کد خبر: 902374
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۱
آشي كه در سراميك مي‌خوريم
دوستي تعريف مي‌كرد:« نوروز امسال استان همدان را براي سير و سياحت انتخاب كردم و همراه با خانواده سري هم به شهر لالجين زدم كه عنوان شهر جهاني سفال را يدك مي‌كشد

حسين گل محمدي

دوستي تعريف مي‌كرد:« نوروز امسال استان همدان را براي سير و سياحت انتخاب كردم و همراه با خانواده سري هم به شهر لالجين زدم كه عنوان شهر جهاني سفال را يدك مي‌كشد. بازار لالجين پر بود از سفال‌هاي ارزان ساخت چين كه از قضا مشتري‌هاي زيادي هم داشت. همراه عيال در اولين مغازه هفت، هشت پارچه سفال انتخاب كرديم كه مجموعاً حدود 400 هزار تومان مي‌شد. موقع پرداخت مبلغ، همسرم گفت دست نگه‌دار سري هم به مغازه‌هاي كناري بزنيم شايد ارزان‌تر باشد. همين كار را كرديم و به مغازه دوم ، سوم و... نهايتاً دهم رفتيم. باورمان نمي‌شد. قيمت سفال همين طور كم مي‌شد تا جايي كه در مغازه دهم مي‌توانستيم با 600 هزار تومان حداقل 40،30 پارچه ظرف و ظروف بخريم. علت را كه جويا شديم فهميديم جنس چيني به بازار شهر جهاني سفال هم رحم نكرده است. من هم مي‌توانستم مثل خيلي‌ها با كمترين مبلغ بيشترين جنس را بخرم ولي اين كار را نكردم و به رغم اصرار همسرم به همان مغازه اولي رفتم و سفال اصيل ، سنتي و دست ساز ساخت لالجين همدان را به ظروف قلابي ساخت چين ترجيح دادم، چون دلم نمي‌خواست‌ آش خوشمزه دستپخت همسرم را در ظرف سراميك بخورم.‌آش ايراني در ظرف سفال همداني مزه مي‌دهد.»

قناري نبود، گنجشك بود
حكايت عرضه ظروف ساخت چين در لالجين همدان مصداق رنگ كردن گنجشك و فروختن به جاي قناري است. ماجراي اين دوستمان را كه پيگيري كردم متوجه شدم آنچه به عنوان سفال فروخته مي‌شود جنس سراميك است. با روح‌الله مهدي‌نژاد، رئيس مركز روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري هم كه صحبت كردم مي‌گفت اجناس چيني در بازار سفال همدان به قدري بي‌كيفيت هستند كه اگر كمي دقت كنيم قيد خريد آن را مي‌زنيم. به گفته او ظروف چيني كه به اسم سفال در برخي فروشگاه‌هاي لالجين به فروش مي‌رسد مثل خيلي ديگر از اجناس چيني، نامرغوب ، بي‌كيفيت و فاقد اصالت و هويت است. چند وقت پيش معاون صنايع دستي و هنرهاي سنتي همدان نيز با قاطعيت از نبود سفال چيني در لالجين سخن گفته بود. به گفته وي در لالجين ۲۳۰ فروشگاه عرضه سفال داريم كه ممكن است در كل حدود ۳۰ فروشگاه سراميك چيني داشته باشند، اما ما حتي اين موضوع را هم براي عنوان جهاني لالجين مضر مي‌دانيم.
به هر حال با وجود اظهارنظر اين مقام مسئول بسياري از خريداران بدون آگاهي از اصل موضوع، سراميك ساخت چين را به جاي سفال لالجين مي‌خرند و به عنوان سوغات به شهر خود مي‌برند.

تقصير خودمان است
يكي نيست به صاحبان 230 فروشگاه عرضه سفال در لالجين همدان بگويد:«چرا با دست خودتان سفال با اصالت توليد ايران را در برابر جنس چيني خرد مي‌كنيد؟ مگر نه اين است كه اين سفال ميراث نياكان شماست كه با عشق و هنر خود آن را به دست شما سپرده‌اند تا از آن حفاظت كنيد.»
به راستي چرا اجازه داديم جنس چيني وارد ايران شود و كم‌كم بسياري از بازارهاي مصرف كشورمان را تسخير كند؟ آيا صرفاً ارزان بودن كالاي چيني استدلال محكمي براي واردات بي‌رويه آن است؟ نكته جالب اينجاست كه خيلي‌ها مي‌گويند جنس چيني اصالت و استحكام ندارد با اين حال به صورت انبوه كالاي چيني وارد مي‌كنيم و ضمن خروج ارز، به توليدات داخلي نيز ضربه مي‌زنيم. حتي خود دولت خودروي چيني را وارد خط توليد داخلي مي‌كند و با تبليغات وسيع از مردم مي‌خواهد آن را بخرند و از رانندگي با خودرو چيني لذت ببرند.

درگير پارادوكس‌ها هستيم
ظروف چيني وارد مي‌كنيم، اجازه عرضه آن را در فروشگاه‌هاي لالجين مي‌دهيم و بعد از مردم مي‌خواهيم كالاي توليد داخل بخرند. خودروهاي چيني را در خط توليد داخلي سرهم مي‌كنيم و به قيمت گزاف به مردم مي‌فروشيم، بعد گلايه مي‌كنيم كه چرا مردم به خودروي خارجي علاقه‌مند هستند. پوشاك توليد داخل را مارك خارجي مي‌زنيم و به دست مشتري مي‌دهيم بعد فرياد مي‌زنيم چرا مردم برند باز شده‌اند و جنس ترك را به جنس ايراني ترجيح مي‌دهند؟! اين مورد آخري واقعا دردآور است. انگار كه مرغ همسايه غاز است. در واقع مرغ خودمان را با اسم غاز همسايه مي‌فروشيم! از توليدكننده پوشاك مي‌پرسيم:« چرا جنس ايراني را با نام خارجي مي‌فروشي؟» مي‌گويد:« اگر به اسم ايراني بفروشم كسي نمي‌خرد.»تصورش را كنيد مثلاً من اين مطلبي كه شما در حال خواندنش هستيد را به نام كسي ديگر منتشر كنم و بگويم اگر به نام خودم چاپ كنم كسي نمي‌خواند. يعني اين نوشته را كه بخشي از توليدات ذهن من است به نام يك فرد ديگر چاپ كنم. اين پارادوكس‌ها نمي‌گذارد تصميم درستي بگيريم و به نحو صحيح و منطقي رفتار كنيم. در واقع بخش عمده‌اي از مشكلات اقتصادي ما به رفتارها و نگرش‌هايمان برمي‌گردد. تا زماني كه براي هويت و اصالت ملي خود كه توليد ملي و داخلي هم بخشي از آن است ارزش و اعتبار قائل نشويم اوضاع همين خواهد بود.
حافظ در يكي از غزل‌هاي نابش كه براي همه ما آشناست مي‌فرمايد:« آنچه خود داشت زبيگانه تمنا مي‌كرد» رفتار مصرفي و فرهنگ خريد ما اين روزها مصداق همين شعر حافظ است. در واقع بسياري از كالاهاي خارجي را كه طالب و خريدارش هستيم خودمان داريم، اما ترجيح مي‌دهيم برند خارجي‌اش را حتي اگر گران‌تر هم باشد بخريم. هيچ وقت بررسي دقيقي نمي‌كنيم كه آيا واقعاً نمونه خارجي مرغوب‌تر و با كيفيت‌تر است؟ بلكه با يك كليشه ذهني كه عمدتاً هم متأثر از نگاه ديگران است اقدام به خريد مي‌كنيم.

اين پازل بايد تكميل شود
اگر مي‌خواهيم فرهنگ خريد كالاي ايراني در جامعه جا بيفتد، بايد خانه‌هاي يك پازل را تكميل كنيم. سازمان مستقلي بايد وجود داشته باشد كه فقط از حقوق مصرف‌كنندگان حمايت كند و سازمان مستقل ديگري كه وظيفه حمايت از حقوق توليدكننده را بر عهده بگيرد. اصلاً خود همين موضوع هم پارادوكس است كه يك سازمان واحد وظيفه حمايت از مصرف‌كننده و توليد‌كننده را برعهده گرفته است و خيلي مواقع نمي‌داند طرف چه كسي را بايد بگيرد. اين فقط يك خانه از پازل است. اقدامات اقتصادي دولت بايد كاملاً همسو با حمايت از كالاي ايراني باشد. نمي‌شود بازار را مملو از كالاي وارداتي كنيم و بعد بگوييم كالاي داخلي مصرف كن! خلاصه اينكه همه خانه‌هاي اين پازل بايد هماهنگ با هم پر شود تا بتواند يك تصوير درست و كامل ارائه دهد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر