بهنام صدقي
خداي مهربان در سوره حجرات آيه 12 ميفرمايد: «اِنَّ الَّذينَ يحِبُّونَ اَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِى الّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ اَليمٌ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيم: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از بسيارى گمانها اجتناب كنيد كه بعضى از گمانها گناه است و از عيوب مردم تجسس مكنيد و دنبال سر يكديگر غيبت مكنيد، آيا يكى از شما هست كه دوست بدارد گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ قطعاً از چنين كارى كراهت داريد و از خدا پروا كنيد كه خدا توبه پذير مهربان است.» مقوله و عادت ناپسند غيبت، اين رفتار قبيح ضداخلاقي و ضدانساني و ضدديني و اجتماعي، يك معضل فرهنگي، خانوادگي و اجتماعي شده است. آنچه كه از يك جامعه انتظار ميرود، خوردن گوشت مرده برادر نيست. در آموزههاي معرفتي و عرفاني و روانشناختي، بدگويي از نفر سوم ممنوع است. اينكه در غياب و عدم حضور نفر سوم حتي كار نيكي انجام داده و نميخواسته و رضايت نداشته كه فاش و هويدا شود و فقط خالص الوجه الله باشد را بيان كنيم، خود از منظر ديني، غيبت محسوب ميشود. دكتر داود اسماعيلي، روانشناس و مدرس دانشگاه در اين زمينه حرفها و نظراتي دارد كه با ما در ميان گذاشته است. با هم ميخوانيم.
نماز ميخوانيم و غيبت ميكنيم!
بدون شك آسيبها و پيامدهاي فردي و اجتماعي غيبت كردن بيشمار است و جامعهاي كه آلوده به غيبت شود روي آرامش را نخواهد ديد. عدم حس آرامش و اطمينان و امنيت رواني و افشاي اسرار محرمانه شخصي در حضور غير و ديگران كه محرم اسرار نيستند(به قول حضرت حافظ، گوش نامحرم نباشد جاي پيغام سروش) از جمله عوارض، پيامدها و آسيبهاي غيبت است. در كلامالله مجيد حضرت باري تعالي ميفرمايند: الغيبت اشد من الزنا: عقوبت غيبت از زنا شديدتر و بيشتر است. لاتجسسوا، در زندگي شخصي يكديگر جستوجو و كنكاش نكنيد. ان بعض اظن اثم: همانا تفكر و سوءظن (غيبت فكري يا ذهنيت بد نسبت به غير) گناهي نابخشودني است. ببينيد خداوند چقدر صريح و روشن درباره غيبت سخن ميگويد و جالب اينجاست كه ما نماز ميخوانيم و روزه ميگيريم ولي غيبت هم ميكنيم. وقتي خداوند ميفرمايد عقوبت غيبت از زنا شديدتر و بيشتر است پس چگونه ميشود كه نماز و روزهمان را داريم ولي همزمان به گناه كبيره زنا هم دست ميزنيم!
ريخته شدن قبح غيبت
اهميت عدم ارتكاب به معاصي كبيره به دليل از بين نرفتن قبح آن است. وقتي در جامعهاي قبح و زشتي گناه و معاصي ريخته شود، ديگر جامعه از اسلام به سمت كفر و عناد و شيطانيت رهسپار خواهد شد و سنگ روي سنگ بند نميشود و زمام امور از دست متوليان خارج شده و يخرجون من دين الله افواجا به جاي يدخلون في دين الله افواجا اتفاق خواهد افتاد و طاغوت به جاي نور و معرفت و ايمان حاكم ميشود. كاش به جاي سبقت در كبائر، در خيرات و بركات از يكديگر پيشي و سبقت بگيريم و مصداق كلام الله: و استقبوا الخيرات و السابقون السابقون شويم.
