین حالا برنامه خود را برای انتخابات ریاست جمهوری امریکا در 2020 شروع کردهاند و حتی ستاد تبلیغاتی او را به راه انداخته و به عنوان فعالیت اولیه، پیامی را بعد از خروج ترامپ از برجام به هواداران خود فرستادند و به آنها تبریک گفتند. روشن است که ترامپ و تیم او با خروج به اصطلاح سخت از برجام و پیش کشیدن این نوع شرایط سنگین بیشتر از هر چیز نگاهی به داخل دارند تا هواداران خود را برای 2020 حفظ کنند. این نوع اقدام تند و تیز ترامپ باعث میشود از او تصویر کابوی یکه بزنی برای هوادارانش نمایش داده شود تا بهرغم برآورده نشدن وعدههای اصلی، باز آنها پشت سر او بمانند و حاضر شوند دو سال دیگر هم به او رأی بدهند. بنابراین، پمپئو در بنیاد هریتیج آن سخنرانی «غیرواقعبینانه» و «خیالپردازانه» را ایراد کرد تا از یک سو به متحدان اروپاییاش پاسخی داده باشد و از سوی دیگر، مأموریت خود را برای کاندیداتوری ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری دو سال قبل انجام داده باشد و جز این دو مورد نمیتوان توقع هدف دیگری از سخنرانی کوتاه او داشت.