همه ما در رفت و آمدهاي روزانه در شهر، شاهد انواع خشونت شهروندان نسبت به همديگر هستيم از نيش و كنايه زدن به يكديگر گرفته تا درگيريهاي فيزيكي. بايد با خود بينديشيم علت خشونتهاي كلامي و فيزيكي كه روزانه در رفت و آمد شهري با آن مواجه هستيم، چيست؟ آيا مشكل در زير ساختهاي حوزه حمل و نقل است يا اينكه عدم پايبندي به قوانين موضوعه، منجر به اين آسيب اجتماعي شدهاست؟ آيا ديگر كلانشهرهاي جهان، مثل توكيو كه حدود سه برابر تهران جمعيت دارد نيز با اين حجم خشونت شهروندان نسبت به يكديگر روبهروست؟
اگر علت اين خشونتها را از زبان شهروندان جويا شويم به علل گوناگوني ميرسيم. برخي از رابطه مستقيم بين افزايش مشكلات اقتصادي مردم و افزايش تنش و خشونت در جامعه سخن ميگويند. برخي علت خشونتورزي در جامعه را به مشكلات حوزه حمل و نقل بر ميگردانند و معتقدند كه براي رفت و آمد در شهر، چه از وسيله نقليه شخصي استفاده كنيم و چه از وسايل نقليه عمومي، با مشكلات فراواني روبهرو هستيم. با توجه به وجود هشت برابر ظرفيت خودرو در معابر تهران، در صورت استفاده از وسيله نقليه شخصي، مشكلاتي از جمله: ترافيك سنگين خيابانها، محدوديتهاي ترافيكي، نبود پاركينگ كافي در سطح شهر، هزينه بالاي مصرف بنزين، آلودگيهاي هوا و صوتي و... وجود دارد و در صورت استفاده از وسيله نقليه عمومي، با توجه به تراكم جمعيت و ناكافي بودن وسايل نقليه عمومي، مشكلاتي از جمله در دسترس نبودن اين وسايل براي تمام نقاط شهر، بيش از حد شلوغ بودن خطوط مترو و سامانه اتوبوسهاي تندرو به ويژه در ساعتهاي خاص، گران بودن استفاده از تاكسي و... وجود دارد كه همه اين عوامل باعث افزايش فشار رواني بر مردم ميشود كه نتيجه آن افزايش خشونتورزي در بين شهروندان است.
بهرغم درست بودن همه اين موارد و موارد ديگري كه از زبان مردم ميشنويم اما به نظر ميرسد عامل مهم ديگري وجود دارد كه سهم زيادي در تنشها و خشونتهاي روزانه شهروندان در حوزه حمل و نقل دارد و تقريباً مغفول مانده است و كمتر به آن پرداخته ميشود و آن اين است كه امروزه همه سخن از حقوق افراد ميگويند و كمتر از وظايف و تكاليف شهروندان حرف ميزنند. اين موضوع در حوزه حمل و نقل بيشترين نمود را دارد به طوري كه همه به دنبال احقاق حقوق خود و دفاع از حقوق خود هستند و كمتر كسي به دنبال وظايف خود در جامعه است در حالي كه مهمترين لازمه زندگي اجتماعي بيش از هر چيز، ايفاي وظايف و تكاليف از سوي شهروندان است.
به نظر ميرسد در حوزه حمل و نقل، قوانين و مقررات فراواني وجود دارد و آنقدر به اجراي اين قوانين و مقررات تأكيد شده است كه تقريباً در كمتر حوزهاي اين همه به قانون و حقوق توجه ميشود؛ از خطكشي خيابانها و علائم و چراغهاي راهنمايي و رانندگي و افسران حاضر در خيابانها گرفته تا دوربينهاي مدار بسته همه اين موارد براي سهولت در رفت و آمد است. بهرغم اين همه تأكيد به قانون، اين قانونمداري نتوانسته است آنگونه كه شايسته است از آسيبهاي اجتماعي پيشگيري كند و همچنان همه ما از فرهنگ رانندگي همديگر گلهمند هستيم.
از وظايف و تكاليف مهم شهروندان در زندگي اجتماعي داشتن روحيه صبر، گذشت، مدار است. لازم است در آمد و شدهاي روزانه - چه از ناوگان عمومي يا شخصي- اين اصول اخلاقي را فراموش نكنيم و به اخلاق به عنوان يك اصل ضروري و تعطيلناپذير در جامعه، پايبند باشيم.
ما به عنوان پليس پايتخت معتقديم كه چاره كاستن از بسياري از آسيبهاي اجتماعي همچون خشونت، نهادينه كردن اصول اخلاقي و اجراي وظايف و تكاليف شهروندي در جامعه است و به جاي اينكه «حقوق افراد» محور باشد بايد «وظايف و تكاليف افراد» محور باشد و همه در درجه اول به دنبال انجام وظايف و تكاليف خود باشيم كه اگر اين مهم صورت پذيرد، خود به خود حقوق افراد تأمين ميشود. توجه به وظايف و تكاليف شهروندي هم مشكلات اجتماعي ما را رفع ميكند و هم مطلوبهاي اجتماعي نظير نظم، امنيت و عدالت را بهوجود ميآورد و هم مشكلات فردي و روانشناختي ما همچون آرامش، آسايش و رضايت درون را حل ميكند.
معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي تهران بزرگ
سرهنگ مراد مرادي