عليرضا محمدي
دهم ارديبهشت ماه سالروز شهادت محسن وزوايي از فرماندهان لشكر27 محمد رسولالله(ص) است. آقا محسن را اگر بخواهيم در چند جمله تعريف كنيم، اين طور ميشود كه در عمر كوتاه 22 سالهاش به قدر يك رمان بلند وقايع و رويداد شگفتانگيز ديده ميشود. از رتبه يك كنكور گرفته تا مبارزات انقلابي و شركت در تسخير لانه جاسوسي و حضور در كردستان آشوبزده و فتح قله بازيدراز و تأسيس تيپ 10 سيدالشهدا(ع) و... همگي در همين 22 سال عمر كوتاه رخ داده است.
رتبه يك شيمي
شهيد محسن وزوايي جواني خوشسيما بود كه پنجم مرداد ماه 1339 در تهران متولد شد. از همان كودكي و نوجواني استعداد خوبي در علمآموزي بروز داد و توانست در سال 55 به عنوان رتبه يك رشته شيمي وارد دانشگاه صنعتي شريف شود. اما آقا محسن در دانشگاه سربهزيري دوران دانشآموزياش را نداشت! خيلي زود وارد فعاليتهاي انقلابي شد و در بحبوحه انقلاب در تصرف دو پادگان مهم جمشيديه و عشرتآباد نقش مهمي ايفا كرد. وي بعد از پيروزي انقلاب در زمره دانشجويان پيرو خط امام، در تسخير لانه جاسوسي ورود يافت و به خاطر معلومات بالا و قدرت سخنورياش، به عنوان سخنگوي دانشجويان در ماجراي لانه جاسوسي برگزيده شد.
محسن وزوايي كه بلافاصله پس از تشكيل سپاه به اين نهاد انقلابي پيوسته بود، به دنبال تجاوز عراق بعثي به ايران، داوطلبانه به جبهه غرب عزيمت كرد. با ورود او به اين منطقه، تحولي پديد آمد؛ به گونهاي كه در عملياتي پارتيزاني به عنوان فرمانده گردان، مسئوليت محور تنگ كورك تا حد فاصل تنگ حاجيان را برعهده گرفت و توانست به كمك همرزمانش ارتفاعات حساس و سوقالجيشي تنگ كورك را از تصرف دشمن آزاد كند.
فاتح بازيدراز
يكي از وقايعي كه باعث شد نام محسن وزوايي در اوايل جنگ در تمامي جبههها بپيچد، آزادسازي قله استراتژيك بازيدراز بود. در عملياتي كه ارديبهشت ماه 1360 طرحريزي شده بود، محسن وزوايي به عنوان فرمانده گردان خطشكن وارد عمل شد. در اين عمليات او با آنكه مجروح بود، توانست قابليت چشمگيري به نمايش بگذارد و با اندك همرزمانش، 350 نفر از نيروهاي كماندويي دشمن را به اسارت بگيرد. محسن وزوايي نقش فعالي در طراحي عمليات بازيدراز ايفا كرده بود و در همين نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال يافت. او در بيمارستان با وجود درد بسيار، ناله نميكرد و به يكي از پزشكان كه از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتي كرده بود گفت: «آقاي دكتر! من هر چه بيشتر درد ميكشم، بيشتر لذت ميبرم و احساس ميكنم از اين طريق به خداي خودم نزديك ميشوم.»
تأسيس لشكر سيدالشهدا(ع)
يكي از مواردي كه شايد در زندگي جهادي شهيد وزوايي كمتر مورد توجه قرار گرفته باشد اين است كه نام او به عنوان مؤسس و اولين فرمانده لشكر10 سيدالشهدا(ع) در تاريخ جنگ به ثبت رسيده است. ماجرا به قبل از عمليات اليبيتالمقدس برميگردد كه طي آن شهيد داوود كريمي حكم تشكيل تيپ سيدالشهدا(ع) را به محسن وزوايي ميدهد. او نيز نيروهايي كه غالباً پاسدار بودند را با خود به جبهههاي جنوب ميبرد. قرار بود تيپ تازه تشكيل شده امكانات خود را از تيپ 27 محمدرسول الله(ص) تأمين كند، اما در جلسهاي كه با حاج احمد متوسليان برگزار شد، تصميم گرفته شد تا وزوايي و نيروهايش در غالب تيپ 27 وارد عمل شوند و فعلاً قضيه تشكيل تيپ 10 سيدالشهدا(ع) مسكوت بماند.
شهادت در جاده خرمشهر
شهيد وزوايي به عنوان يك فرمانده نخبه در طول جنگ تحميلي در عمليات متعددي با مسئوليتهاي گوناگون حضور داشت. در 20 آذر 1360 در عمليات مطلعالفجر فرمانده بود. در اسفند سال 1360 فرمانده گردان حبيببن مظاهر در تيپ تازه تأسيس محمد رسولاللّه(ص) شد و در عمليات فتحالمبين شركت كرد. سپس ماجراي تأسيس تيپ 10 سيدالشهدا(ع) پيش آمد كه به هر روي اين تيپ با تيپ محمدرسول الله(ص) ادغام گرديد. محسن وزوايي نيز فرماندهي محور اصلي عمليات را برعهده گرفت تا همراه نيروهايش روي جاده اهواز- خرمشهر وارد عمل شود، اما درست در اولين روز آغاز اليبيتالمقدس در دهم ارديبهشت ماه 1361 محسن وزوايي در سن 22 سالگي بر اثر اصابت گلوله و تركش دشمن به شهادت رسيد.