شاهد توحيدي
در اين يادداشت، سخن از يكي از محصولات گروه فرهنگي- پژوهشي حنيف است كه ميكوشد ايدهآلهاي خود را در قالب توليدات فرهنگيـ هنري و با بهترين كيفيت ارائه كند. منظور از اين كيفيت، تطور و تعالي است، از وضع موجود به وضع ايدهآل كه تعريف آن از بطن برترين انديشه و جامعترين ايدئولوژي موجود هويت يافته و سرچشمه ميگيرد و آن «انقلاب اسلامي» است؛ انقلابي كه تحول در عالم جديد ايجاد و براي تمام ابعاد و مسائل انساني تعاريف دقيقي ارائه كرد، انقلابي كه انسان را از رهاشدگي و بيتكليفي نجات داده و به احسن احوال رهنمون فرمود. گروه پژوهشي - هنري حنيف اين نعمت بزرگ را قدر دانسته و تمام تمركز و عمليات خود را در اشاعه و ترويج اين انديشه در قالبي هنري و جهاني قرار داده است. اين تمركز و عملگرايي به جهت ارتقاي توليد آثار هنري در مفاهيم «انقلاب اسلامي» است و هدف نهايي ايجاد ترازي هنري و جهاني است كه در ارائه مفهوم و ايدئولوژي انقلاب اسلامي پيشرو باشد.
مجموعهاي كه در اين مقال در معرفي آن سخن ميرود، حاصل تلاشي چهار ساله است براي توصيف و تحليلي جديد در تاريخنگاري معاصر كه بر مبناي دشمنشناسي در اسلام تهيه و تنظيم شده است. اين مبناي ديني كه در تاريخ اسلام و بشريت تطوري طولاني داشته و همواره عليه هر حقي كه برپا گشته دشمناني صفآرايي كرده و هرگاه نداي حاكميت توحيد سربرآورده، عدهاي عنود آن حاكميت گشته و به طرق مختلف مانع رشد و ترويج توحيد در عالم شدهاند. اساس، مسئله توحيد است و تكليفي كه انسان را از بارگاه فطري خود بر آن ميدارد تا در توصيف و ترويجش بكوشد، لكن دشمنان توحيد همواره بوده و هستند تا اين رويه مخدوش و ممنوع شود. در عالم جديد، انقلاب اسلامي مطلعي بود بر غليان اين تموّج فطري و بروزي بود براي حاكميت توحيد در جهان كه براي بشر عصر جديد تكاليفي پديد آورد و موجي خروشان شد كه پرهيز از آن ممكن نبود. انقلاب اسلامي حماسهاي است ولايي كه به هيچوجه با تفكرات شرقي و غربي يا انديشههاي مادي قابل قياس نيست، خروش فطرت است كه فقط تبيين آن هر انسان بيدار دلي را مكلف به تحول و حماسهساز بودن ميسازد.
در اسلام، تبري (دشمنشناسي و دشمنستيزي) مقدمه تولي است. بدون درك تبري، دغدغه و فعلي عملي و واقعي، به عاشق شدن و سماع حول محور ولايت منجر نميشود و همگي افعال و اعمال، تنها عادت و بياني تو خالي است. آن پير فرزانه، چه زيبا مسير را براي تمام انسانها روشن ساخت و چه هنرمندانه سيدشهيدان اهل قلم، در تبيين آن نوشت و بر آستان آن روح مقرب خدايي، تعريفي در خور بيان كرد: «او (امام خميني (ره)) كتاب و سنت را در وجود خويش تفسير كرد و مجهولات شريعت و طريقت را با مفتاح مبارك حيات خويش گشود و ما دانستيم كه جهاد اصغر، شرط لازم جهاد اكبر است و اولياي مقرب خدا در تمام طول تاريخ همواره بر همين شيوه زيستهاند»، «اصل دين، جز حب و بغض نيست!» پس بدون شناخت دشمن، كدام دين و كدام راه را ميتوان اسلام ناميد؟ و كدام مسير توحيد است؟
دشمني عليه حاكميت ديني در تاريخ بشر و خصوصاً تاريخ اسلام بر دو بخش اساسي قابل تقسيم است؛ اول دشمني عليه اساس و بنيان يك حاكميت كه مدعي عدم حق براي وجود آن حاكميت است و عموماً تا قبل از ايجاد و قاطعيت حاكميت بروز داشته و پس از ثبوت حاكميت به شكلي بيروني اين دشمني ادامه دارد و دوم دشمني در درون حاكميت است كه به دلايل گوناگون و براي تأمين منافع مختلف، مانند حسادتها، تفاوت ديدگاه در تعريف منفعت، تأمين منافع دشمن بيروني و غيره از درون حاكميت بارز ميشود. موارد مطروحه در مجموعه حاضر معطوف به توصيف و توضيح دشمن دروني بوده و در ساحتهاي گوناگون اين دشمني را موردبررسي قرار داده است.
در اين هشت جلد تلاش شده با شيوهاي جديد ابعاد پيچيده رفتار عليه حاكميت توحيدي، از درون حاكميت و تابعين آن در ساحتهاي گوناگون مورد كنكاش قرار گيرد و براي اين مهم از روابط نشانهشناسانه در ارائه مفاهيم استفاده شده است و موضوعات از وجوه گوناگون و به شكل مجموعه مقالات كونته مورد بررسي قرار گرفته كه حاصل مجموع مطالب ارائه شده؛ فهمي است از دشمني عليه يك حقيقت تاريخي و تحليلي مستند؛ بر جريان تاريخ انقلاب اسلامي در وجوه شخصيتهاي عليه حاكميت و تطور و تبديل آنها، جريانهاي سياسي و تحولات و ديدگاهها، شخصيتهاي انقلابي و پيشرو در تبيين انقلاب اسلامي با ديدگاهي جهاني كه به مقابله با اين دشمني پرداخته و شهيد شدهاند. اميد است مطالعه اين مجموعه ديدي حقيقت جو به مخاطب خود داده و مطلعي باشد بر تحقيقي جامعتر و انگيزهاي براي كنكاش حقيقت انقلاب اسلامي.