معصومه طاهري
در چند سال اخیر با رشد شگفتانگیز فضای مجازی، امکانات جدیدی برای ارسال و دریافت پیام ایجاد شده؛ چنانچه این پدیده نوین ارتباطی معادلات طبیعی دنیای ارتباطات و به دنبال آن دنیای قدرت در سرتاسر جهان را بههم ریخته به شکلی که گاه یک کاربر ساده جوان یا نوجوان به واسطه همین فضای به دست آمده توان تأثیرگذاری بسیار زیادی را از خود به نمایش گذاشته و فارغ از ورود به رسانههای بزرگ حقیقی شناختهشده و گرانقیمت دنیا، میتواند اندیشههای خود را به اقصي نقاط دنیا مخابره میکند؛ شاید بتوان به جرأت گفت امروزه دنیای مجازی تا حدود بسیار زیادی پروپاگاندای حاکم بر غولهای رسانهای دنیا را شکسته است؛ پروپاگاندایی که با توسل به قدرت جذابیت و ثروت خود سعی در سانسور محسوس یا غیرمحسوس اخبار و اطلاعات داشتند.
در این راستا موضوع انقلاب اسلامی ایران یا هشت سال دفاع مقدس بارزترین نوع از این سانسورهای هدفمند رسانهای است؛ سانسوری که با موضوعاتی مانند ایرانهراسی، اسلامهراسی و نشان دادن داعش بهجای اسلام ناب محمدی قبل لمس است اما با آغاز دورانی که در آن اینترنت و مشتقات آن در زندگی مردم نقش مهمی را بازی میکند این دیکتاتوری و انحصار رسانههای غالب دنیا تا حدودی شکسته شد؛ هرچند با توجه به همان فاکتورهای بیان شده یعنی ثروت، قدرت و تکنولوژی، سانسور و وارونه نشان دادن موضوعات به شکلی دیگر و در فضای بازتر مجازی نیز به میدان ارتباطات آمدهاند و تا وقتی مدیریت شبکهها و سایتهای مجازی همچنان در دست همان گروه حاکم باشد باز هم اطلاعات به شکلی که خودشان بخواهند به افکار عمومی تزریق میشود. نمونه بارز این نوع سانسور را میتوان در موضوعات مختلفی در کشورمان دید که چگونه توسط عوامل این رسانهها در داخل و خارج به تحریف افکار عمومی میپردازند تا فضای ایران را نزد مردم دنیا فضایی متشنج و خطرناک نشان دهند. آنها کوچکترین و بیاهمیتترین اتفاقات در کشور را با خبرسازی و موجسازیهای رسانهای در فضای مجازی به بحرانی بزرگ تعبیر میکنند و یا درباره بعضی از مفاهیم چون قمهزنی کافی است جستوجوی کوتاهی داشته باشیم میبینیم که با وجود همه تلاشهای خود و تولید محتواهای موجود، تصاویر این حرکت، بهجای واژههایی همچون شیعه، عاشورا و محرم در فضای مجازی به چشم میخورد و آنچه هست را به شکلی وارونه و منفی منتشر میکنند.
اما با همه این احوال نمیتوان دست بسته تسلیم شد بلکه بايد این تهدید رسانهای نوین را به یک فرصت تبدیل کرد چه آنکه دنیای جدید، نسبت به دنیای رسانهای قبلی مزیتهای بسیار زیادی دارد و قابلیت انتقال پیام فارغ از زمان و مکان در آن امکانپذیر است و تحولات دنیای مجازی که بسیار سریع و شگفتانگیز رخ میدهد امکان بیشتری برای حضور و نقشآفرینی بازیکنان جدید فراهم میکند که نباید از آن غافل ماند. اپلیکیشنهای موبایلی یکی از این ابزارها است که به ما امکان انتقال پیام و معرفی درست خودمان را به تناسب فرهنگهای مختلف در جهان میدهد. موضوعی که بهصورت هوشمندانه از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارسال پیام به جوانان غربی مورد توجه قرار گرفت؛ هرچند برای ابلاغ پیام رهبر انقلاب به جوانان غربی راههای مختلفی وجود دارد، ولی به طور قطع بهترین و سریعترین نوع انتقال در شرایط کنونی به وسیله دنیای مجازی ایجاد شده است. پیام رهبری اما علاوه بر اثرگذاری بر مخاطب عصر دیجیتال بر مخاطبان داخلی نیز تأثیر بسزایی داشت و به آنها آموخت که باید با پیشرفت سریع تکنولوژی همراه و همگام شوند و به جای آنکه تنها دریافتکننده پیام باشند، خود در نشر و انتقال پیامهایی با محتوای درست و مناسب به پروسه صدور انقلاب بپیوندند؛ در واقع میتوان گفت دو پیام ولی امر مسلمین برای جوانان اروپا و آمریکای شمالی زمینه را برای انقلاب دیجیتالی در میان مسلمانان و به خصوص شیعیان جهان فراهم کرد؛ چه اینکه در برخی کشورها از جمله کشور خود ما ورود مذهبیون یا فعالان فرهنگی به این عرصه چندان ملموس و مؤثر نبوده ولی بهخاطر ارسال پیام رهبری به خارج از مرزها تعداد بسیاری از آتش به اختیارها وارد این عرصه مهم شدند و آستین همت بالا زدند، لذا اگر ورودی با هدف مشخص و مدیریت همراه باشد میتواند بسیار موفقیتانگیز و تأثیرگذار باشد و به نوعی میتوان از همین رسانههای مجازی به عنوان بستری مناسب برای صدور انقلاب اسلامی به سرتاسر دنیا استفاده درست برد.