فرزين ماندگار
با نگاهي به حوزه کتاب و نشر به مسائل مربوط به برگزاري نمايشگاه کتاب برميخوريم. رضا اميرخاني، به نکاتي اشاره کرده است که برگزاري نمايشگاه در مصلي را اشتباه ميداند و کنايهوار از اين سخن گفته که قطعهاي به نام کشتهشدگان کتاب از حالا در بهشت زهرا براي اين مسئله تدارک ببينند! درباره حوزه کتاب اما ششمين دوره مسابقه کتاب و زندگي با همکاري پويش روشنا در حال برگزاري است و تا کنون ۲۰ هزار نسخه از کتاب «خداحافظ سالار» مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.
رضا اميرخاني نويسنده و عضو شوراي سياستگذاري نمايشگاه بينالمللي کتاب در يادداشتي به بررسي موقعيت نمايشگاه کتاب در سال جاري و انتقال آن از مجموعه شهرآفتاب به مصلاي امام خميني پرداخته است. وي مينويسد:« نگارش اين الحاقيه شخصي براي من تمريني است اجتماعي جهت زيستن اخلاقي در دنياي مدرن. من مخالفم با بازگشت نمايشگاه کتاب به مصلاي تهران. رأي دادهام و در اقليت بودهام و شايد تنها رأي مخالف بوده باشم اما رأي مخالفم بينتيجه بوده است.»
اميرخاني دلايل مخالفتش براي اين مسئله را به ترتيب عنوان کرده و آورده است: «با بازگشت به مصلی مخالفم. بازگشت به مصلا يعني جاهليت پس از بعثت. گمان ميکنم در جلسه مورخه هفتم بهمن ۹۴، همين شوراي سياستگذاري و تقريباً با قريب به اتفاق همين ترکيب، رأي دادند به خروج از مصلی و رفتن به شهرآفتاب. امثال من در سالهاي پيش از دولت فعلي نيز منتقد حضور در مصلی بوديم. بگذريم که در همان جلسه، همه اعضا رأي موافق دادند به خروج از مصلی و رفتن به شهر آفتاب. تنها رأي مخالف من بودم! قطعاً موافق خروج از مصلی بودم، اما به دلايلي با رفتن به شهرآفتاب موافق نبودم. شهرآفتاب به تعبير دقيق آقاي دکتر سيدمحمد بهشتي، نکرهاي بود که فقط با ادات «نمايشگاه کتاب» معرفه ميشد. با هيچ نمايشگاه ديگري نميتوانستيم بيابانهاي اطراف بهشت زهرا را به عنوان نمايشگاه شهري جا بيندازيم الا نمايشگاه کتاب.»
امنيت بازديدکنندگان
وي در بخش ديگري از متن خود مينویسد: «ميتوانم در مقابل کساني که به من اعتماد دارند، چکه کردن آب از سقف را خاکمالي کنم و يادشان بيندازم که سالن اجلاس سرانمان نيز وضعيتي بهتر نداشته است. . . اما اگر در مصلي قطرهاي خون از بيني کسي بيرون بيايد هرگز نميتوانم پاسخگو باشم. بين اين دو وضعيت تفاوت هست. مسئله اصلي مصلي، امنيت بازديدکنندگان است. اگر يک ترقه وسط مصلي بترکد، خروج از شبستان، قطعاً اتفاقي مرگبار است. در همين بهشت زهرا قطعهاي داريم به نام سوختگان ارگ. بسياري از سوختگان ارگ در ازدحام خروج از مسجد از دنيا رفتند نه بر اثر سوختگي. زيرشاخهاي هست در جامعهشناسي که کارش تحليل عددي رفتار انبوههها در وضعيت اضطراري است. اين زيرشاخه بعدتر طراحي ميکند راههاي خروج از فضاهاي عمومي را. در بسياري از کشورهاي دنيا هر فضاي عمومياي بايد چنين پيوست امنيتي داشته باشد و در همه فضاهاي عمومي دپارتمان پليس شهري پلاکي نصب کند که ظرفيت دقيق نفرات داخل را مشخص ميکند. در ايالات متحده حتي مساجد نيز از اين امر مستثنی نيستند. به خاطر دارم که امام جماعت مسجدي در نيويورک ميگفت وقتي دسته پاکستانيها روز عاشورا براي سنت سلام هيئتها وارد مسجد شدند، پليس نيويورک وارد شد و اعلام کرد از ظرفيت بالاتر رفتهايد و عدهاي بايد از شبستان خارج شوند. سؤال! اين عددِ ظرفيت در شبستانِ مصلي چند نفر است؟ کدام مرجع شهري يا حکومتي پاسخگوست؟ اگر چنين عددي وجود دارد، حجم جمعيت چگونه اندازهگيري ميشود؟ اين دو سؤال بدون پاسخ است. رأي من، مخالف بازگشت به مصلي است. و اگر نظر همچنان بر بازگشت به مصلي است، پيشنهاد ميکنم حتماً احتمال عقلايي بدهند و نه قطعه، که قطعاتي در بهشت زهرا با عنوان کشتگان کتاب در نظر بگيرند!»
