فاصله‌گيري شوراي شهر از اهداف

فلسفه وجودي و هدف از تشکيل شوراهاي اسلامي شهر و روستا با استنتاج از اصول هفتم و صدم قانون اساسي عبارت است از:

1- مشارکت دادن مردم در اداره امور شهر و روستا
۲- تفويض امور به نهادهاي محلي
3- استفاده از خرد جمعي براي اداره هر چه بهتر شهر و روستا
4- پاسخ‌گو نمودن نهادها و ادارات محلي به مردم
5- از بين بردن فاصله مسئولان اجرايي با مردم
6- خروج دولت از تصدي‌گري
7- تمزکززدايي از مديريت اجرايي کشور
8- توزيع منطقي قدرت
9- افزايش مشارکت پذيري سياسي مردم
10- ايجاد زمينه هم‌افزايي براي ارائه خدمات بهتر و سريع‌تر.
اما آنچه در يک‌سال گذشته در اقدامات و مواضع شوراي شهر تهران مشاهده مي‌شود جلوه‌هايي از پلشتي‌، لجاجت‌ و زشتي‌هاي بازي حزبي و ترجيح منافع حزبي بر سالم‌سازي محيطي، رفع و دفع موانع زندگي، آسايش و آرامش مردم و منافع ملي است.
شوراي اسلامي دوره پنجم شهر تهران در نخستين گام پس از انتخاب به‌رغم هشدارهاي بسياري از دلسوزان و دستگاه‌هاي نظارتي و امنيتي بر انتصاب آقاي نجفي به‌عنوان شهردار تهران اصرار ورزيد. نتيجه اين اقدام لجوجانه از دست رفتن فرصت‌هاي يک‌ساله در ارائه خدمات مناسب به شهروندان تهراني بود. خاطره تلخ سوءمديريت و ناتواني در اداره شهر در تنها برف تهران هرگز از يادها پاک نخواهد شد.
اردوگاه اصلاحات و اعضاي شوراي شهر که مهندس هاشمي را بهترين گزينه براي تصدي سمت شهردار تهران مي‌دانستند، صرفاً به اين دليل او را کنار گذاشتند که از ورود يک نفر از جناح مقابل به ترکيب شوراي شهر ممانعت به عمل آورند. حالا که نجفي از مديريت شهرداري کنار گذاشته شده، مجدداً اعضاي شوراي شهر بر همان استدلال پيشين خود از انتصاب هاشمي به سمت شهرداري جلوگيري مي‌کنند. تلاش اعضاي شوراي شهر تهران براي انتخاب فردي خارج از شورا و ممانعت از خروج هاشمي از ترکيب شورا نشانگر خروج شوراي اسلامي شهر تهران از مسير اهداف و وظايف آن است و هزينه گزافي براي مردم شهر تهران به بار آورده است.
هم‌اينک شهر ۱۵ ميليون نفري تهران که به مثابه يک کشور است، فاقد شهردار است و عمل شورا بيانگر اين حقيقت تلخ است:

1- متأسفانه منافع حزبي بر منافع مردم و تلاش براي حل مشکلات فراوان مردم پيشي گرفته است.
2- ظاهراً ورود يک نفر از جناح رقيب به ترکيب شورا براي اعضاي اصلاح‌طلب فعلي آنقدر سنگين و پرخطر است که حاضر به ذبح منافع مردم و هزينه کردن از جيب مردم براي جلوگيري از ورود وي هستند.
3- بقا و انسجام حزبي با ورود يک نفر از فرد از جناح مقابل آن‌چنان به خطر مي‌افتد که حاضر به فدا نمودن مردم و معطل گذاشتن امور شهر بزرگ تهران هستند.
4- تصويري روشن از پلشتي انحصار‌طلبي و تماميت خواهي يک جناح و حزب سياسي را به نمايش گذاشته است.
بسياري از مردم هم‌اينک زمزمه مي‌کنند که برجسته‌ترين اقدام شوراي شهر تهران تغيير نام خيابان نفت به خيابان مصدق بوده که به مثابه غفلت از حقوق زنده‌ها و توجه به مردگان است. بي‌ترديد عملکرد شورا در تغيير نام خيابان نفت به مصدق انگيزه‌هاي سياسي و سياست‌زدگي اصلاح‌طلبان را ثابت مي‌کند. سؤال مردم به‌عنوان صاحبان اصلي شهر اين است که آيا واقعاً مهم‌ترين مشکل شهر تهران تغيير نام يک خيابان بوده است. مردم با جديت تمام پيگير اين مدعا هستند که طي يک سال گذشته کدام اقدام مؤثر را در حوزه‌هاي سخت‌افزاري و نرم‌افزاري در کلانشهر تهران داشته‌اند. کدام خيابان و اتوبان جديد اضافه شده و کدام واگن جديد به خطوط مترو تهران اضافه شده است.
به نظر مي‌رسد که وقت آن است که اعضاي محترم شوراي اسلامي شهر تهران در سالگرد انتخاب خود فارغ از سياست‌زدگي و بازي‌هاي جناحي در رفتار و عملکرد خود بازنگري و عزم خود را براي حل مشکلات شهري مبتني بر منافع ملي بر منافع حزبي جزم نمايند.