اينجاست كه الغيبت اشد من الزنا خود را نشان ميدهد و ديگر جامعه رحمانيت خود را به شيطانيت و نفسانيت ميسپارد و از مغفرت و رحمت و بركت خالي و تهي گشته و بدها بر مردم حاكميت خواهند كرد. شياطين هم ميگويند تبريك بر شما كه پيرو ما شديد و خدا را فرو گذاشتيد و به سوي ما شتافتيد.
ياد بگيريم كه خوبيها را بازگو كنيم
ميشود خوبيها و زيباييهاي يكديگر را بازگو كنيم تا انگيزه در جامعه و بلاد مسلمين و تمام ملل عالم براي استقبال از منجي عالم بشريت مهدي(عج) و كشتي نجات جوامع به سمت صلاح و نيكي و سعادت در ساحل جانها و قلوب ابناي بشر به ساحل بيايد و پهلو بگيرد. مؤمنان هميشه در اين زمينه دعا ميكنند كه الهي به حق مقربان درگاهت معاصي لساني، يدي و فكري و رفتاري را از ما دور بگردان و به جاي آن قلوب ما را از معرفت و نور و حكمت و بصيرت مملو بفرما تا صلاحيت ديدار دولت كريمه كه «تعز من تشاء» است را پيدا كنيم. اصلاً چرا عادت كردهايم هميشه از بديهاي ديگران بگوييم و با اين كار خود بديها را در جامعه منتشر نماييم در حالي كه با گفتن مكرر خوبيها ميتوانيم منتشركننده خوبيها باشيم.
کريهتر از خوردن گوشت برادر مرده!
ما در آموزههاي دينيمان داريم كه حرفزدن از فرد غايب خوردن گوشت برادر مرده است. آيا زشتتر و پستتر و كريهتر از خوردن گوشت برادر مرده چيز ديگري هست؟ يعني همچنان كه تنفر و تهوع نسبت به حتي فكركردن به چنين كاري داريم، چطور ميتوان در عمل به رذالت و پستي و دنائت چنين عملي انديشيد.
پس بياييم به جاي حقالناسي كه به واسطه غيبت و سخنچيني و حرف بردن و حرف آوردن به گردن ما قرار ميگيرد رد مظالم كنيم و در وادي گناه و معصيت كبائر و رذايل اخلاقي و عملي و لساني خود را نيندازيم. كاش صداقت، معرفت، محبت، كمال، انسانيت، خلق حسنه، نورانيت قلبي جاي كينه، عداوت، دشمني، تنگنظري، غيبت، تهمت و افترا را در جامعه اسلامي، ارزشي و آرماني ما بگيرد و لياقت ظهور حضرت مهدي(عج) براي تحقق جامعه آرماني را پيدا كنيم.
امانتداري در كلام در غياب ديگران
راستي در گفتار به معناي امانتداري در كلام در غياب غير است. چراكه پروردگار عالم ميفرمايند: ان الله مع الصادقين: خداوند همواره پشت و پناه راستگويان و راستانديشان است. حديث نبوي النجات في الصدق نيز اشاره به رستگاري در صدق و راستي است. پس بايد براي نجات و صلاح و عاقبتبهخيري جز صدق و راستي نگوييم و در غياب اشخاص سخن نرانيم تا دچار بلاياي ارضي و سماوي نشويم. انسانهاي خودباور به خداباوري و خدامحوري در تمام شئون و سكنات زندگي ميرسند ولاخوف عليهم ولاهم يحزنون را باور ميكنند. كسي كه خود را از عالم معنا بالاتر ميداند، خود را آلوده به معاصي و پستي و ماديگرايي و فرومايگي نميكند بلكه گوهر خود را هويدا و آشكار كرده و و پشت سر ديگري سخن نميراند. رسالت ما به عنوان يك انسان ترويج راستي و درستي است و اگر دائم در حال غيبت كردن از ديگران باشيم بيشك از اين وظيفه انساني خود بيش از پيش دور خواهيم شد.