همزمان با دوازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، محسن چاووشي خواننده پاپ، ترانه «برقصا» را بر اساس شعري از مولوي منتشر ميكند؛ ترانهاي كه طرفداران رئيسجمهور آن را شادباشي براي پيروزي حسن روحاني در انتخابات عنوان ميكنند، اين ترانه چند روز بعد با اجراي عوامل سريال «ديوار به ديوار» از صداوسيما پخش ميشود. منتقدان ميگويند اين امر نشان از همراهي صداوسيما با دولت است. صداوسيما آهنگ برقصا را بارها پخش ميكند. همه چيز در شور و شادي است اما هفته قبل از آن نيمه شعبان، روز ميلاد با سعادت امام عصر(عج) بود، صداوسيما كه در زمان پيروزي دكتر روحاني در انتخابات رياستجمهوری، آهنگ دست اولي را پخش ميكند يك هفته قبل از آن با دستهاي خالي يك دسته گل كنار دست مجريان تلويزيون گذاشته و همه چيز را به معموليترين شكل ممكن گذرانده بود. اين براي نخستين بار نيست كه تلويزيون در اعياد بزرگ مذهبي چيزي در اختيار ندارد ولي براي مناسبتهاي زودگذر سياسي، بيش از حد ممكن خوشحالي ميكند و دست افشاني مينمايد. اگر قرار بود امسال هم اتفاق خوبي رخ دهد، بايد حداقل در اين چند روزه باقي مانده تا عيد بزرگ نيمه شعبان اطلاع رساني درباره آن انجام ميشد ولي خبري نيست، چون قرار نبوده خبري باشد! معاون سيما در مصاحبهاش ميگويد، براي ماه رمضان تدارك ويژهاي داريم، ولي نميگويد براي اعياد شعبانيه كه گل سرسبدش نيمه شعبان و روز ميلاد امام(عج) است، چه برنامهاي دارد!
مهدويت در قلب مردم زنده است
از روي نقشه تهران بزرگ، از تپههاي جام جم كه در شمال تهران جا خوش كردهاند، با يك حركت مورب به سمت جنوب، كيلومترها دورتر از مناطق اعياننشين پايتخت، ميدان خراسان قرار دارد؛ ابتداي جادهاي كه تهرانيها را به پابوس امام هشتم ميبرد. مردم ميدان خراسان، چندين دهه است كه نيمه شعبان را با پول جيب خودشان جشن ميگيرند و آنقدر زيبا اين كار را ميكنند كه شهرت آن جشنها بينالمللي شده است. حقيقت جشنهاي نيمه شعبان نه در جام جم بلكه در مناطقي مانند محله قديم خيابان 17شهريور و خراسان و خاوران شكل میگیرد. در زماني كه مردم هر آنچه دارند براي شادي ميلاد امام شان به ميدان ميآورند انتظار ميرود رسانه هايي كه با پول همين مردم اداره ميشوند، هميت بيشتري از خود براي بزرگداشت عيد بزرگ نيمه شعبان نشان دهند.
مهدويت را ميشود به تصوير كشيد
مهدويت در باورهاي مذهبي و اسلامي، كاركردي فراتر از باورهاي آخر الزماني در غرب دارد. اين باور نه تنها تكليف آخر دنيا را مشخص ميكند بلكه چگونگي پايان آن را هم ترسيم ميكند؛ ترسيمي كه در آن بر خلاف باورهاي غربي كه بعد از يك جنگ خانمان برانداز همه چيز به پايان ميرسد، اتفاقاً همه چيز در مسير عدل الهي و گسترش عدالت در جهان قرار خواهد گرفت. تفكر مهدوي به آزادگان جهان اين وعده را ميدهد كه آينده از آن مستضعفان خواهد بود اما در عرصه عمل ميبينيم كه غرب براي باورهاي غير مذهب و خرافي خود كه آخرالزمان را با نابودي نسل بشر به تصوير ميكشد و سعي دارد كه نيروهايي مانند ارتش امريكا را منجي بشريت در آخرالزمان معرفي كند، هيچ تصويري از باورهاي مهدوي در سينما و نمايش دنياي بهتري كه با ظهور منجي محقق ميشود، وجود ندارد. سينماي غرب با آثاري مانند فيلم 2012، پاياني دردناك را براي بشريت به تصوير ميكشد ولي در طرف مقابل هيچ اثري ساخته نشده تا باورهاي مذهبي شيعي را كه در آن نمايان باشد، حتي بعد از آنكه دروغ بودن ايده فيلم 2012 كه پايان دنيا را در آن سال وعده داده بود، هنوز هم ميبينيم كه سينماي غرب از داستانسرايي براي آخرالزمان دست برنداشته است. مهدويت حتي در بحث انتظار ميتواند سوژه آثار سينمايي و تلويزيوني باشد.
هنوز هم چشمها به قدمگاه است
بعد از حمله مغول به ايران و كشتار وسيعي كه اين هجوم وحشيانه به راه انداخت، مردم شيعه در باشتين سبزوار كه به ظهور منجي و غيبت كبري امام عصر(عج) باور داشتند، هر جمعه صبح به اميد ظهور امام (عج) اسبي را زين كرده و با حمايل شمشير به بيرون از شهر ميبردند تا اگر حضرت قيام خود را اعلام كرد، با او همقدم شده و عليه ظلم مغولها قيام كنند. اين باور مذهبي تنها نمودي از مهدويت است كه در قالب تيتراژ سريال به يادماندهي سربداران در سال 62 از تلويزيون پخش شده است. 35 سال از آن دوره ميگذرد و تلويزيون نتوانسته است اثري حتي در سطح تيتراژ سربداران توليد كند. وضعيت در سينما هم چندان تعريفي ندارد. در سال 1382 محمدمهدي عسگرپور فيلمي به نام «قدمگاه» ساخت. در خلاصه داستان اين فيلم آمده است: رحمان پسري سرراهي است كه از همان كودكي در روستا زندگي كرده و بزرگ شده است. هر سال در نيمه شعبان او براي اداي نذر 10 سالهاش (كه امسال آخرين سال آن است) راهي قدمگاه ميشود اما با رسيدن به اين زيارتگاه رحمان خوابي ميبيند كه زندگي او را متحول ميكند و... گفته ميشود قدمگاه كه داستانش غير مستقيم به مهدويت باز ميگردد، مهمترين اثر سينمايي است كه تا امروز در سينماي ايران پيرامون مهدويت ساخته شده است. از زمان ساخت فيلم قدمگاه نيز 15 سال گذشته است و بعد از آن فيلم هنوز كسي ادعا نكرده فيلمي درباره مهدويت ساخته است. در میان رؤساي سازمان سينمايي از زمان جواد شمقدري در دولت اصولگرا تا محمدمهدي حيدريان در دولت اعتدال و اميد، هيچ مديري نتوانسته است راهكاري براي پررنگ شدن مهدويت در سينماي ايران ارائه دهد، در عوض بارها پيش آمده كه مديران، منتقدان و فيلمسازان از زياد شدن فساد در سينما گلايه كنند و آن را نشانه سقوط سينما بنامند! صداوسيما اعلام كرده است قصد دارد 100 سريال تلويزيوني توليد كند، آيا ميتوان اميد داشت حتي يك درصد از اين سريالها به مهدويت بپردازد؟! در سينما هم بهترين فيلمهاي سينمايي با حمايت نهادهاي فرهنگي ساخته ميشود، آيا ميتوان اميدوار بود از دايره حمايتي نهادهاي فرهنگي بودجهاي خاص براي مهدويت در نظر گرفته شود؟!