دلش خون بود از اینکه هفت نسل پیش از خودش را میشناخت که همگی حرفه و هنرشان قلمزنی روی نقره بوده و امضاي آنها روی ظروف و گلدانها در سراسر دنیا شهره عام و خاص است. تعداد زیادی از این آثار که سالها قبل توسط توریستها خریداری شده امروز در موزههای اروپایی جلوهنمایی میکنند. آخرین نمایشگاهی که در خارج از کشور حضور داشته شش سال قبل یعنی ۲۰۱۲ در شانگهای چین بوده که همه آثار و صنایع دستی نقره شامل انواع ظروف، تابلو، گلهای تزئینی و سرویسهای سینی و گالشی که در چندین صندوق چوبی بزرگ به آن سرزمین برای نمایش برده شده بود با خواهش و تمنا و حتی التماس بازدیدکنندگان فروخته و دست خالی به وطن برگشته و امروز پس از شش سال یکه و تنها کنج فروشگاه و نمایشگاه خود نشسته و پدیدههایی که در طول این سالها و در کارگاهها توسط هنرمندان ساخته شده را نظاره میکند که خاک غربت گرفته و آه از نهاد برآوردهاند! درمانده است که چه باید کرد؟ هنرمندان چیرهدست قلمزنی که دستمزدشان به چالش افتاده قلم و چکش را کنار گذاشتهاند و برای تأمین معاش، راننده آژانسهای اینترنتی شدهاند!
کارگاههایی که روزگاری نهچندان دور جای سوزن انداختن نداشتند و تمام طول روز و شب شاهد صدای دلنواز ضربه چکش بر قلم بودند تا نقش خیال را بر نقره منعکس کند، حالا در سکوت مطلق سیر میکنند و تنها گاهی صدای جیکجیک گنجشکان و معو معوی گربههایی به گوش میرسد که در آنجا لانه گذاشته یا مسکن گزیدهاند به گوش میرسد اما استادکارانی که هرکدام چند کارگاه و تعدادی از این هنرمندان قلمزن را مدیریت میکردند، اموال خود را به حراج گذاشتهاند تا شاید بتوانند جلاي وطن کرده و اکثراً به تورنتو در کانادا بروند تا در آنجا بساط قلمزنی و فروش آثار هنری نقره خود را پهن کنند. شاید مسئولان و به خصوص سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی در حالی که موفقیت چندانی در جذب ایرانگردی نداشتهاند این گونه نعل وارونه میزنند تا به جای ترغیب در ورود گردشگران و توریستهای خارجی، هنرمندان را تشویق کنند تا به آن سو مهاجرت کنند! رئیس اتحادیه صنایع دستی اصفهان میگوید: پس از فرار مغزها شاهد هجرت صنعتگران صنایع دستی از کشور و به خصوص اصفهان هستیم! حالا با این چالش چگونه امکان استفاده از فناوریهای جدید برای بهبود وضعیت تولید در ترکیه وجود دارد اما در ایران نه؟!
رئیس اتحادیه صنایع دستی اصفهان ادامه میدهد: نامهنگاریهایی در این سالها برای بهبود وضعیت تولید در اصفهان با سازمانها و نهادهای مرتبط انجام دادهایم و بهطور پیوسته و مکرر درباره معضلات و مشکلات تولید با مسئولان اقتصادی استان و کشور نامهنگاری کرده و موارد را تذکر دادهایم اما دریغ از یک خط جواب!
در نگاه آقایان گویی اصلاً ما وجود نداریم! همین بیتوجهیها باعث شده تا امروز کیفیت محصولات تولیدی بهشدت کاهش پیدا کند و هنرمندان ترک وطن را به ماندن در سرزمین مادری ترجیح بدهند! بیمهری مسئولان به صنایعدستی و صنعتگران فعال در این حوزه قصه پرغصهای است تا آنجا که بسیاری از صنعتگران فعال در بخش صنایع دستی معتقدند چهبسا سنگاندازی مسئولان سبب شده تا فعالیت در این بخش بیش از گذشته مشکل شود و رقبا تلاش کنند تا بازارهای ایران را در اروپا و دیگر نقاط دنیا قبضه کنند.
هماکنون تعداد هنرمندان قلمزنی که در این سالها از اصفهان مهاجرت کرده و هر یک در گوشهای از دنیا مشغول کار شدهاند بیش از سایر رشتههاست. وقتی ۸۰۰ کارگاه نقرهکاری در این شهر با مشکلاتی همچون محدودیتهای گمرکی در صادرات و بهروز نبودن فناوری برای زیرساخت در تولید و معضلات متعدد روبهرو میشوند هنرمندان و به خصوص صاحبان این کارگاهها برای امرار معاش چارهای جز مهاجرت نمیبینند.
*روزنامهنگار پیشکسوت