اما هنوز عزمي براي به بالفعل رساندن آنها جزم نشده است و اکثراً در حد یک ظرفیت بالقوه باقی مانده است. از جمله اين پتانسيلها گياهان کوهي و دارويي اين استان است. موضوعي که همه ساله با شروع فصل رویش و رشد انبوه محصولات و گیاهان کوهی، جمعیت زیادی را با نيت درآمدزایی و یا مصرف شخصی به سمت مناطق کوهستانی آن رهسپار میکند.
کافي است سري به کوهستانهاي کهگيلويه و بويراحمد بزنيم. جايي که در ارديبهشت به يک بهشت کوچک تبديل ميشود و داروخانه الهي درهايش را به روي مردم باز ميکند اما در کنار اين موهبتها، افزایش بهرهبرداری از منابع طبیعی و مصرف گیاهان کوهی چالشهای مختلفی را در استان به وجود آورده است.
هر سال و با آغاز دومين ماه سال و شروع فصل رویش و رشد انبوه محصولات و گیاهان کوهی، افراد زيادي عزم سفر به کوهها و مناطق کوهستانی کهگيلويه و بويراحمد ميکنند. کاري که براي مراجعهکنندگان سود زيادي دارد اما خروجی این حرکت، نابودی جنگلها و مراتع و ظرفیتهای گیاهی و دارویی است. وجود هزاران گونه گیاهی در کهگیلویه و بویراحمد این مهم را میرساند که این استان میتواند پایلوت توسعه گیاهان دارویی باشد. متأسفانه عدم مدیریت صحیح منابع و نگاه صنعتمحور به توسعه در این استان باعث شده بخش منابع جنگلی آن با چالشهای جدی در حوزه برداشت، تخریب، نابودی و عدم بهرهوری اقتصادی از منابع روبهرو شود.
دنا و يک دنيا دارايي
بر اساس آمارهاي موجود در دامنههاي کوه دنا بیش از 2هزار گونه گیاهی ثبت شده وجود دارد. دنا با 80 کیلومتر طول، طولانیترین رشته کوه زاگرس است که از شمالشرقی تا شرق کهگیلویه و بویراحمد امتداد یافته و نقش بسزایی در ایجاد تعادلات اکولوژیک جنوبغرب کشور ایفا میکند.
در وسعت ۲۵۵ هزار و ۵۳۷ هکتاری منطقه استحفاظی دنا، ۱۶۹ گونه جانوری شامل ۲۶ گونه پستاندار، ۳۹ گونه خزنده، ۲۰ گونه آبزی و ۸۴ گونه پرنده زندگی میکنند.
کل و بز، گونه غالب پستانداران این منطقه است. طبق آخرین سرشماری در این بوم سازگان جمعیت کل و بز فراتر از 3هزار رأس است. به عقيده کارشناسان میانگین ارزش تنوع زیستی گیاهی و جانوری هر هکتار از اکوسیستم دنا، معادل ۱۸۰ برابر خاک کشور است.
در زمان استفاده مردم از مراتع و مناطق کوهستاني که مملو از گياهان دارويي شدهاند، چنان ضربهاي به اين مناطق وارد ميشود که به جرأت ميتوان گفت برخي گونههاي گياهي به مرحله انقراض ميرسند. به گفته مسئولان استاني، طي سالهاي اخير و با افزایش جمعآوری و مصرف گیاهان کوهی توسط مردم، آسیبهای جبرانناپذیری به کالبد طبیعت استان وارد شده و گاهی نیز واژه انقراض پیشوند نامی از نامهای گیاهان میشود.
بر همين اساس با همه تلاشهای انجام گرفته برای توسعه کشت گیاهان دارویی در استان، به نظر میرسد بهرهوری در این حوزه به حد مطلوب نرسیده و ظرفیتهای بکری در آن مغفول مانده است. کهگیلویه و بویراحمد از چنان ظرفيتي در زمينه گياهان دارويي برخوردار است که ميتوان گفت آرزوي هر استاني است اما صد افسوس که به خاطر عدم مديريت صحيح و بهرهبرداري از اين پتانسیلها همچنان نام محرومیت را یدک میکشد.
مملو از داشتهها اسير نيستهاست
در اکثر شهرهاي کهگيلويه و بويراحمد از وقتي که موسم بهار فراميرسد ميتوان شاهد دستفروشاني بود که به فروش گیاهان کوهی مشغول هستند. آنان تا اوايل تابستان به چشم ميخورند که نشان از ميزان بالاي گياهان در طبيعت است. همين گرایش مردم در فصل بهار به جمعآوری، استفاده، خرید و فروش گیاهان دارویی و کوهی در این استان مشکلاتی را با خود به همراه دارد.
با اين تفاسير در حال حاضر به ازای هر 10هزار هکتار منطقه حفاظت شده، یک محیطبان وجود دارد و این در حالی است که طبق استانداردهای بینالمللی برای هر یکهزار هکتار یک محیطبان لازم است.
بر اساس آمارهاي موجود، بیش از ۲۸ محیطبان از دنا و در مجموع ۸۰ محیطبان از مناطق حفاظت شده کهگیلویه و بویراحمد حفاظت میکنند که این تعداد، تنها یک دهم استانداردهای جهانی است. در مورد اين محيطبانها هم ميتوان گفت بسیاری از آنان از جوامع محلی روستایی حاشیه این اکوسیستم ها جذب شدهاند و آنها از روی علاقهای که به منابع طبیعی، جنگلها و حیات وحش دارند، به این شغل رو آوردهاند. اين افراد زحمتکش به دور از کاشانه و خانواده خود، در شرایطی سخت و طاقتفرسا و با امکانات و تجهیزات بسیار ناچیز از مناطق حفاظت میکنند.
کوتاه سخن اينکه طی چهار دهه گذشته، به دلیل رشد جمعیت و مشکلات معیشتی ساکنان حاشیه دنا، این زیستبوم حیاتبخش به صورت مستمر و به شیوههای مختلف مورد تعرض و بهرهبرداریهای یکسویه و مخرب قرار گرفته است. اين روزها سرزمین بلوطها، توسعه خود را در چرخ صنعت جستجو میکند و با توجه به ظرفیتهای گیاهی میتوان در کنار توسعه طبیعتمحور صنعت، نیمنگاهی نیز به رشد ظرفیتهایی مانند گیاهان دارویی داشت.
به هر حال کهگيلويه و بويراحمد با اينکه مملو از داشتههاست، نيستهايي را يدک ميکشد که جملگي در سوءمديريت و ناهماهنگي ميان تخصص و جايگاه مديران استانياش نهفته است.