کد خبر: 899689
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
مردي كه متهم است با همدستي پرستار خانگي، پيرزن تنها را به قتل رسانده به قصاص و شلاق محكوم شد.

به گزارش خبرنگار ما، عصر روز 29 دي‌ سال گذشته زن ميانسالي ماجراي قتل زني سالخورده را به مأموران پليس تهران خبر داد. لحظاتي بعد مأموران پليس در خانه پيرزن 85‌ساله در خيابان جيحون حاضر شدند و با جسد وي در حالي كه دست و پايش بسته و با اصابت جسم سخت به سرش به كام مرگ رفته بود مواجه شدند. طاهره، زن 45‌ساله كه ماجرا را به پليس خبر داده بود اولين كسي بود كه در اين باره تحقيق شد. او گفت: من پرستار خانگي ليدا بودم. از مدتي قبل به خانه او رفت و آمد داشتم و كارهايش را انجام مي‌دادم. ساعتي قبل به من گفت كه كنترل تلويزيونش خراب شده و خواست كه آن را تعمير كنم. براي اين كار خانه را ترك كردم و به مغازه‌اي در همين نزديكي رفتم. وقتي برگشتم ديدم كه شيشه پنجره شكسته است. احتمال دادم كه دزد به خانه زده باشد. وقتي وارد خانه شدم با جسد ليدا در اتاق پذيرايي مواجه شدم و به پليس خبر دادم.
با تأييد خبر و حضور بازپرس در محل حادثه، جسد به پزشكي قانوني منتقل شد. در شاخه ديگري از بررسي‌ها، كارآگاهان پليس با بررسي دوربين‌هاي مداربسته ساختمان‌هاي اطراف متوجه شدند لحظاتي بعد از اينكه ليدا خانه را ترك مي‌كند، مردي ميانسال وارد خانه شده و بعد از گذشت مدتي كوتاه محل را ترك مي‌كند. تحقيقات بعدي پليس در اين باره نشان داد كه آن مرد حميد نام و از مدتي قبل با طاهره ارتباط دارد. طاهره وقتي در اين باره مورد تحقيق قرار گرفت به همدستي در قتل ليدا اعتراف كرد، اما گفت كه انگيزه‌اي براي قتل وجود نداشته‌است. با اطلاعاتي كه طاهره در اختيار پليس گذاشت مأموران موفق شدند حميد را هم بازداشت كنند. او در بازجويي‌ها به قتل ليدا و سرقت طلاهاي وي اعتراف كرد. با كامل شدن تحقيقات، حميد به اتهام مباشرت در قتل، سرقت و طاهره به جرم معاونت در قتل مجرم شناخته‌شد و پرونده براي رسيدگي روي ميز قضات شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي محسن زالي قرار گرفت.
در جلسه رسيدگي به پرونده، اولياي‌دم گفتند كه خواسته‌شان قصاص حميد است. در ادامه حميد به هيئت قضايي گفت: آشنايي من و طاهره به سال‌ها قبل باز مي‌گردد. وقتي كه ما با خانواده طاهره همسايه بوديم. وقتي من و همسرم باهم اختلاف پيدا مي‌كرديم، مادر طاهره ميانجي مي‌شد و بين ما آشتي برقرار مي‌كرد، اما دعواي من و همسرم هميشگي بود و سرانجام از هم طلاق گرفتيم. بعد از چند سال گاهي من با طاهره تماس مي‌گرفتم و باهم حرف مي‌زديم تا اينكه يك روز طاهره گفت كه خدمتكار پيرزني تنها شده كه مقدار زيادي پول و طلا دارد. طاهره پيشنهاد سرقت داد و نقشه سرقت را طراحي كرد كه قبول كردم. متهم در شرح قتل هم گفت: آن روز طاهره به بهانه‌اي خانه را ترك كرد و در را براي من باز گذاشت. وقتي وارد شدم پيرزن خواب بود. در حال جست‌وجوي طلا در خانه بودم كه بيدار شد. خواست فرياد بزند كه با ضربه‌اي كه به سرش زدم او را آرام كردم. بعد دست و پايش را بستم و مقداري طلا سرقت كردم و از خانه بيرون زدم. طلاها را هم به طاهره دادم تا اينكه مأموران پليس به سراغم آمدند و من را دستگير كردند. طاهره هم در دفاع از خودش گفت: نقشه ما براي سرقت طلاهاي پيرزن بود و قرار نبود كه حميد مرتكب قتل شود. من از اينكه پيرزن به قتل رسيده‌است، ناراحت شدم؛ چراكه او زني مهربان بود و حميد در قتل او مرتكب اشتباه شد.
با ختم جلسه هيئت قضات وارد شور شد و حميد را به قصاص و شلاق و طاهره را هم به زندان محكوم كردند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار