کد خبر: 905962
تاریخ انتشار: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۰
مرد همسايه كه هفت‌سال قبل به خاطر مزاحمت‌هاي معتاد كارتن‌خواب محله، مرتكب قتل او شده بود، به دليل شناسايي نشدن اولياي‌دم درخواست تعيين تكليف كرد.

به گزارش خبرنگار ما، آذر‌سال‌۹۰، مأموران پليس از قتل مرد معتادي به نام ابراهيم در يكي از خيابان‌هاي جنوب تهران باخبر و راهي محل شدند.
شواهد نشان مي‌داد مرد معتاد از سوي مرد همسايه به نام حامد با ضربات چاقو كشته شده است. با انتقال جسد به پزشكي قانوني تحقيقات فني براي شناسايي عامل قتل آغاز شد تا اينكه چند روز بعد از حادثه مأموران وي را بازداشت كردند. حامد 35‌ساله به پليس آگاهي منتقل شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او در بازجويي‌ها با اعتراف به جرمش گفت: «ابراهيم معتاد و تنها بود. او هميشه در محله‌مان رفت و آمد داشت و سر خيابان مي‌خوابيد. شبها كه خواب بوديم و استراحت مي‌كرديم او بي‌وقت مقابل در خانه‌مان مي‌آمد و زنگ مي‌زد يا به بهانه آب خوردن يا اجازه مي‌خواست براي استفاده از سرويس بهداشتي به داخل خانه بيايد. رفتارهاي او باعث مزاحمت براي همسايه‌ها مي‌شد به همين دليل من و ساير همسايه‌ها از مزاحمت‌هاي ابراهيم خسته شده بوديم.‌»
متهم ادامه داد: «شب حادثه ابراهيم بار ديگر مقابل در خانه‌ام آمد. من خواب بودم به همين خاطر متوجه صداي زنگ نشدم كه ابراهيم پشت سر هم زنگ زد. اين كار او مرا عصباني كرد و مقابل در رفتم. من كه كنترل اعصابم را از دست داده بودم با او درگير شدم. در آن درگيري از خشم و عصبانيت به خانه برگشتم و از آشپرخانه چاقويي برداشتم و سه ضربه به او زدم.‌»
با ثبت اظهارات متهم و بازسازي صحنه جرم اما مأموران پليس نشاني از اولياي‌دم به دست نياوردند. سرانجام متهم بعد از هفت‌سال با نوشتن نامه‌اي درخواست تعيين تكليف كرد و از قضات دادگاه كمك خواست. به اين ترتيب بعد از اعلام نظر رئيس قوه قضائيه مبني بر مصالحه، كيفرخواست عليه مرد جوان صادر و پرونده به شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
در اولين جلسه محاكمه به رياست قاضي قربان‌زاده بعد از اعلام رسميت جلسه، متهم در جايگاه حاضر شد و در آخرين دفاعش گفت: «باور كنيد مقتول براي من و ساير همسايه‌ها مزاحمت ايجاد مي‌كرد و همه از دست او در آزار بوديم. شب حادثه نيز خسته از محل كارم به خانه برگشته بودم و داشتم استراحت مي‌كردم كه مقتول با رفتارش مرا عصباني كرد و حادثه رقم خورد، اما از كاري كه كرده‌ام پشيمانم. هفت‌سال در زندانم و خانواده‌ام براي يافتن نشاني و آدرس اولياي‌دم تلاش بسياري كردند، اما به هيچ نتيجه‌اي نرسيدند. همين باعث شده است كه در زندان بلاتكليف بمانم و اين وضعيت من و خانواده‌ام را تحت فشار رواني زيادي قرار داده است.‌» او در آخر گفت: «خانه‌ام را كه تنها دارايي‌ام است حاضرم بفروشم تا ديه مقتول را بپردازم. من از اين وضعيت خسته‌ام و از قضات دادگاه تقاضا دارم به خاطر همسر و فرزندانم به من كمك كنند.‌»
در پايان اين جلسه هيئت قضايي وارد شور شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار