اينكه چطور اعضاي فراكسيون اميد نظراتشان برگشت و تغيير كرد. صبح چهارشنبه كساني كه از تلويزيون جلسه استيضاح را دنبال ميكردند، شنيدند و ديدند كه نام محمود صادقي به عنوان نمايندهاي كه در موافقت با استيضاح وزير كشاورزي قرار است صحبت كند، اعلام شد اما بعد گفته شد متنش آماده نيست و گويا هيچ وقت هم ديگر آن متن آماده نشد چراكه او تا پايان استيضاح پشت تريبون نيامد. آيا محمود صادقي نظرش تغيير كرده بود يا با دستور از بالا مجبور شد نظراتش را كنار بگذارد؟ محمدعلي وكيلي، ديگر نماينده تهراني عضو فراكسيون اميد هم قرار بود در نقد عملكرد عباس آخوندي صحبت كند كه انصراف داد. چه كسي دنبال آن بود كه گلايههاي مردمي از وزراي حسن روحاني در حد همان گلايه و حرف باقي بماند و به تغييرات در دولت منجر نشود؟
تغيير نظر فراكسيون اميد
اقليتي از نمايندگان مجلس كه تا پايان كار بر حرف خود در موافقت با استيضاح باقي مانده بودند، در صحن مجلس از بيان گلايه خود از آنهايي كه نظرشان برگشت، ابايي نداشتند و علني آن را بيان كردند. احمد اميرآبادي، نماينده قم از جمله اين نمايندگان بود. او با اشاره به استيضاح قبلي عباس آخوندي، وزير راه و شهرسازي كه با عدم همكاري فراكسيون اميد رأي نياورد، ميگويد كه « اين بار هم پرچمدار استيضاح برخي دوستان اميدي بودند و انتظار داشتيم تا آخر پاي استيضاح بمانند. در همين راستا صبح براي استيضاح جلسه داشتيم و برخي دوستان اميدي قرار بود صحبت كنند. اما الان عقب كشيدند و ما مانديم و استيضاح...»
اميرآبادي در ادامه به ارادهاي خارج از جلسه استيضاح براي مديريت آن اشاره ميكند: « همه بايد براي مصالح ملي تصميم بگيريم نه مسائل جناحي و گروهي. من فكر كردم با اين فضاي مجلس اصلاً صحبت نكنم. امروز مجلس دارد استيضاح ميشود و قبل از مطرح شدن استيضاح امروز سر آن را بريدند كه جاي تأسف دارد.»اميرآبادي گرچه در ادامه صرفاً يكي از اسناد را كه پيشنهاد رشوه وزارت راه به قضات مربوط به پروندههاي زمين خواري است، علني بيان ميكند اما واقعيت همان است كه او قبل از اين گفته بود: «بيان اين مطالب فايدهاي ندارد.»
حميدرضا حاجي بابايي، رئيس فراكسيون نمايندگان ولايي مجلس هم از اين تغيير رأي گلايه دارد. او با يادآوري اينكه نه خود و نه فراكسيون ولايي مجلس استيضاحها را امضا نكرده و اعلامنظر درباره آن نكردند، اظهار ميدارد كه «هيئت رئيسه مجلس از اين به بعد استيضاحها را از نظر استحكام بررسي كند تا يك استيضاح با فشار استيضاحكنندگان از سوي هيئت رئيسه پذيرفته نشود اما در ميان راه برخي امضاكنندگان امضاهاي خود را پس بگيرند. اين روند اگر ريشه يابد ديگر تا آخر مجلس دهم هيچ وزيري را نميتوان استيضاح كرد و ضربه مهلكي به آراي مردم وارد ميكند.»
رد پيامكي دستور از بالا براي اصلاحطلبان مجلس
اميرآبادي از يك پيامك ميگويد: وقتي در نهايت نااميدي اشاره ميكند كه ديگر دليلي ندارد اسناد و مداركي را كه عليه عباس آخوندي دارد، بيان كند، چراكه «گفتن اين مطالب فايدهاي ندارد، چون پيامكي به نمايندگان داده شده كه به آقاي وزير رأي بدهيد.» حسينعلي حاجي دليگاني هم از اين تغيير رأي و دستور از بالا ميگويد: « افراد مربوط به ليست اميد در ابتداي كار به صورت جدي وارد عرصه كار استيضاح شدند، به نحوي كه بسياري از تحليلها بر اين بود كه ليست اميد آمده كه اين وزرا را استيضاح كند تا بتواند به جامعه اين پيام را بدهد كه ديديد ما با دولت رودربايستي نداريم و خودمان را از آقاي روحاني جدا كردهايم... اما آنچه در روز استيضاح در مجلس اتفاق افتاد اين بود كه تصميمشان تغيير كرد و بناي كارشان بر اين شد تا به استيضاح آقاي آخوندي رأي ندهند و كساني هم كه از اعضاي فراكسيون اميد بنا بود به عنوان موافق استيضاح وزير راه صحبت كنند به آنها گفته شد كه صحبت نكنيد...»
