معصومه طاهري
موضوع حجاب و عفاف يکي از دغدغههاي هر ايراني مسلمان و مذهبي است که طي سالهای اخیر وضعيتش ناگوارتر و بدتر از قبل ميشود. در دهه 70 شايد زياد اين موضوع ديده نميشد اما در آن زمان پاسخ به سؤالات جوانان و نوجوانان در زمينه حجاب مورد توجه مسئولان نبود و چندان به آن اهميت داده نميشد که در سايه اين بيتوجهيها، بستري مساعد براي شبههسازيها ايجاد شد. به اين صورت که متأسفانه در اين دوره به جاي پاسخ به سؤالات و شبهات ذهني افراد، بيشتر با نگاه قهري و سلبي به آن ميپرداختند. در دهه 80 هم سياسيون از اين مقوله براي مقاصد و نيات خود بهره بردند، چنانكه در سال88 اهالي فتنه براي منافع سياسي خودشان پاي ماهواره را با علم به مفاسدش به کشور باز کردند و با باز شدن پاي ماهواره در کشور، کم کم فرهنگ مردم ايراني هم متأثر از آن شد و سبک زندگي اغلب خانوادهها متأثر از سريالهاي ترکي و کرهاي شد و ديگر خواه ناخواه تغيير رنگ داد. به طوري که آمار طلاق بالا رفت همچنين عواقب متعدد ديگري هم در پي داشت. اينجا بود که مسئولان به تکاپو افتادند. به همين خاطر بودجههاي کلاني براي فعاليتهاي فرهنگي و ترویج حجاب هزينه شد اما سؤال اين است که چرا با وجود بودجههاي زياد در طول 10 سال گذشته آن طور که بايد خروجي مؤثري در اين رابطه نداشتهايم و همچنان سير بيمارگونه حجاب و عفاف در کشور جريان دارد؟!
البته فرهنگ مقوله پيچيدهاي است که مانند پازل بايد تمام عناصر آن مورد توجه قرار گيرد، اما با اين حال در زمينه بودجه حجاب هزينههايي که براي حجاب خرج شد تأثيرگذار نبودند چون متأسفانه گلوگاههاي بزرگي در کشور وجود دارد که با تقسيم بودجهها، کاسبان فرهنگي هم در اين مسير شکل گرفتند. اين کاسبان الزاماً چهرههاي غيرمذهبي نداشته و ندارند. مسئولان بودجه دادند و فقط دلخوش به بيلانهاي آخر سال شدند و اينکه کارهايي شده است. گاهي مديران فرهنگ، معاونانشان يا بستگان آنها در همان ادارات بخش عظيمي از بودجههاي فرهنگي حجاب و عفاف را جذب کردند، چراکه نه کيفيت فعاليتها مهم بود و نه اثرگذاري، بلکه تنها افتخار به آمارها و بيلانها مهم بوده است. به همين خاطر بودجههایي که براي حجاب هزينه شد با محصولات بسيار سطحي، ناکارآمد و نازيبا بازار را پر کردند و مردم را نسبت به اين موضوع حياتي ديني و اجتماعي اشباع و بياهميت کردند.
در واقع بايد گفت ناکارآمدی در ساز و کار اداري باعث شد تا هزينههايی که با نام حجاب از سوي ادارات تخصيص داده ميشد تنها جيب برخي از کارمندان و واسطهها را پر کند و نه شبهات مردم را پاسخ گويد و نه تأثير مثبت فرهنگي درخصوص حجاب بگذارد. اين موضوع را وقتي بيشتر حس ميکنيم که در عرصه حجاب با برخي آثار زيبا و اثرگذار مواجه ميشويم اما متأسفانه در جامعه ديده نشدهاند يا نسبت به آنها کم توجهي ميشود؛ يعني مسئولان فرهنگي عمدتاً نه دغدغه رصد توليدات مردمي را داشتهاند نه انگيزهاي براي تبليغ نخبگان فرهنگي. در چند سال گذشته جشنواره خيلي ضعيفي با نام «ع» (رصد توليدات فرهنگي حجاب) برگزار شد که با مديريت تأسفبار به اجرا درآمد به شکلي که بسياري از نخبگان فرهنگ از وجود چنين جشنوارهاي مطلع نشدند. هم سطح آثار برگزيده بسيار نازل بود هم کيفيت پايين تفکر و ديدگاه مسئولان جشنواره را به نمايش گذاشته بودند. حالا سال جديد با همه اما و اگرهايش در پيش روست و اگر از کاستيها و ضعفهاي قبل درس عبرت نگيريم و با بودجههاي کلان بيتالمال در پشت شعارها و ظاهرهاي موجه مخفي شويم، نتیجهای حاصل نمیشود. مطمئناً همانطور که در آموزههاي اسلامي بارها به آن اشاره شده است، وقتي صلاحيت مسئوليت کاري را نداريم بايد آن را به دست افراد توانا و صالح بسپاريم وگرنه خيانت کردهايم.