سكوت مرگبار رژيمهاي سازشكار عربي در مقابل انتقال سفارت امريکا به قدس و حمام خون رژيم صهيونيستي در غزه، خيانت دول عربي به فلسطين و سازش با صهيونيستها براي اجراي «معامله قرن» را در هفتادمين سالگرد «روز نكبت» علنيتر کرد.
بالاخره دونالد ترامپ، رئيس جمهور امريکا با بياعتنايي به مخالفتهاي جهاني، وعده خود براي انتقال سفارت امريکا از تلآويو به قدس را در سالگرد اشغال فلسطين «روز نكبت» عملي كرد. سفارتي كه از همان روز بر روي خون بنا شد و با شهادت دهها فلسطيني و زخمي شدن هزاران نفر توسط نظاميان صهيونيست، نكبت دوم اسرائيل در فلسطين را رقم زد. الان تحولات فلسطين در نقطه عطف تاريخي قرار گرفته و آنچه در سرزمينهاي اشغالي ميگذرد، نمونه هولناك ديگري از جنايات رژيم غاصب صهيونيستي عليه ملتي است كه براي بازپسگيري سرزمينهاي از دست رفته خود مبارزه ميكنند.
تضعيف روند سازش
مقامات واشنگتن در دهههاي اخير تلاش ميكردند با ارائه چهرهاي بيطرفانه، خود را ميانجي سازش بين فلسطينيها و رژيم صهيونيستي نشان داده و برنامههاي خود در خاورميانه را در قالب مذاكرات صلح محقق كنند اما با اقدام دونالد ترامپ براي انتقال سفارت به قدس اشغالي و حمايتهاي علني از رژيم صهيونيستي و زير پا گذاشتن حقوق فلسطينيها و تأييد اشغالگري اسرائيل، در واقع، كورسوي اميد براي ادامه مذاكرات سازش را از بين برد. اين اقدام به جاي كاستن از خشونتها در سرزمينهاي اشغالي، آتش انتفاضه سوم فلسطينيها را كه از اكتبر 2015 شروع شده است، شعلهورتر خواهد كرد. ريختن خون هزاران فلسطيني موضوعي نيست كه از ياد و خاطره ملت فلسطين فراموش شود و اين خشونتها بيشتر عزم و اراده فلسطينيها را در مبارزه براي بازپسگيري سرزمينشان قويتر ميكند. آنچه در فلسطین اتفاق افتاد، آغاز اجرای «معامله قرن» يعني از بين بردن فلسطين است. امريکا با انتقال سفارتش به قدس، ترجیح داد بخشی از مشکل باشد و بدین گونه نیمنقش ادعایی خود به عنوان میانجی در خاورمیانه را هم از دست داد. طرح انتقال سفارت امريکا از تلآويو به قدس در سال 1995 در كنگره امريکا به تصويب رسيد اما به دليل حساسيتهاي جهان اسلام نسبت به اين مسئله، هيچ يك از رؤساي جمهور سابق امريکا حاضر نشدند اين كار را عملي كنند اما دونالد ترامپ كه به قول خودش «شعار نميدهد و عمل ميكند»، اين ريسك را به جان خريد و نشان داد كه رژيم صهيونيستي تا چه ميزان براي واشنگتن اهميت دارد، حتي اگر اين اقدام به منزوي شدن امريکا در جهان منجر شود.
مشروعيتزايي منفي براي تلآويو
بدون ترديد يكي از اهداف امريکا در به رسمت شناختن قدس به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي، مشروعيت دادن به اين رژيم است كه در طول 70 سال گذشته نتوانسته براي خود مشروعيت بينالمللي و منطقهاي كسب كند. امريکا به رغم حمايتهاي همهجانبهاي كه از رژيم صهيونيستي در مجامع بينالمللي كرده اما با اين حال نتوانسته به اسرائيل مشروعيت جهاني بدهد. از ديد مقامات رژيم صهيونيستي، به رسمیت شناخته شدن قدس اشغالی به عنوان پایتخت این رژیم اولين گام براي تحقق رؤياي تشكيل دولت يهودي است و آنها تلاش ميكنند در دوره زمامداري ترامپ، اين برنامه را عملي كنند. تلاش امريکا براي مشروعيت دادن به اسرائيل نه تنها دستاورد مطلوبي نداشته است، بلكه نتيجه عكس داشته و حتي كشورهاي غربي نيز حاضر به همراهي با واشنگتن نشدند و مخالفت خود را با انتقال سفارت امريکا به قدس اعلام داشتند و به نوعي امريکا در حمايت از صهيونيستها تنها ماند. حتي اظهارات قلدرمآبانه مقامات واشنگتن مبني بر اينكه هر كس با اسرائيل دربيفتد با امريکا درافتاده است هم كمكي به مشروعيتبخشي به رژيم اشغالگر قدس نخواهد كرد. حمايتهاي گسترده واشنگتن از تلآويو و تحريك صهيونيستها به انجام عمليات ساختارشكنانه سبب شده تا موج تنفر از صهيونيستها در بين افكار عمومي غرب افزايش يابد.
خنجر عربي بر پشت قدس
در شرايطي كه بسياري از كشورهاي جهان و حتي متحدان اروپايي امريکا، خشونتهاي غزه را محكوم كردند اما صدايي از سوي كشورهاي مرتجع عربي شنيده نشد و آنها با سكوت مرگبار خود در مقابل جنايات اسرائيل، در كشتار مردم فلسطين شريك شدند. كشورهاي عربي در مقابل جنايات اسرائيل در غزه، تنها به صدور بيانيه توخالي اكتفا كردند و اقدام عملي در مقابل آن انجام ندادند. رژيمهاي عربي از ترس اينكه مبادا حمايت امريکا را از دست داده و امنيتشان در مقابل تهديدات واهي ايران به خطر بيفتد، در مقابل جنايات اسرائيل كر و كور شدهاند و حاضر نيستند روابط خود با واشنگتن و تلآويو را قرباني آرمان فلسطين كنند. اعلام امريکا برای پایتخت شدن قدس برای اسرائیل نتیجه خیانت برخی رژيمهاي عربی است که در رأس آن کشورهای حاشیه خلیجفارس و به ویژه عربستان سعودی قرار دارند. حتي گزارشهايي منتشر شده كه اقدام ترامپ براي انتقال سفارت به قدس، با چراغ سبز سعوديها انجام شده و تلاش سعوديها در ماههاي اخير براي تحت فشار قرار دادن مقامات فلسطيني براي صلح با اسرائيل، اين مسئله را تأييد ميكند. عربستان و ديگر رژيمهاي عربي تلاش ميكنند تا از مسئله فلسطين خلاصي يابند و حمايتهايي كه اين رژيمها از اسرائيل در بحران سوريه و مقابله با ايران انجام دادهاند همگي بر اين مسئله صحه ميگذارد كه حكام عربي به آرمان قدس پشت كرده و با از اولويت خارج كردن فلسطين، مقابله با نفوذ ايران را مسئله اصلي در منطقه اعلام كردهاند. ديدارهاي محرمانه مقامات عربي با سران تلآويو در ماههاي اخير از سازشي جديد پرده ميبردارد كه بدون شك فلسطين قرباني اصلي آن است. قتل عام فلسطينيها نتيجه سكوت حكام عربي است كه براي حفظ تاج و تخت خود دست گدايي به سوي تلآويو و واشنگتن دراز كردهاند. بنابراين با كنار زدن مسئله فلسطين، اكنون تلآويو به كعبه آمال مقامات عربي تبديل شده است كه براي سفر به سرزمينهاي اشغالي گوي سبقت را از يكديگر ربودهاند.
كشورهاي عربي كه به خاطر هويت عربي و اسلامي بايد در خط مقدم دفاع از آرمان قدس باشند، خود را از اين مسئله كنار كشيدهاند و با اين كار دست صهيونيستها را براي اشغالگري بيشتر قبله اول مسلمانان باز گذاشتهاند. اگر كشورهاي عربي در حمايت از فلسطين اتحاد داشتند، ميتوانستند در مجامع بينالمللي، رژيم صهيونيستي را به عقبنشيني وادار كنند اما اين رژيمها با وادادگي در مقابل رژيم صهيونيستي، دستشان به خون فلسطينيهاي بيگناه آلوده شده است. رژيمهاي عربي حاشيه خليج فارس در ماههاي اخير نشان دادهاند كه براي گشايش سفارت خود در تلآويو لحظهشماري ميكنند و دنبال فرصتي هستند تا با پايان دادن به مسئله فلسطين، قدم به سرزمين رؤياهايشان (تلآويو) بگذارند. از اين رو، روي كار آمدن ترامپ فرصت مناسبي را فراهم آورده تا اعراب هرچه سريعتر اين پروژه را به پايان برسانند و فشارهاي سعودي به مقامات فلسطيني مبني بر كنار آمدن با اسرائيل و عقبنشيني از قدس در اين راستا قابل ارزيابي است. عبدالباري عطوان، تحليلگر سرشناس جهان عرب در واكنش به سكوت اعراب در مقابل اشغال قدس گفت: «حکام عرب با دونالد ترامپ و اسرائیلیها در این زمینه تبانی کردهاند و مسئله فلسطین، قدس و مسجدالاقصی را به بهای اندک فروختهاند و مکه و مدینه را نیز خواهند فروخت». عطوان با اشاره به ولخرجيهاي ميلياردي كشورهاي عربي براي خريد تسليحات، با بيان اينكه تسليحات اعراب به سمت اسرائيل نشانه نخواهد رفت، گفت: «حکام عرب این تجهیزات نظامی را تنها برای کشتار عربهای بیچاره و ویران ساختن شهرهای عربی خریداری کردهاند و بعید نیست علیه ملت فلسطین در کنار اسرائیل بجنگند.» با اين اوصاف، سكوت رژيمهاي عربی و عدم واکنش جدي و اقدام عملي از سوی آنها در مقابل جنايات در غزه و كرانه باختري، مقامات تلآويو را مصمم میکند که پروژه «معامله قرن» که به دنبال حذف آرمان فلسطین است، را عملياتي كند و انتقال سفارت امريکا به تلآویو را میتوان مقدمه سازش بزرگي دانست كه بين مرتجعين عرب با رژيم صهيونيستي و امريکا انجام شده است تا به مسئله فلسطين فيصله دهند.
جمعبندي
بدون ترديد تداوم جنایت رژيم صهيونيستي در فلسطین، نتیجه حمایت بیدریغ امريکا و سازش خائنانه برخی دولتهای عربي است و آنان مسئول و شریک خونهای به ناحق ریخته شده در فلسطین اشغالی و مصائب آنان هستند. به نظر ميرسد يا اقدامات تحريكآميز امريکا در قدس اشغالي، انتفاضه اخير فلسطينيها كه در راهپيماييهاي «بزرگ بازگشت» تجلي پيدا كرده است، وارد فاز جديدي خواهد شد و آتش خشونتها در سرزمينهاي اشغالي را شعلهورتر خواهد كرد كه دود آن به چشم سازشكاران عرب نيز خواهد رفت.