احد آزاديخواه هم از نفوذ ارادهاي خارج از مجلس براي تغيير رأي نمايندگان ميگويد: «مجلس به اين نتيجه رسيده بود كه اين وزرا بايد استيضاح شوند و پيشبينيها بر اين بود كه چون فراكسيونها با هم براي اين كار متحد شدند، استيضاح حداقل در يك مورد به نتيجه برسد، اما نفوذ جريانهاي دولتي و غيردولتي آنچنان در مجلس رخنه كرد كه اركان مجلس با زلزلههاي نفوذيها به هم ريخت.»
چه كسي در خارج از مجلس و بيرون از فضاي فراكسيون اميد براي آنان تصميم گرفت؟ ماجراي پيامك چه بود و از كجا به اصلاحطلبان مجلس گفته شد كه عليه وزرا و در موافقت با استيضاح حرفي نزنند؟ گفته ميشود سقیفهای فتنهگون خارج از مجلس شکل گرفته و بر اساس آن دستور رسيده بود كه فراكسيون اميد كنار بكشد. به همين راحتي نمايندگاني كه براي دفاع از حق ملت سوگند ياد كردهاند، نمايندگاني كه بايد پايه نظارت و توبيخ استدلالي دولت و وزرايش باشند، با دستوري از بالا همه چيز را كنار ميگذارند. غلامرضا تاجگردن نماينده اصلاحطلبي كه آزادگي و نظرش را به دستور از بالا و از خارج مجلس نفروخت، در صحن علني به علي ربيعي، وزير كار گفت كه « قول، قوم و پول را به كار گرفتيد تا استيضاح نشويد» او به دستور فراكسيوني هم انتقاد كرد. فقط نگفت كنار قوم و قول و پول، دستور از بالا هم مؤثر بود. گرچه اعتراضش به محمدرضا عارف، رئيس فراكسيون اميد همين معنا را رساند. شايد حرجي هم نيست، آنها با همين دستور از بالا رأي آوردند. فقط يك نكته باقي ميماند؛ شأن مجلس، شأن خانه ملت و شأن رأس امور چه ميشود؟!
استيضاح دولت یا استيضاح مجلس؟
يكي از جملاتي كه اميرآبادي در نطق خود در صحن علني ميگويد، جالب توجه است: «آنچه در مجلس در حال اتفاق افتادن است به ضرر نمايندگان است.» شايد نگاه او تنها به همين جلسه استيضاح است كه با اغماض فقط همين نمايندگان را متضرر از آنچه گذشت، ميخواند اما واقع آن است كه آنچه با مديريت نمايندگان از بيرون روي ميدهد، نه تنها به ضرر اين نمايندگان فعلي است بلكه به ضرر هر كسي است كه زين پس قرار است در دورههاي آتي نماينده مجلس شود. نماينده مجلسي كه با دستوري و پيامكي و توصيهاي امضايش برگردد، نماينده مجلسي كه در كنار تهديد و تطميع دولت، اگر باز هم كوتاه نيايد، نهايتاً حربه «دستور جناحي» او را عقب ميبرد، چه اعتبار و وزني خواهد داشت كه بتواند كليت خانه ملت را در رأس امور نگه دارد؟ بارها در مورد مجلس گفته ايم كه حرمت امامزاده را متولي نگه ميدارد و وقتي خودشان شأنشان را وكيل الدوله بودن و وكيل جناح و حزب بودن ميدانند، چه انتظاري است، ديگران آنها را رأس امور بدانند؟!
در روزهاي استيضاح وزرا، در واقع اين مجلس بود كه استيضاح شد و دخالت در اختيارات قانونياش را به رسميت شمرد. حالا چقدر زمان و كار لازم است تا اعتبار شكسته مجلس بازگردد و آنها وكيل مردم شوند؟ پس از این فضاحتها نمایندهای اعلام کرد تاکنون بیش از 100نماینده پای سؤال از رئیس جمهور را امضا کردهاند و اساس سؤال بر شش محور اقتصادی استوار است. ظریفی در واکنش به این خبر در توئیتی آنها را «پهلوان پنبه» توصیف کرد. کنایه او به این بود، شما که از پس استیضاح وزرا برنمیآیید چرا ادای سؤال از رئیس جمهور را درمیآورید؟