اميرخاني در ادامه مينويسد: «در شورا دست بالا نماينده خودم هستم. اما مطلعم که درصد بالايي از ناشران، هوادار بازگشت به مصلي و به عبارت ادق و اصح بازگشت به شهر هستند. يکي از دلايل عمدهشان فروش پايينشان در دو سال شهر آفتاب است. فقط يک سؤال! کدام کسب و کاري در بهار ۹۶ نسبت به سالهاي پيشينش رشد نشان داده است؟ آيا اطمينان داريم که اين کاهش سود فقط به مکان برميگردد؟»
۴۰ سال زندگي همسر شهيد همداني
اما خبر ديگر درباره حوزه کتاب اين است که ششمين دوره مسابقه کتاب و زندگي با همکاري پويش روشنا در حال برگزاري است. تاکنون ۲۰ هزار نسخه از کتاب «خداحافظ سالار» مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. کتاب «خداحافظ سالار» خاطرات پروانه چراغنوروزي همسر سرلشکر پاسدار شهيد حسين همداني است که به قلم حميد حسام نوشته شده و نشر 27 آن را منتشر کرده است. کتاب به زندگي پر فراز و نشيب شهيد همداني از زبان همسر ميپردازد. چراغنوروزي روايت در اين اثر را از دوران کودکي آغاز کرده و تا زمان شهادت سردار ادامه داده است.
شروع کتاب از سال 90 همزمان با بحران سوريه و دمشق که در آستانه سقوط قرار داشت آغاز ميشود و با بازگشت و تداعي خاطرات دوران کودکي همسر شهيد در دهه 40 ادامه مييابد. اين کتاب حاصل 44 ساعت مصاحبه با همسر شهيد است که نوع روايت داستاني هيچ دخل و تصرفي را در آن وارد نکرده است. جايزه کتابخواني بر اساس اين اثر از سوي دبيرخانه مسابقه کتاب و زندگي و پويش کتابخواني روشنا در حال برگزاري است. بنا به گفته مسئولان اين جايزه، تاکنون 20 هزار نسخه از اين کتاب به فروش رفته و قرار است دو چاپ از اين کتاب در ايام برگزاري سي و يکمين دوره نمايشگاه کتاب تهران در غرفه نشر 27 عرضه شود. اين مسابقه از بهمن 96 آغاز شده و تا خرداد 97 ادامه دارد. علاقهمندان ميتوانند براي تهيه کتاب به کتابفروشيهاي سراسر کشور مراجعه کنند يا عدد 1 را به شماره 1000100015000 بفرستند. همچنين امکان خريد کتاب در سايت دبيرخانه مسابقه به نشاني www. rushana. ir نيز وجود دارد. جوايز اين دوره به صورت هفتگي اعلام ميشود.
تقريظی که کتاب را پرفروش کرد
خبر ديگر اينکه انتشار تقريظ مقام معظم رهبري بر کتاب خاطرات يکي از آزادگان هشت سال دفاع مقدس سبب شد تا اين کتاب پس از چهار سال به عنوان يکي از آثار پرمخاطب در حوزه ادبيات دفاع مقدس مطرح شود. «سرباز کوچک امام» عنوان کتابي است از فاطمه دوستکامي که به خاطرات مهدي طحانيان، جوانترين آزاده جنگ تحميلي از دوران کودکي تا به امروز ميپردازد. نگارش اين اثر از تيرماه سال 88 آغاز شد و ماحصل گفتوگوي بيش از 300 ساعته نويسنده با راوي، کتابي است خواندني از زبان يکي از اسراي هشت سال دفاع مقدس.
مهدي طحانيان، به عنوان جوانترين اسير جنگي در زمان اسارتش به شدت مورد توجه بعثيها بود؛ از اين جهت خاطرات او ماجراهاي تلخ و شيريني را به همراه دارد. نقطه اوج اين اتفاقات ماجراي امتناع او از مصاحبه با «نصيرا شارما»، خبرنگار بيحجاب هندي است. اين اثر براي نخستينبار در سال 92 به چاپ رسيد و تا سال گذشته، تنها پنج چاپ از اين اثر روانه بازار کتاب شد. در ايام پاياني سال 96، تقريظ مقام معظم رهبري بر اين اثر منتشر شد. بنا به گفته مسئولان انتشارات پيام آزادگان، کتاب حاضر پس از انتشار تقريظ مقام معظم رهبري با استقبال خوبي از سوي مخاطبان همراه بوده است؛ به طوري که در حدود يکماه گذشته 11 چاپ از اين اثر(بيش از 27 هزار نسخه) منتشر شده و به فروش رفته است.